مراحل شکایت از محجور

شکایت از محجور : کلمه محجور ریشه از لغت حجر دارد و در لعتنامه های فارسی ریشه از کلمه ناتوانی دارد و در معنای حقوقی نیز همینگونه تعریف میشود. محجور فردی است که به حکم قانون توانایی اداره اموال خودش را ندارد و قیم یا نماینده قانونی او باید کارهای قانونی او را برایش انجام بدهد.

در این مقاله قصد داریم به شما توضیح چنانچه بخواهید از محجوری شکایت کنید باید چگونه شکایت خود را به ثبت برسانید و شکایت را علیه چه کسی اقامه کنید. پس چنانچه قصد شکایت از محجوری را دارید در این مقاله با عدل محور همراه باشید.

انواع حجر

محجورین به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند ؛

• ضعیر
• مجنون
• سفیه

صفیر

صغیر کسی است که هنوز به سن قانونی نرسیده باشد یعنی دختر تا 9 سال صغیر و پس از آن بالغ و پسر نیز تا 15 سال صغیر و پس از آن بالغ محسوب میشود.

حال خود صغیر به دو دسته صغیر ممیز و صغیر غیر ممیز تقسیم میشود که تشخیص ممیز یا غیر ممیز بودن با دادگاه است.صغیر ممیز آن است که فرد دارای قوه تمیز بوده و حداقل بتواند خوب یا بد را از هم تشخیص بدهد و صغیر غیر ممیز نیز آن است که فرد قوه تشخیص خوب از بد را نداشته باشد.

مجنون

مجنون به همان فردی گفته میشود که در قوه ادراک خود دارای اختلال بوده و به زبان عامیانه ، دیوانه نامیده میشود.

سفیه

سفیه نیز فردی است که فقط در امور مالی خود توانایی ندارد و نمیتواند امور مربوط به اموال خویش را اداره کند و در امور غیر مالی توانمند است.

چنانچه محجور خوانده دعوی قرار گیرد

اگر محجوری به عنوان خوانده دعوی قرار بگیرد ، باید از ابتدا در دادخواست نام خود محجور نوشته شود و چنانجه خواهان نام ولی یا قیم او را بنویسد ، دادخواست او رد میگردد و زمانی که در دادخواست نام محجور نوشته میشود او میتواند از پاسخ دادن به آن دادخواست امتناع کند تا زمانی که ولی یا قیم او به دادرسی دعوت شود.

حال اگر در مرحله رسیدگی ، خوانده دعوی محجور شود و حکم حجر او صادر شود ؛ دادگاه باید قرار توقیف رسیدگی صادر کند و رسیدگی را به صورت موقت ، متوقف نماید تا جانشین محجور و یا نماینده و یا ولی و یا قیم او معرفی شود و دادرسی را ادامه دهد.

چنانچه محجور ولی و یا قیم نداشته و قرار توقیف دادرسی صادر شود ، دادستان باید اقدام فوری به نصب قیم کند و یا خود دادستان و یا نماینده اش به جای قیم در دادرسی حضور یابد.

طرح شکایت توسط محجور

محجورین توانایی طرح شکایت را ندارند و باید ولی یا قیم یا نماینده آن ها به نمایندگی یا نیابت از آن ها ، شکایت را به طرفیت آنان انجام دهد.

پس اصولا چنانچه محجوری بخواهد از کسی شکایت کند ، این شکایت باید توسط ولی یا قیم او طرح شود.اما در صورت حصول شرایطی نیز میتواند این موارد تغییر کند.

چنانچه محجور ، ولی یا قیم نداشته باشد چگونه باید اقدام به شکایت نماید؟

مطابق ماده 71 قانون آیین دادرسی کیفری چنانچه محجور ولی یا قیم نداشته یا به آن ها دسترسی نداشته باشد ، دادستان باید اقدام به نصب قیم نماید و اگر زمان کافی برای نصب قیم وجود نداشته باشد خود دادستان به عنوان مدعی العموم باید نقش نماینده را ایفا کند و به نمایندگی از محجور اقدام به طرح شکایت نماید.

حال ممکن است حالتی پیش بیاید که محجور ولی یا قیم داشته باشد اما آن ها بر خلاف مصلحت محجور اقدام به طرح شکایت ننمایند و از طرح شکایت امتناع ورزند ، در این حالت خود دادستان باید به نمایندگی از محجور طرح شکایت نماید و دلیلی برای نصب قیم وجود ندارد.