فرجام خواهی چیست و چگونه انجام می شود ؟

فرجام خواهی چیست و چگونه انجام می شود ؟ یکی از مواردی که ممکن است رای صادره را نقض کرد و نتیجه دادگاه را به نفع خود بازگرداند درخواست فرجام خواهی است.

درخواست فرجام خواهی در حقیقت مطالعه رای صادره برای اطمینان از مطابقت رای با قانون و موازین و اصول شرعی می باشد که فرجام خواه به کمک وکیل فرجام خواهی به دنبال اثبات عدم این تطابق است .

در حقیقت فرجام خواهی را می توان شکایت علیه دادگاه صادرکننده رای تلقی کرد.

فرجام خواهی با تجدیدنظر خواهی متفاوت است برخی به اشتباه این دو را یکی می دانند . برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید با وکلای متخصص گروه حقوقی عدل محور از طریق شماره 09305297504 در ارتباط بوده و از مشاوره حقوقی رایگان بهره مند شوید.

در چه مواردی می توان درخواست فرجام خواهی داد؟

چیزی که مشخص است محدودیت در ارائه درخواست فرجام خواهی است یعنی قانون تنها در مواردی مشخص اجازه فرجام خواهی را داده است من جمله :

  1. در دعاوی مالی که خواسته بیشتر از 20 میلیون تومان باشد و مورد تجدید نظر خواهی واقع نشده باشند امکان ارائه درخواست فرجام خواهی وجود دارد اگر دعوای مالی یکی از 2 شرط مذکور را هم نداشته باشد درخواست رد خواهد شد.
  2. دعاوی که به 2 دلیل ابطال یا رد دادخواست دعوای آنها پذیرفته نشده است.
  3. دعاوی که قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا صادر شده و به همین دلیل خواسته ایشان رد شده باشد.
  4. دعاوی در خصوص اصل نکاح و فسخ نکاح ، طلاق ، نسب ، حجر ، وقف ، ثلث ، حبس و تولیت که رای قطعی برای آنها صادر شده باشد اما در مدت و مهلت 20 روز درخواست تجدید نظر خواهی نشده باشند.

در حقیقت اصل بر آن است که دعاوی حق فرجام خواهی را نداشته باشند مگر در مواردی محدود که در این مقاله بدان اشاره شد.

فرجام خواهی

چه زمانی باید اقدام کنید؟

چنانچه پرونده شما شرایط مذکور را داشته باشد می بایست ظرف مدت 20 روز از تارخ ابلاغ رای برای فرجام خاهی به کمک وکیل دادگستری اقدام کنید این مهلت برای افراد ساکن ایران می باشد اگر ساکن خارج از ایران هستید 2 ماه از تایخ ابلاغ رای می توانید درخواست خود را ثبت کنید.

در چه مواردی می توان رای صادره در فرجام خواهی را نقض کرد؟

  1. اولین و بدیهی ترین مورد آن است که رای صادره با اصول شرعی مطابقت نداشته باشد یعنی قاضی به دلیل عدم وجود ماده قانونی مشخص در مورد پرونده شما با تکیه بر شرع حکم داده که در آن مورد هم اشتباه کرده است.
  2. چنانچه مشخص شود که مدارک و مستندات ارائه شده به دادگاه جعلی و دستکاری شده یا از صلاحیت لازم برخوردار نبود و نمی توانند مستدل باشند.
  3. اگر شما فرجام خواه هستید باید به کمک وکیل خود اثبات نمایید که دادگاه نسبت به مدارک ارائه شده از طرف شما بی اهمیت بوده و توجه و برسی لازمه را انجام نداده است.
  4. دادگاه صلایت ذاتی یا حلی برای رسیدگی نداشته است.

به طور مثال پرونده می بایست در دادگاه عمومی و حقوقی مورد برسی قرار می گرفت اما در دادگاه انقلاب به پرونده رسیدگی شده این یعنی دادگاه صادرکننده رای صلاحیت ذتی را نداشته است.

در صلاحیت محلی هم پرونده می بایست در مشهد رسیدگی شود اما در تبریز رسیدگی شده این یعنی دادگاه صلاحیت محلی لازم برای صدور رای را نداشته است. برای درخواست فرجام خواهی با استناد به صلاحیت محلی دقت داشته باشید که تنها در صورتی درخواست شما پذیرفته می شود که شما در جلسه بدوی دادگاه نسبت به عدم صلاحیت محلی دادگاه رسیگی کننده به پرونده اعنراض کرده باشید و این مساله را در جلسه بیان نموده باشید.

مرجع رسدگی کننده به پرونده های فرجام خواهی شده یوان عالی کشور می باشد.

در نهایت چنانچه مدارک و مستندات و دلایل شما برای فرجام خواهی کافی بوده باشد رای صادره از دادگاه پیشین نقض می شود اما چنانچه مدارک و مستندات شما برای دیوان عالی کشور قابل پذیرش نباشد و ابرام رای صادر می شود که به معنای عدم پذیرش دعوای شما یا شکست شما در فرجام خواهی است.

در دعاوی حتما از وکلای متخصص در این زمینه کمک بگیرید چون این مرحله آخرین تلاش های شما برای برگرداندن رای به نفع شما است پس می بایست از وکیل متخصص مشورت گرفته و در صورت نیاز پیگیری پرونده را به ایشان واگذار نمایید.

تیم حقوقی عدل محور ضمن برخورداری از وکیل متخصص  به شما اطمینان می دهد تا تمام دانش و تجربه خود را برای پیروزی در پرنده شما اعمال خواهد نمود .

شماره 09305297504 به منظور ارائه مشاوره حقوقی رایگان و ارتباط با دکترین حقوقی می باشد.

جرم ارتشاء ( مجازات رشوه دادن و رشوه گرفتن )

جرم ارتشاء ( مجازات رشوه دادن و رشوه گرفتن ) : منظور از جرم ارتشاء رشوه گرفتن است که از گذشته های بسیار دور در جامعه وجود داشته و همواره سعی شده قوانین و مقرراتی برای ریشه کن کردن آن وضع شود. در آیات 188 سوره بقره و 42 سوره مائده به جرم رشوه اشاره شده است در این مقاله به اجزاء و عناصر جرم ارتشاء پرداخته شده است اما لازم است با معانی برخی از کلمات که در هنگام مطالعه جرم ارتشاء مواجه می شوید آشنا شویم.

پرداخت واژگان

رشاء

رشاء به معنی رشوه دادن است که در اینجا به عنوان فعل آمده است

راشی

به معنای شخصی است که به دیگری رشوه میدهد ( رشوه دهنده). فرد راشی میتواند هم شخص ثالث باشد و هم فردی غیر کارمند دولت.

مرتشی

به شخصی گفته میشود که رشوه از دیگری دریافت مینماید( رشوه گیرنده). در مورد فرد مرتشی گفته شده است که باید حتما کارمند دولت باشد.

جرم ارتشاء

عناصر تشکیل دهنده جرم ارتشاء

همانطور که میدانید در هر جرمی سه عنصر وجود دارد که لازمه جرم تلقی شدن یک فعل میباشد در مورد جرم ارتشاء نیز این سه عنصر وجود دارد که نشان دهنده این است که فعل ارتکابی جرم ارتشاء و رشاء تلقی میشود .
سه عنصر مادی و روانی یا معنوی و قانونی از عناصر تشکیل دهنده هر جرمی است که این سه عنصر در مورد جرم ارتشاء و رشاء نیز صدق میکند .

عنصر مادی

درواقع فعلی که شخص مرتکب انجام میدهد عنصر مادی جرم رشاء است و دادن پول یا هر چیز دیگری که در حکم مال باشد عنصر مادی به حساب می آید. ودر مورد شخص مرتشی نیز دریافت پول یا هر چیز دیگری که در حکم مال باشد عنصر مادی جرم ارتشاء به حساب می آید.

عنصر معنوی

عنصر معنوی قصد ونیت مجرمانه است

عنصر قانونی

ماده 3 قانون تشدید مجازت مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری و مواد 588تا 594 قانون مجازات اسلامی به بررسی جرم رشاءو ارتشاء میپردازد.

علاوه برآن در مورد اینکه آیا فرد مرتشی باید حتما کارمند دولت باشد و یا خیر محل بحث وجود دارد و برخی از حقوقدانان نظریات زیادی در این باره ارائه داده اند که از حوصله این مقاله به دوراست تنها بر همین مقدار کفایت میکنیم که بر طبق نص صریح قانون مرتشی فقط میتواند کارمند دولت باشد اما در رابطه با اینکه اگر فردی غیر کارمند دولت رشوه دریافت کند گفته شده است که این جرم درشمول جرم کلاهبرداری و اخاذی قرار میگیرید.

در رابطه با تحقق جرم رشاء وارتشاء باید بین مرتشی و راشی توافق و مذاکره قبلی بر انجام کار یا عدم انجام عملی صورت بگیرد و علاوه بر آن باید ذکر کنم که از طرف فرد مقابل باید قبولی صورت بگیرد و در صورتی که فرد مقابل قبول نکند جرم رشوه محقق نخواهد شد. و علاوه بر آن پرداخت پول یا هر مال دیگر در مقابل انجام عمل یا عدم انجام عمل یا کار باشد.

و منظور از عمل یا کار در این مورد در واقع کاری است که در حیطه وظایف مامور دولت باشد و لازم نیست که حتما آن عمل و یا کار تحقق پیدا کند بلکه صرف اینکه مرتشی بگویید آن کار را برای تو انجام میدهم و یا انجام نمیدهم کافی است.نکته دیگری که حائز اهمیت است این مورد است که فرد راشی باید به عملی که انجام میدهد علم داشته باشد برای مثال در صورتی که کارمند دولت از طرف فرد راشی پولی دریافت نماید وگمان ببرد که این پول هدیه یا مانند آن است جرم ارتشاء تحقق پیدا نکرده است اگرچه جرم رشاء تحقق پیدا کند.

مجازات جرم ارتشاء و رشاء

قانونگذار در مواد588 قانون مجازات اسلامی ودر ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء اختلاس و کلاهبرداری برای مرتشی مجازات های زیر را در نظر گرفته است:

  1. در صورتی که قیمت مال و یا وجه دریافتی کمتر از 20 هزار ریال باشد به انفصال موقت از 3 ماه تا 3 سال و چنانچه در مرتبه مدیر کل یا هم تراز مدیر کل و یا بالاتر باشد به انفصال دائم از مشاغل دولتی محکوم خواهد شد.
  2. در صورتی که مبلغ دریافتی از 20 هزارریال تا 200 هزارریال باشد از یک سال تا سه سال حبس و جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه و انفصال از موقت از 6 ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد و در صورتی که مرتکب در مرتبه مدیر کل یا هم تراز مدیر کل یا بالاتر باشد به انفصال دائم از مشاغل دولتی محکوم خواهد شد.
  3. در صورتی که قیمت مال از 200 هزار ریال تا یک میلیون ریال باشد مجازات مرتکب 2 تا 5 سال حبس بعلاوه جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه و انفصال موقت از خدمت برای اشخاصی که پایین تر از مدیر کل یا همتراز آن باشد انفصال موقت از خدمات دولتی از 6 ماه تا سه سال و برای اشخاصی که مدیر کل یا بالاتر از آن باشد به انفصال دائم و تا 74 ضربه شلاق محکوم خاهد شد .
  4. در صورتی که قیمت مال یا وجه بیشتر از یک میلیون ریال باشد مجازات مرتکب 5 تا 10 سال حبس بعلاه جزای نقدی ب قیمت مال یا وجه دریافتی و انفصال دائم از خدمات از خدمات دولتی و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود و در صورتی که شخص مرتکب در مرتبه پایین تر از مدیر کل باشد به جای انفصال دائم به انفصال موقت از 6 ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد.

علاوه بر آن در ماده 588 قانون مجازات اسلامی ذکر شده است که مالی را که فرد مرتشی دریافت نموده است به نفع دولت ضبط میشود.همچنین در تبصره 2 ماده 3 قانون تشدید مجازات … آورده شده است در صورتی که فرد مرتشی امتیازی از طریق رشوه تحصیل کرده باشد این امتیاز نیز لغو خواهد شد .

در مورد جرم رشاء قانونگذار در ماه 592 قانون مجازات اسلامی به این مسئله پرداخته است و بیان میدارد که فرد راشی به حبس از شش ماه تا سه سال و یا تا 74 ضربه شلاق و ضبط مال محکوم میگردد. در ماده 591 قانون مجازات اسلامی بیان شده است که اگر راشی برای حفظ حقوق خود ناچار به پرداخت رشوه بوده است در این صورت مالی را که به مرتشی پرداخت نموده است ضبط نمیشود و به او(راشی) بازگردانده میشود.

نحوه رسیدگی و دادگاه صالح

طبق رای وحدت رویه شماره 571 مورخ سال 1/11/1370جرم ارتشاء در صلاحیت دادگاه عمومی دادگستری محل وقوع جرم است مگر اینکه معلوم شود برای اختلال در نظام جمهوری اسلامی بوده است که در اینصورت در صلاحیت دادگاه انقلاب میباشد.
فرد شاکی میتواند به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه نماید و پس از اینکه فرم مربوط به شکوائیه را پر نمود آن را جهت ثبت شکایت به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی میدهد و در ادامه ابلاغیه برای فرد به صورت پیامک ارسال میشود.و سپس تحقیقات مقدماتی از طریق دادسرا انجام میشود و بعد از اتمام تحقیقات پرونده به دادگاه ارجاع داده میشود و سپس بابررسی شواهد حکم نهایی صادر میشود که تا 20 روز قابل تجدید نظر میباشد.

با توجه به پیچیدگی پرونده های کیفری پیشنهاد ما به شما این است که با وکلا و مشاورین کیفری عدل محور جهت مشاوره با شماره 09305297504 تماس حاصل فرمایید.

مجازات آدم ربایی – قانون جدید 1400

مجازات آدم ربایی – قانون جدید 1400 : یکی از جرائم علیه اشخاص میباشد و به معنی ربودن اشخاص بالاتر از 15 سال تمام بدون رضایت او وبه اکراه و اجبار و انتقال آن اشخاص از محلی به محل دیگر و زندانی کردن اشخاص در یک محل دیگر برای رسیدن به یک قصدی میباشد . در صورتی که فرد کمتر از 15 سال باشد یا فردی که فوت شده است را بربایند مشمول جرم طفل ربایی ومرده ربایی میشود که البته تحت شمول همین جرم ادم ربایی قرار میگیرد .

جرم ادم ربایی در غالب موارد باعث صدمات روانی و مادی و حیثیتی به اشخاص میشود که شامل جرح وصدمات بدنی به جسم مجنی علیه (دزدیده شده) و یا گاهی اوقات صدمات جبران ناپذیر حیثیتی به فرد می شود که در غالب موارد دیده شده افراد مونث قربانی صدمات حیثیتی در جرم ادم ربایی میشوند.

در اینکه این جرم از جرایم آنی یا استمراری است بین اکثر حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد یعنی برخی معتقد اند که این جرم آنی است ولی برخی دیگر بر این باور اند که این جرم از جرایم مستمر است . علاوه به آن این جرم جزو جرایم غیر قابل گذشت به شمار می آید یعنی رضایت شاکی خصوصی تنها باعث تخفیف در مجازات میشود اما به دلیل مصلحت جامعه فرد باید مجازات شود.

عنصر مادی این جرم طبق ماده 621 اصلاحی سال 99 رباییدن و مخفی کردن، ربودن توسط وسایل نقلیه ،قلمداد کردن طفل به جای طفل دیگر می باشد

در مورد عنصر معنوی سوء نیت مرتکب میباشد و در رابطه با عنصر قانونی میتوان به مواد 621و 631 قانون مجازات اسلامی اشاره نمود.

بازداشت غیر قانونی

در رابطه با اینکه آیا جرم بازداشت غیر قانونی که توسط ضابطین و مامورین انجام میشود جزو مصادیق آدم ربایی است یا خیر باید بگوییم خیرزیرا بازداشت غیر قانونی توسط مامورین دادگستری و ضابطین و در برخی از موارد به صورت علنی و آشکارا صورت میگیرد در حالی که در جرم آدم ربایی آدم ربا اشخاص عادی میباشد و علاوه بر آن در غالب موارد، آدم ربایی مخفیانه صورت میگیرد.بازداشت غیر قانونی موضوع ماده 583 قانون مجازات اسلامی میباشد اما جرم آدم ربایی موضوع ماده 621 و 631 قانون مجازات اسلامی می باشد .

مجازات آدم ربایی

مجازات آدم ربایی

ماده 621 اصلاحی سال 99 در مورد اینکه آدم ربا به عنف و اجبار شخص را برباید به حبس تعزیری درجه چهار (پنج تا ده سال حبس) و در صورتی که با عنف و اجبار نباشد به حبس تعزیری درجه پنج (دو تا پنج سال حبس ) محکوم خواهد شد. البته این ماده مقرر میدارد در صورتی که سن مجنی علیه کمتر از 15 سال تمام باشد و یا ربودن توسط وسیله نقلیه انجام بشود و یا اینکه به مجنی علیه آسیب جسمی و حیثیتی وارد شود به حداکثر مجازات های تعیین شده ( 5 سال یا 10 سال حبس) محکوم خواهد شد و درصورتی که جرایم دیگر نیز مرتکب شود به مجازات آن جرایم نیز محکوم خواهد شد.

به نظر میرسد که قسمت اخیر ماده 621 در مورد تشدید جرم ادم ربایی میباشد بدین صورت که اگر سن مجنی علیه کمتر از 15 سال تمام باشد و یا اینکه ربودن توسط وسیله نقلیه انجام شود و یا به مجنی علیه آسیب جسمی و حیثیتس وارد بشود به اشد مجازات های تعیین شده محکوم خواهد شد.

همچنین در ماده 631 قانون مجازات بیان میدارد هرکس طفلی را که تازه متولد شده است بدزد یا مخفی کند یا او را به جای طفل دیگری و یا متعلق به زن دیگری غیر از مادر طفل قلمداد کند به شش ماه تا سه سال حبس محکوم خواهد شد و چنانچه احراز شود طفل مزبور مرده بود مرتکب به یکصد هزار ریال تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.

در صورتی که ادم ربا شروع به جرم نماید اما به هر دلیل قصدش معلق بماند به مجازات های مقرر در بند ب و پ ماده 122 قانون مجازات اسلامی محکوم خواهد شد.

در رابطه با مشارکت در جرم آدم ربایی طبق ماده 125 قانون مجازات اسلامی مجازات شریک در جرم مجازات فاعل مستقل آن جرم است یعنی حبس تعزیری درجه 4 یا5.

ماده 126 قانون مجازات اسلامی در رابطه با معاونت درجرم میباشد و مصادیق معاون در جرم را برشمرده است و ه موجب بند ت ماده 127 قانون مجازات اسلامی اصلاحی سال 99 که اینگونه بیان می دارد : در جرائم موجب تعزیر یک تا دو درجه پایینتر از مجازات جرم ارتکابی . مجازات معاون آدم ربایی مجازات درجه 2 یا 3 می باشد.

نحوه رسیدگی به جرم

رسیدگی به این جرم در صلاحیت دادگاه کیفری دو می باشد

مجنی علیه می تواند شکوائیه خود را به دادسرا تقدیم کند و دادسرا موظف است که تحقیقات را جع به جرم را شروع کند . در صورتی که دادسرا از پذیرش پرونده شاکی خودداری کند به مجازات مقرر در ماده 597 محکوم خواهد شد.

سپس تحقیقات مقدماتی و شناسایی انجام می شود و در صورتی که دلایل کافی وجود داشته باشد قرار بازداشت موقت صادر میشود وبه اظهارات شاکی و متشاکی در جلسه ای به صورت جداگانه توسط بازپرس گوش داده میشود و سپس بازپرس یا دادستان نظر خود را مکتوب مینماید و پرونده را به دادگاه صالح ارجاع می دهند فرد مظنون یا متشاکی حق دارد برای خود وکیل اختیار کند و صورتی که وکیل کیفری ندارد میتواند از وکیل تسخیری استفاده نماید زیرا گرفتن وکیل در پرونده های کیفری اجباری است.سپس قاضی دادگاه در صورتی که دلایل را کافی بداند مظنون را احضار میکند و در اولین فرصت به او تفهیم اتهام میشود و سپس حکم نهایی صادر میشود .

با توجه به پیچیدگی پرونده های آدم ربایی ما به شما پیشنهاد میکنیم جهت مشاوره و یا انعقاد قرار داد با وکلا و مشاورین کیفری با شماره 09305297504 تماس حاصل فرمایید.

استردادلاشه چک

استردادلاشه چک : همیهش این صادرکننده چک نیست که نسبت به عدم پرداخت چک بی مسئولیتی دارد در برخی از موارد این طرف مقابل یعنی دارنده چک می باشد که پس از انجام تعهدات توسط شخص صادرکننده، از استردادلاشه چک یا بازگردادن آن امتناع می کند. در چنین حالتی است که صادرکننده برای مسترد نمودن چک مجبور به تنظیم و مطرح نمودن دعوای حقوقی استردادلاشه چک می شود.

در برخی از موارد این دعوا جنبه کیفری پیدا می کند یعنی زمانی که خیانتی نسبت به چک صادره انجام شده باشد، در ادامه توسط وکیل متخصص چک گروه حقوقی عدل محور مفصل به این موضوع خواهیم پرداخت.

نخستین اقدام برای استردادلاشه چک

اولین کار پس از بی مسئولیتی و بی تعهدی طرف مقابل، تنظیم اظهارنامه قضایی مبنی بر مسترد نمودن لاشه چک است. اظهارنامه قضایی یک نامه و اطلاع رسانی قضایی و قانونی است که در ضمن آن طرف مقابل را نسبت به مسئولیت و عواقب عدم انجام تعهدات آگاه می سازد.

استردادلاشه چک

برای مطرح کردن دعوای استرداد چک کجا برویم؟

شواری حل اختلاف یا دادگاه حوزه قضایی خوانده مرجع قضایی صالح برای پیگیری چنین پرونده است . شورای حل اختلاف در خصوص پرونده هایی که میزان خواسته تا 20 میلیون تومان است رسیدگی می کند اما دادگاه های عمومی زمانی صلاحیت رسیدگی پیدا می کنند که میزان خواسته بیش از 20 میلیون تومان باشد.

مدارک لازم برای تشکیل پرونده

  1. ارائه کارت ملی و شناسنامه جهت احراز هویت
  2. تقدیم مدارک و مستنداتی که اثبات کننده بر امانتی بودن چک یا صدور چک من باب ارائه تضمین به طرف مقابل بوده.
  3. پویست نمودن اضهارنامه ارسالی به طرف مقابل

شاید شما هم تصور کنید که استردادلاشه چک یک دعوای غیر مالی است اما ممکن است از حیث ماهیتی مورد اعتراض خوانده قرار گیرد بنابراین به محض صدور حکم استرداد توسط قاضی مبلغ چک از اموال متخلف کسر می شود بنابراین در زمره دعاوی مالی قرار میگیرد پس در خصوص هزینه رسیدگی شما باید 5/2 درصد خواسته تا سقف بیست میلیون و مازاد بر آن 5/3 درصد را پرداخت نمایید.

خیانت در امانت و استرداد چک

گاهی استرداد چک جنبه کیفری پیدا می کند . چه زمانی؟

زمانی که دارنده چک با علم به امانی بودن چک و اینکه چک من باب تضمین صادر شده است آن را به دیگری منتقل می کند یا نسبت به وصول مبلغ چک اقدام می کند البته در چک هایی که در آنها بر امانی بودن اشاره شده کمتر این اتفاق می افتد اما در بسیاری از موارد افراد چک را از باب تضمین صادر می کنند اما اشاره ای بر تضمینی بودن نمی کنند در چنین مواقعی باید به وکیل استرداد چک مراجعه نمود تا ابتداعاً انجام تعهد توسط شما سپس امانی بودن چک را اثبات کند بعد از آن می توان علیه شخص دارنده شکایت خیانت در امانت کرد .

به این شکل پرونده استرداد چک تبدیل به پرونده کیفری خیانت در امانت می شود.
اثبات خیانت درامانت همانطور که گفتیم کار دشواری است که به همین دلیل هم شما را توصیه به رجوع به وکیل دادگستری کردیم. اثبات سو نیت در جرم خیانت در امانت اولین مرحله می باشد ، وصول چک یا برگشت زدن چک با علم به امانی بودن می تواند یکی از موارد کمک کننده در اثبات خیانت در امانت باشد.

احتمال جلب طرف مقابل در صورت عدم حضور در مرجع قضایی امکان دارد.

روند رسیدگی

روند رسیدگی به پرونده استرداد لاشه چک عبارت است از مراجعه به وکیل کیفری متخصص و تنظیم اظهارنامه مربوطه که مفصل در متن به آن اشاره شد سپس تنظیم دادخواست توسط وکیل متبحر و ثبت دادخواست .

نظر به الکترونیکی شدن مراحل ابتدایی رسیدگی و ثبت شکایت و دعوا، شما باید به مراجع و دفاتر الکترونیکی قوه قضائیه برای ثبت دادخواست مرجعه کنید. مدارک و مستنداتی که مثبت ادعای شما می باشد باید به پیوست ارسال گردد.

مجازات انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی

مجازات انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی : فضای مجازی با تمام خوبی های که داشته و دارد تبعات و عواقب اجتمایی خود را نیز دارد . همیشه گفته شده که پیش از ارائه خدمات و امکانات می بایست فرهنگ استفاده از آن در جامعه ایجاد شود. متاسفانه در کشور ما انچان که باید این فرهنگ ایجاد نشد در نهایت عواقبی و پیامدهایی اجتمایی را هم به دنبال داشت.

من جمله این پیامدهای اجتماعی مجازات انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی یا تهدید به انتشار عکس های دیگران در فضای مجازی بوده است. نظر به گسترش جرایم رایانه ای من جمله انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی نهادی به نام پلیس فتا که مسئول رصد و رسیدگی به جرایم و اتفاقات مربوط به دنیای مجازی می باشد شکل گرفت. در این مدت هم اعمال و کارهای بسیاری از سوی این مرجع برای پیشگیری و شناسایی مجرمین در این حوزه انجام شد.

مجازات انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی

بنابراین فضای مجازی دردسرهای خودش را برای استفاده کنندگان آن به دنبال دارد . تصوری که مردم در این زمینه دارند آن است که می توانند هر کاری را در این فضا انجام دهند بدون انکه شناسایی شوند.

توسط وکیل کیفری گروه حقوقی عدل محور در این مقاله به جرم انتشار عکس و فیلم مستهجن در فضای مجازی و مجازات انتشار عکس و فیلم مستهجن در فضای مجازی و تهدید دیگران به انتشار عکس خواهیم پرداخت.

انتشار عکس و فیلم مبتذل

انتشار عکس و فیلم های مبتذل چه به صورت دستی و در cd یا dvd و چه به صورت منتشر کردن در فضای مجازی ممنوع است و با منتشر کنندگان به موجب قانون مجازات اسلامی برخورد خواهد شد. به همراه داشتن فیلم یا عکس مبتذل جرم نیست بلکه زمانی جرم تلقی می شود که دارند آن قصد انتشار و تکثیر آن یا انجام تجارت و فروش ان را داشته باشد.

مجازات انتشار مجازات انتشار تصاویر مبتذل در فضای مجازی

انتشار فیلم و عکس مبتذل در فضای مجازی با توجه به تغیران قانون مجازات اسلامی جزای نقدی درجه 6 یعنی پرداخت مبلغ 2میلیون تومان تا 5 میلیون تومان می باشد. البته این جدای از انتشار فیلم و عکس دیگران در فضای مجازی می باشد که در ادامه به مجازات انتشار عکس های خصوص دیگران نیز خواهیم پرداخت.

مجازات انتشار عکس دیگران

انتشار عکس دیگران جرم بوده و قانونگذار سختگیری هایی هم در این مورد به خرج داده است من جمله آنک دره ماده ۱۷ قانون جرایم رایانه‌ای ، تأکید می‌کند: «هرکس به وسیله سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، صوت، تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به‌نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از ۹۱ روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.»

استعلام ممنوع الخروجی

استعلام ممنوع الخروجی : ممنوع الخروجی مسئله ای است که بسیاری از افراد به هنگام خروج از کشور با آن درگیر هستند . برخی از افراد از ممنوع الخروجی خود اطلاع ندارند برخی دیگر شک و شبه دارند که آیا ممنوع الخروج هستند یا نه؟
ممنوع الخروجی یعنی فرد بنا بر هر دلیل که مواردی از آن را در ادامه بیان خواهیم داشت، نمی تواند از کشور خارج شود.

ممانعت از خروج شما و بستن راه شما در گیت مسافربری قطعً اتفاق خوشایندی برای یک مسافر نباشد به خصوص که از دلیل آن هم آگاه نباشد.

اهمیت ممنوع الخروجی

قانونگذار برای ایجاد اطمینان به متعدله و طلبکاران برای جلوگیری از فرار متهمان و بدهکارن بانیک یا مالیاتی و….قانون ممنوعیت خروج بدهکاران و محکومین کیفری را صادر کرد که این افراد حق خروج از کشور را نخواهند داشت .

این روشی معمول و جاری در تمام کشورهای دنیا هست برای رعایت حقوق سایر شهروندان و مردم کشور. در ادامه به افراد ممنوع الخروج و نحوه اطلاع از ممنوع الخروج و راه های رفع ممنوع الخروجی و رفع موقت ممنوع الخروجی اشاره خواهیم کرد.با گروه حقوقی عدل محور همراه باشید…

استعلام ممنوع الخروجی

چه کسانی ممنوع الخروج می شوند؟

  1. تمامی بدهکاران که حکم قطعی مبنی بر پرداخت وجه به متعهدله صادر شده و از سوی قوه قضائیه و سازمان ثبت و اسناد ممنوع الخروج اعلام شده اند.
  2. افراد و اشخاص بدهکار به دولت من جمله افرادی که بدهی مالیاتی دارند که با خروج از کشور قصد فرار از مالیات را دارند.
  3. زنها و دختر های باکره برای خروج از کشورنیاز به اجازه شوهر یا همسر خود و یا پدر خود دارند.
  4. افرادی که پرونده کیفری داشته اند که به موجب رای دادگاه تا مدت زمان معلومی که در رای دادگاه آمده اجازه خروج از کشور را ندارند.
  5. بدهکاران مربوط به پرداخت مهریه همسر نیز جزو این دسته محسوب می شوند.

نحوه اطلاع از ممنوع الخروجی

یکی از دغدغه های مهم مردم نحوه اطلاع از ممنوع الخروجی می باشد . برای آگاهی از این امر چند راه وجود دارد:

1- سازمان ثبت و اسناد کشور سامانه و سایتی را راه اندازی کرده که شما به راحتی می توانید به آن سایت مراجعه کنید و با وارد کردن مشخصات مربوط به احراز هویتتان از ممنوع الخروجی خود اطلاع پیدا کنید.

نکته بسیار مهمی که وکلای گروه حقوقی عدل محور هم بدان تاکید دارند آن است که در برخی از موارد شما در این سامانه ممنوع الخروج معرفی نمی شوید ولی وقتی به فرودگاه تشریف می برید از خروج شما ممانعت به عمل می آید شاید شما درکمال تعجب بپرسید که من استعلام ممنوع الخروجی گرفتم و شامل من نمی شود اما نکته مهم آنجاست که این سایت اداره ثبت و اسناد فقط ممنوعیت های مربوط به سازمان ثبت اسناد را معرفی می کند ممکن است شما در طی رای دادگاه کیفری یا به سایر دلایل دیگر ممنوع از خروج شده باشید. پس این سامانه تنها مرجع نیست شما باید به سراغ مراجع دیگر هم بروید که در ادامه اشاره خواهیم کرد. نشانی اینترنتی این سامانه https://exitban.ssaa.ir/ می باشد.

2- دومین راه اطلاع مراجعه به سامانه ثنای خودتان است. اگر پرونده کیفری داشته باشید حتما در پورتال شخصی شما در سامانه و در رای صادره نسبت به ممنوعیت خروج شما اطلاع رسانی شده . شما باید رای صادره را به دقت مطالعه کنید یا به یک وکیل دادگستری نشان دهید تا از ممنوعیت خود اطلاع پیدا کنید.

3- یکی دیگر از راه های استعلام مممنوع الخروجی مراجعه حضوری شخص شما به اداره گذرنامه است که در این روش درخواست استعلام ممنوع الخروجیی را تقدیم می کنید و نسبت به وضعیت خود آگاهی پیدا می کنید.

راه های رفع ممنوع الخروجی

درست برویم سر اصل مطلب، راه رفع ممنوع الخروجی شما در بدهی ها، جز پرداخت و تسویه بدهی نمی باشد یا اینکه رضایت طرف مقابل را اخذ کنید در غیر این صورت ممکن نیست.

در بدهی های مالیاتی نیز می توانید با پرداخت یکجا بدهی خود به دولت آن را یکجا تسویه کنید.

در ارتباط با محکومیت ها و ممنوعیت های حاصله به سبب پرونده های کیفری چاره ای جز گذشت زمان ممنوع الخروجی نیست. اعتبار حکم ممنوع الخروجی 6 ماه است اما دادگاه بنا به جرم صورت گرفته و تحت شرایطی می تواند درخواست تمدید خروج از کشور را داشته باشد.

رفع موقت ممنوع الخروجی

در برخی ازموارد ممکن است پس از استعلام ممنوع الخروجی متوجه عدم اجازه خروج از کشور شده باشید اما در برخی از موارد با وجود حکم مبنی بر عدم خروج می توانید برای یکبار این حکم را موقتاً لغو کنید و این لغو موقت ممنوعیت تنها شامل مسافرت های زیر می شود:

  1. افراد ممنوع الخروج می توانند برای انجام فریضه حج تمتع از دادگاه اجازه خروج از کشور با وجود ممنوعیت را داشته باشد.
  2. چنانچه خدای نکرده درگیر بیماری شده باشید که برای درمان نیاز به خروج از کشور باشد با ارئه مدارک پزشکی می شود اجازه خروج گرفت .
  3. افرادی که به سبب عدم پرداخت مالیات ممنوع الخروج شده اند چنانچه سفر تجاری داشته باشند برای انجام معاملات می توانند با ارائه مستندات و مدارک مربوطه از دادگاه اجازه خرج بگیرند .

موارد مجاز در تبدیل مجازات

موارد مجاز در تبدیل مجازات بدین معناست که آیا امکان تبدیل مجازات حبسبه جزای نقدی و امثالهم وجود دارد یا خیر؟ در صورتی می توان از تبدیل مجازات نام برد که مجازات مورد نظر به یک محکومیت ساده تر برای محکوم علیه تبدیل شود. به عنوان مثال جریمه نقدی برای مجرمان در مقایسه با حکم زندان یا شلاق راحت تر است. بنابراین اگر مجازات فردی زندان یا شلاق باشد و به موجب قانون یا به اختیار دادگاه، این مجازات به جریمه نقدی تبدیل شود می گوییم تبدیل مجازات صورت گرفته است. در ادامه با گروه وکلای عدل محور همراه باشید…

تفاوت تبدیل مجازات و تخفیف مجازات

تخفیف مجازات یک مبحث جدید در قانون مجازات اسلامی نیست بلکه سال هاست که قضات دادگاه با توجه به بررسی پرونده های موجود مبادرت به تخفیف مجازات برخی از مجرمان می کنند. این در حالیست که تبدیل مجازات طی مطالعات تطبیقی مطرح شد و در سال 1392 مورد موافقت قرار گرفت. اگر این موارد را در قالب یک مثال کاربردی بیان کنیم بهتر خواهد بود.

تصور کنید فردی به یک سال حبس تعزیری محکوم شده است. زمانی که قاضی دادگاه در نتیجه اصل متناسب سازی مجازات با شخصیت متهم این مجازات را به سه ماه حبس، تقلیل می دهد در واقع از جهات مخففه مجازات استفاده می کند اما اگر این مجازات را به میزان مشخصی وجه نقد به صورت جریمه نقدی یا فعالیت رایگان در یک ارگان خاص تبدیل می کند از موارد مجاز در تبدیل مجازات استفاده کرده است.

موارد مجاز در تبدیل مجازات

موارد مجاز در تبدیل مجازات چیست؟

اول اینکه باید بگوییم این مبحث صرفا در خصوص تبدیل مجازات حبس اعمال شده است. بنابراین ما نیز به پیروی از رویه قضایی دادگاه های ایران این مبحث را صرفا در خصوص تبدیل مجازات حبس دنبال می کنیم. تبدیل مجازات حبس در برخی از موارد و با توجه به نمونه هایی که در قانون مجازات اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است الزامی است اما در برخی از شرایط نیز بستگی به نظر دادگاه دارد. بنابراین قاضی دادگاه می تواند با توجه به روال پرونده و شخصیت مجرم، تبدیل مجازات را برای او در نظر بگیرد یا او را به مجازات تعیین شده محکوم کند.

مجازات های جایگزین حبس

اینکه مجازات تبدیل شده می تواند شامل چه مصادیقی گردد یک مبحث دیگر است که به صورت ویژه در قانون مجازات اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به مفاد این قانون موارد جایگزین در زمان تبدیل مجازات عبارتند از:

  • دوره مراقبت
  • خدمات عمومی رایگان
  • جریمه نقدی
  • جریمه نقدی به صورت روزانه
  • محرومیت از حقوق اجتماعی

شرایط تبدیل مجازات

در اغلب موارد، مسائل کیفری از جانب یک شخص با عنوان شاکی مطرح می شوند. بنابراین در زمان تبدیل مجازات باید منفعت مادی و معنوی شاکی را نیز در نظر گرفت. با توجه به این امر قانون مجازات اسلامی برای شرایط تبدیل مجازات موارد ذیل را بیان می کند:

  • گذشت شاکی خصوصی
  • وجود موارد مخففه مجازات

هرچند این ماده قانونی در قانون مجازات اسلامی درج شده است با این حال رای وحدت رویه در سال 1394 اعلام کرد که تبدیل مجازات در برخی از موارد نیز می تواند بدون گذشت شاکی خصوصی و حتی بدون وجود جهات مخففه مجازات صورت گیرد. در این صورت قاضی مکلف خواهد بود طبق قانون مجازات حبس را به مجازات های ساده تر تبدیل نماید.

تبدیل مجازات در چه مواردی اجباری است؟

قانون مجازات اسلامی در دو مورد، قضات را موظف به تبدیل مجازات می داند. در این خصوص می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

  1. در جرائم عمدی که مجازات اصلی آنها از یک روز تا سه ماه حبس است، تبدیل مجازات حبس به مجازات جایگزین اجباری است.
  2. در جرائم عمدی که مجازات اصلی آنها از ۹۱ روز تا شش ماه حبس است، تبدیل حبس به مجازات جایگزین در صورتی اجباری است که مشمول موانع مندرج در قانون نباشد.
  3. اگر جرم صورت گرفته به صورت غیر عمدی باشد و میزان مجازات نیز از دو سال حبس کمتر باشد تبدیل مجازات الزامی خواهد بود.

حال سوال این است که موانع مندرج در قانون برای تبدیل مجازات ( که در گزینه دوم به آن اشاره شده است ) به چه معناست؟ منظور از موانع تبدیل مجازات، داشتن بیش از یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس حداکثرتا شش ماه یا جزای نقدیبه مبلغ بیش از ده میلیون ریالیا شلاق تعزیری کمتر از 100 ضربهیایک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس بیش از شش ماه یا حد یا قصاص یا پرداخت بیش از یک پنجم دیه به علت ارتکاب جرم عمدی و سپری نشدن پنج سال از اجرای این مجازاتهاست.

نکته 1

اگر در یک جرم عمدی، دادگاه از جهات مخففه استفاده کند و حبس یک سال یا بیشتر را به میزانی کمتر از یک سال تخفیف دهد، حق تبدیل مجازات را نخواهد داشت.

نکته 2

اگر فردی به جرائم متعدد محکوم شود و مجموع مجازات ها به شش ماه یا بیشتر برسند، قاضی حق تبدیل مجازات را نخواهد داشت.

تبدیل مجازات در چه مواردی اختیاری است؟

در این خصوص نیز می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

  1. در جرائم عمدی که مجازات آن ها شش ماه تا یک سال حبس است در صورت عدم وجود موانع موجود در قانون، قاضی می تواند از حق تبدیل مجازات استفاده کند.
  2. در صورتی که در جرائم عمدی مجازات تعیین شده برای مجرم بیش از یک سال باشد اما بتواند از جهات مخففه استفاده کند، قاضی می تواند به جای جهات مخففه، مبادرت به تبدیل مجازات کند.
  3. اگر فردی جرمی را به صورت غیر عمدی مرتکب شده باشد اگر مجازات آن بیش از دو سال حبس باشد، قاضی می تواند از موارد تبدیل مجازات استفاده کند.

نکته: قاضی هرگز نمی تواند از مجازات جایگزین برای جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی استفاده کند.

مانع بودن قتل از ارث

مانع بودن قتل از ارث یکی از مباحث حقوق جزای اسلامی است که بسیاری از مردم اطلاع خاصی راجع به آن ندارند. این قاعده یکی از مهمترین قواعد حقوق جزاست که از ارتکاب قتل توسط وارثین یک شخص جلوگیری به عمل می آورد. شاید تصور کنید قتل مورث به وسیله یکی از وراث یا جمعی از آن ها صرفا به فیلم ها و سریال های تلویزیونی اختصاص دارد اما بد نیست بدانید که ارتکاب قتل با چنین دلایلی در دنیای واقعی نیز متصور است.

مانع بودن قتل از ارث چگونه است؟

هر نوع قتلی را نمی توان به عنوان مانع ارث قلمداد کرد. شرایط خاصی برای مانع شدن قتل از ارث وجود دارد. در این خصوص باید موارد ذیل را بیان کنیم:

  • قتل باید به صورت عمدی رخ داده باشد.
  • قتل غیر عمدی مورث توسط وارث، هرگز نمی تواند مانع ارث باشد.
  • قتل مورث توسط وارث غیر ممیز در زمره قتل عمد قرار نمی گیرد و مانع ارث نیست.
  • قتل از روی آگاهی توسط وارث ممیز در زمره قتل عمد قلمداد می شود.
  • قتل به صورت مستقیم توسط وارث و بر علیه مورث صورت گرفته باشد.
  • قتل ممکن است بالمباشره باشد یا به تسبیب؛ به تنهایی صورت گیرد یا با کمک دیگران.

قتل موصی توسط موصی له: هرچند قتل عمد مورث توسط وارث باعث می شود وی از دریافت سهم الارث محروم گردد اما قتل توسط موصی له، نمی تواند مانع دریافت موصی به توسط موصی له باشد.

مانع بودن قتل از ارث

سقط جنین

سقط جنین حتی در ماه های آخر بارداری به عنوان قتل محسوب نمی شود اما اگر به منظور مانع شدن از ارث صورت گیرد در حکم قتل عمد خواهد بود و یکی از موانع ارث محسوب می شود.

قتل مورث به موجب قانون یا برای دفاع از خود

در صورتی که قانون حکم قتل مورث توسط وارث را به جهتی از جهات قانونی صادر کرده باشد یا قتل مورد نظر در نتیجه دفاع شخصی قاتل در مقابل مقتول صورت گرفته باشد مانع ارث نخواهد بود.

شرایطی که مانع بودن قتل از ارث قلمداد نمی شود

هرچند در مطالب فوق بیان کردیم که قتل مورث مانع ارث است اما در برخی از موارد، قتل هایی صورت می گیرد که با توجه به قواعد فقهی، نمیتوان آن ها را در زمره موانع ارث قلمداد کرد. مصادیق ذیل در زمره موانع ارث به علت قتل قلمداد نمی شوند:

  1. اگر شخصی پدر بزرگ خود را به قتل برساند تا اموال او به پدرش برسد و سپس اموال پدر به قاتل انتقال یابد، این امر مانع ارث به علت قتل نخواهد بود. بنابراین ابتدا اموال به پدر قاتل و فرزند مقتول انتقال می یابد و سپس در صورت مرگ پدر، اموال او به فرزندش انتقال خواهد یافت.
  2. اگر فردی پدر خود را که تنها وارث پدر بزرگ است به قتل برساند تا اموال پدربزرگ بعد از مرگ او به مالکیت قاتل درآید از ارث پدر محروم می شود اما از ارث پدربزرگ محروم نمی شود.
  3. اگر شخصی سایر وراث را به قتل برساند تا اموال بیشتری را در قالب سهم الارث مورث به دست آورد از ارث به علت ارتکاب قتل محروم نمی گردد و سهم الارث وراث کشته شده را نیز به دست می آورد. بنابراین سهم الارث بیشتری را دریافت خواهد کرد.
  4. در صورتی که قاتل، تنها وارث مورثی باشد که توسط او نیز به صورت مستقیم و عمدی کشته شده است از دریافت ورثه محروم می شود اما اولاد او از دریافت آن محروم نمی شوند. بنابراین سهم الارث قاتل به صورت قهری به اولاد او منتقل می شود.