حق تنصیف اموال و شرایط آن

حق تنصیف اموال هنگامی که زن و مردی باهم ازدواج میکنند،این ازدواج فقط و فقط به معنی برقراری رابطه جنسی و یا بچه آوردن و … نیست. بلکه به معنی همراهی و همدلی و یکدلی در طول زندگی مشترک و ساختن زندگی جدیدی برای شروعی دوباره است.

افراد با ازدواج کردن سعی میکنند با یکدیگر همه چیز را از نو بسازند و عهد میکنند که در پستی و بلندی های زندگی کنار یکدیگر بمانند. و در این راه پر پیچ و خم توافق هایی نیز با یکدیگر مینمایند.

حق تنصیف اموال

به عنوان مثال یکی از آن ها تصمیم میگیرد که شاغل باشد و دیگری فقط و فقط به امورات خانه برسد. و یا هر دو به یک میزان در خانه و بیرون از خانه کار کنند و در مسیر رشد و موفقیت قدم بگذارند.

شرایط تنصیف اموال

بنابراین هنگامی که بحث طلاق پیش می آید این اصلاً صحیح و منصفانه نیست که زوجه فقط مستحق مهریه باشد. حال مهریه او میتواند هزاران هزار سکه باشد و یا یک سکه. اما در عمل اصولا به این صورت است که مرد ادعای اعسار و ناتوانی از پرداخت مهریه نموده. و یا تمامی اموال خود را به نام دیگری میزند و مدعی میشود که هیچ مال و اموالی نیز برای توقیف به عنوان مهریه ندارد. دادگاه مهریه را به صورت هر ده ماه یک سکه و یا هر سال یک سکه قسط بندی مینماید.

پس شاید مطابق گذشته و قدیم نمیتوان گفت که مهریه یک پشتوانه ای برای زن بوده بلکه اینگونه نیست. و رویه قضایی امروزی بسیار بسیار در خصوص مهریه سخت گیری مینماید.

حتی گاهاً زوجه بدون هیچ دلیل موجهی تقاضای طلاق نموده و تمامی اموالی که زوج با کار کردن و زحمت کشیدن در طول چندین سال زندگی مشترک به سختی به دست آورده است را بابت مهریه توقیف میکند. و پس از طاق درواقع زوج هیچ چیزی برای ادامه زندگی ندارد و باید از اول شروع به ساختن زندگی خود نماید.

حال باید برای حل این مشکل چکار کرد و در صورتی که جدایی و بحث جدایی پیش بیاید چه راه حل قرض و محکمی وجود دارد. که هر دو طرف پس از جدایی بتوانند صاحب اموالی شوند و ضرری نکنند و پشتوانه ای داشته باشند؟

حق تنصیف اموال ضمن عقد نکاح

برای حل این مشکل زوجین میتوانند با کمک وکیل و مشاوره حقوقی گروه وکلای عدل محور، قراردادی را مطابق ماده 10 قانون مدنی تنظیم کنند. که ضمن عقد نکاح ثبت رسمی شود و لازم الاجرا باشد. که مطابق این قرارداد،هر مال و اموالی اعم از وجه نقد،ارز های دیجیتال،ارز های خارجی،اموال منقول،اموال غیرمنقول و هر مال دیگری که در طول زندگی مشترک به دست آورده اند. به صورت سه دانگ سه دانگ و نصف نصف میان آنان تقسیم شود و هم زوج و هم زوجه به صورت یکسان از اموالی که در زندگی مشترک به دست آورده اند سهم ببرند.

حق تحصیل زن بعد از ازدواج

حق تحصیل زن و زوجه چه شرایطی در قوانین ایران دارد ؟ حقوق بشر و حقوق شهروندی و منشور حقوق بشر از جمله قوانین و مقرراتی هستند که در تمامی دنیا لازم الاتباع هستند. و تمامی افراد موظفند که آن را رعایت کنند و به حقوق شخصی و انسانی افراد احترام بگذارند.

آزادی افراد در انتخاب شریک،شغل،محل زندگی،لباس و … را بپذیرند و به انتخاب آنان احترام بگذارند. اما این امری طبیعی است که در تمامی نقطه نقطه جخهان اینگونه نباشد. و قوانین و مقرراتی که وضع میشوند و مختص هر کشوری هستند به نحو دیگری تنظیم شوند. با توجه به عرف آن منطقه،دین،شرع،فرهنگ و … قوانین به نوع دیگری رقم بخورند و در سرنوشت افراد تاثیر بگذارند.

حق تحصیل و حق بر افراد برای ادامه تحصیل و درس خواندن نیز یکی دیگر از مواردی است که باید رعایت شود و همه ی افراد باید از حداقل امکانات برای ادامه تحصیل و با سواد شدن بهره ببرند. و هیچ فردی نباید بتواند جلوی افراد را برای ادامه تحصیل و … بگیرد. اگر که چنین باشد باید از طریق مراجع قضایی قابل پیگیری بوده و افرادی که باعث ممنوعیت حق تحصیل افراد میشوند،ضمانت اجرایی داشته باشند.

حق تحصیل زن بعد از ازدواج

در این مقاله در خصوص ممنوعیت زن شوهردار از تحصیل و حق تحصیل صحبت میکنیم پس با گروه وکلای عدل محور همراه باشید.

ممنوعیت از تحصیل زن شوهر دار

مطابق قانون مدنی و دیگر قوانین حوزه خانواده و رویه قضایی و محاکم،مرد میتواند زن را از هرکاری که مخالف شان اجتماعی زن و یا خودش،مخالف مصحلت خانواده و یا با تعارض در مصلحت های خانوادگی و تربیت فرزندان و ارامش خانه و زندگی و … باشد منع نماید.

به عنوان مثال چنانچه زنی پزشک باشد و بخواهد در این ایام کرونایی برای دو شیفت کار کند. و به خدمت رسانی به جامعه بپردازد،نمونه آرای صادره از محاکم موجود است که دادگاه حکم به ممنوعیت اشتغال زوجه به علت تعارض با مصلحت خانوادگی داده است.

تحصیل نیز شامل این موضوع بوده و چنانجه نحوه تحصیل زن به شکلی باشد که مصلحت خانوادگی و مصلحت فرزندان و شوهر را به خطر بیاندازد،شوهر میتواند با مراجعه به دادگاه و اقامه دعوی زوجه را از تحصیل منع کند.

به عنوان مثال چنانچه زوجه در دانشگاهی خارج از محل زندگی مشترکشان قبول شود. و بخواهد که برای تحصیل هفته ای چند روز به شهر دیگری برود و یا رشته تحصیلی زوجه به نحوی باشد. که باید چندین شب در هفته کشیک بماند و نمیتواند در طول شب در خانه باشد. در این حالات شوهر میتواند دادخواست ممنوعیت زوجه از ادامه تحصیل را به دادگاه ارائه دهد. و با ارائه مدارک و مستندات کافی،زوجه را از ادامه تحصیل ممنوع کند.

حـق تحصیـل زن شـوهر دار

زنان وبانوان میتوانند پیش از ازدواج با تنظیم قراردادی و گرفتن تعهدنامه ای از زوج،این امر را از آن ها تعهد بگیرند. که در طول تمامی سال های زندگی مشترک،میتواننددر هر کجای دنیا و در هر دانشگاهی که میخواهند. و در هر مقطعی که میخواهند تحصیل کنند و به ادامه تحصیل بپردازند و زوج طی این تعهدنامه حق هرگونه اعتراض و اقامه دعوی در این خصوص را از خود سلب مینماید.

حق اشتغال زن و نکاتی که باید بدانید !

حق اشتغال زن چه شرایطی دارد ؟ هر انساني حق دارد آزادانه زندگي كند و آزادانه همراه و شريك زندگي اش را انتخاب كند،شغلي كه ميخواهد را انتخاب كند،در جايي كه دوست دارد زندگي كند،جايي كه ميخواهد سفر كند،هر لباسي كه دوست دارد بپوشد و …

تمامي موارد فوق از اولين و پايه ترين حقوق شهروندي ميباشند كه در خصوص هر انساني بايد رعايت شود.

اما در اكثر كشور ها با توجه به قوانينشان و با توجه به دين و شرع حاكم بر آن جامعه و فرهنگ مردم و … اين حقوق پايه شهروندي رعايت نميشود و قوانين حاكم جور ديگري براي مردم تصميم ميگيرند.

حق اشتغال زن

ايران نيز از اين قاعده مستثني نيست و نبوده و قوانين حوزه مدني و خانواده و معين كننده حقوق افراد حور ديگري سرنوشت را براي مردم علي الخصوص بانوان رقم ميزنند.

مطابق قوانين ايران هر شخصي ميتواند آزادانه شغل خود را انتخاب كند و به انجام شغلي كه خلاف شئونات اسلامي نبوده و مباح باشد مشغول شود و كسي نيز حق ندارد براي افراد تصميم بگيرد.

اما آيا بعد از ازدواج نيز به همين صورت است؟

آيا زوجه ميتواند به هر شغلي كه ميخواهد مشغول شود؟

اشتغال زنان بعد از ازدواج

بعد از ازدواج نيز زنان مطابق زمان مجردي خود ميتوانند به هر شغلي كه ميخواهند مشغول شوند.

همه و همه مشاغلي هستند كه در عرف و در جامعه رواج داشته و افراد به كار كردن در اين حوزه ها مشغول ميباشند و كسي نيز نميتواند جلوي آن ها را بگيرد.

اما چنانچه شوهر زنان شاغل با هر شغلي،بتوانند اين موضوع را ثابت كنند كه شاغل بودن زوجه به ضرر مصلحت خانوادگي و ضرر شئون فردي و شان و شخصيت شوهر و خانواده آنان ميباشد و به شخصيت شوهر لطمه وارد ميكند و يا در تربيت فرزندان تاثير ميگذارد،ميتواند جلوي اشتغال زنان را بگيرد و با مراجعه به دادگاه درخواست منع اشتغال زوجه را داشته باشد.

حق اشتغال زوجه چيست؟

مطابق اين حق اشتغال كه در زمان انعقاد عقد نكاح ثبت شده و امضا ميشود،زوج متعهد ميشود. و اقرار ميكند كه هيچگونه مشكلي با شاغل بودن زوجه در هر شغلي نداشته. و زوجه ميتواند به هر شغلي كه ميخواهد آزادانه مشغول شود و زوج حق هرگونه اقامه دعوي در خصوص شغل زوجه را از خود سلب مينمايد.

حق ارث و نکات حقوقی آن

میزان حق ارث در قوانین ایران چگونه تایین می شود ؟ در كشور هاي اروپايي و در كشور هاي جهان اول،شريك زندگي و همسر متوفي و حتي گاهاً معشوقه و يا دوست دختر متوفي،حق برابري بر ارث به نسبت پدر و مادر متوفي،خواهر و برادر متوفي و حتي نسبت به فرزندان متوفي كه اصولاً فرزندان خودش محسوب ميشوند دارد.

حتي در برخي از كشور ها و مطابق برخي ديگر از قوانين حاكم در برخي از كشورها؛همسر،شريك،معشوقه و يا دوست دختر فرد متوفي ارث بيشتري نسبت به فرزندان ميبرد.

چرا كه قانون گذاران اين دسته از كشورها معتقدند كه شريك زندگي يك فرد با هر نقشي در زندگي او،چه با او ازدواج كرده باشد و چه نكرده باشد. چه نامزد او بوده باشد و يا حتي صرفاً يك معشوقه ساده باشد. نقش موثر تري در زندگي فرد و پيشرفت او و آرامش خاطر او دارند تا فرزندان و يا پدر و مادران و … و به همين دليل به او ارث برابر نسبت به ديگر خويشاوندان فرد تعلق ميگيرد.

حق ارث چیست

اما در ايران اينگونه نيست و زوجه نكاح دائمي فرد سهم مشخصي براي ارث بردن دارد و بيشتر از آن به او تعلق نميگيرد. در ادامه با وکیل امور حسبی گروه وکلای عدل محور همحراه باشید…

ارث زوجه دائمي متوفي

زوجه در درجه اول در صورتي ارث ميبرد كه زوجه عقد دائمي متوفي بوده باشد. و زوجه نكاح موقت/منقطع يا همان صيغه موقت،از همسرش ارث نميبرد.

زوجه دائمي سهم مشخصي براي ارث بري دارد و سهم وي چنانچه زوج داراي فرزند بوده باشد. يك هشتم ميزان سهم الارث و چنانچه فرزندي نداشته باشد. يك چهارم از ميزان سهم الارث به او ارث ميرسد.

بقيه ميزان ارث بين وراث متوفي تقسيم ميشود. چنانچه از طبقه اول وارثي وجود داشته باشد نظير پدر و مادر و فرزند بقيه ارث بين آن ها تقسيم ميگردد. و به همين ترتيب ميان طبقات دوم و سوم چنانچه از طبقه اول وراثي وجود نداشته باشد،ميزان سهم الارث تقسيم ميگردد.

دقت داشته باشيد كه چنانچه فرد متوفي هيچ وارث ديگري از هيچ طبقه و دسته و درجه اي نداشته باشد. همچنان زوجه متوفي يك چهارم ارث برده و بقيه اموال فرد به بيت المال و حاكم شرع ميرسد.

در خصوص اينكه آيا اين موضوع انصاف است و يا خير بايد در جاي ديگري بحث كرد. اما اين بحثي است كه در شرع مقدس و در قرآن و سپس در قانون منعكس شده است.

اما آيا راهكاري در اين خصوص وجود دارد؟بله!

حق ارث زوجه نكاح دائم

وصيت نامه رسمي،نوشته ي دست نويسي است كه مطابق آن فرد وصيت ميكند كه بعد از فوت وي،اموال او به چه اشخاصي به ارث برسد.

  • وصيت نامه در صورتي كه ديگر وراث آن را اجازه ندهند. تا يك سوم اموال نافذ بوده و آن هم خود غنيمتي است.
  • بنابراين زوجه ميتواند از زوج وصيت نامه اي بگيرد كه مطابق آن وصيت نامه يك سوم اموال زوج پس از فوت وي به زوجه به ارث برسد و بقيه اموال وي مطابق قواعد عمومي ارث تقسيم گردد.
  • به اين صورت شايد بتوان تا حدودي اين نابرابري تقسيم ارث را جبران نمود.

نکات مهم در تنظيم وكالتنامه در طلاق

همانطور كه ميدانيد در وكالتنامه در طلاق ، مطابق قوانين ايران و قانون مدني و قوانين حاكم بر حوزه خانواده،در ايران زن حق طلاق ندارد و بدون ارائه دليل موجه به دادگاه نميتواند دادخواست طلاق بدهد و يا طلاق بگيرد.

از جمله دلايل و مواردي كه زوجه ميتواند به استناد به آن ها طلاق بگيرند ميتوان به ندادن نفقه ، غيبت مرد به صورت متوالي و يا دائمي براي مدت معين شده،گرفتن زوجه دائمي يا موقت يا رابطه نامشروع بدون اطلاع و اجازه زوجه،اعتياد غير قابل تحمل مرد،عسر و حرج زوجه به نحوي كه زندگي مشترك را براي وي غيرممكن سازد،خطرات جاني و ناموسي و آبرويي براي زوجه به نحوي كه مثلاً مرد وي را كتك بزند به صورت مكرراً. و يا از او درخواست هاي جنسي غيرمتعارف نظير داشتن رابطه جنسي سه نفره و … داشته باشد؛ اشاره نمود.

تنظيم وكالتنامه در طلاق

اما در مقابل مرد براي طلاق دادن زن خود نياز به ارائه هيچ دليل و مدرك و مستندي به دادگاه ندارد. و ميتوان هر زمان كه اراده كرد،زوجه خود را طلاق دهد. در مقابل بايد مهريه و مفقه معوقه او را بدهد. يا اگر شرطي را در عقدنامه امضاء كرده باشد،بايد به آن عمل كند و سپس زوجه خود را طلاق بدهد.

اما آيا راهكاري براي اين وجود دارد كه زوجه هر زمان كه خواست،طلاق بگيرد؟ با وکیل طلاق گروه وکلای عدل محور همراه باشيد.

حق طلاق زوجه

زوجه عقد دائم ميتواند براي آنكه هر زمان كه ميخواهد بتواند طلاق بگيرد. و براي آن طلاق،نيازي به ارائه هيچ دليل و مدركي نداشته باشد ميتواند حق طلاق خود را دريافت كند.

حق طلاق يعني چه؟

حق طلاق كلمه ي غلطي است كه ميان عموم جامعه جا افتاده است. و كلمه درست و اصطلاح حقوقي آن،وكالتنامه در طلاق است.

  • وكالتنامه در طلاق يعني اينكه زوجه حين انعقاد عقد نكاح يا پس از آن وكالتنامه اي از زوج دريافت كند.
  • مطابق اين وكالتنامه،زوج به زوجه وكالت ميدهد. تا هر زماني كه خواست از سمت او خودش را مطلقه سازد.
  • زوجه با ارائه اين وكالتنامه به دادگاه اين موضوع را نشان ميدهد كه زوج براي طلاق رضايت دارد. و اين اختيار را به زوجه داده است تا هر زماني كه ميخواهد خودش را مطلقه سازد.
  • اما اين وكالتنامه بايد شرايط مخصوص به خودش را داشته باشد و چنانچه شرايط مخصوص اين وكالتنامه وجود نداشته باشد،در واقع اين وكالتنامه بي اعتبار خواهد بود.

شرايط وكالتنامه در طلاق

در ادامه به بررسي چندين شرايط مهم موجود در وكالتنامه در طلاق ميپردازيم اما چنانچه قصد تنظيم وكالتنامه در طلاق را داريد حتما با وكيل يا مشاور حقوقي گروه وكلاي عدل محور مشورت كنيد و سپس به تنظيم وكالتنامه بپردازيد.

١.اسقاط حق عزل وكيل توسط موكل

حتما و حتما بايد شوط اسقاط حق عزل وكيل توسط موكل وجود داشته باشد. وگرنه موكل يعني شوهر هر زمان كه خواست ميتواند وكيل يعني زن را عزل كندو و در واقع اعتبار وكالتنامه به اراده شوهر است.

٢.حق توكيل وكيل به غير

از آنجايي كه هيچ فردي به جزء وكيل دادگستري حق طرح دعوي در محاكم دادگستري را ندارد و و زوجه وكالت دارد اما وكيل دادگستري نيست. بايد حق توكيل به غير را داشته باشد تا بتواند به وكيل خانواده دادگستري ديگري وكالت بدهد تا از طرف زوج در محاكم دادگستري دعوي طلاق از سمت زوج را مطرح كند.