نحله و اجرت المثل چیست؟

نحله و اجرت المثل  : یکی دیگر از دعاوی و اختلافاتی که بین زوجین ممکن است پدید آید میتوان به مطالبه و درخواست و تعیین نحله و اجرت المثل اشاره نمود.

دقت داشته باشید که نحله و اجرت المثل دو معنی و مفهوم کاملا متفاوت هستند و به نوعی نحله فرع بر اجرت المثل میباشد و وجه مشترک هر دو آنان این است که بعد از تقاضای طلاق تعیین میشوند.
در ادامه شمارا با معانی و مفاهیم نحله و اجرت المثل آشنا نموده و به نحوه مطالبه و بار اثباتی آنان میپردازیم ، با عدل محور همراه باشید…

اجرت المثل

چنانچه هنگام طلاق ، طلاق از سوی زوجه نباشد و یا ناشی از عدم ایفای تعهدات و وظایف زناشویی وی نبوده باشد و زوجه تمامی تکالیف خود را به درستی انجام داده باشد ؛ زن بابت تمامی کارها و اموری که وظایف وی نبوده است و آن ها را برای شوهر و یا در منزل مشترک انجام داده است ، مستحق اجرت المثل میباشد.

اجرت المثل مبلغی است که توسط کارشناس تعیین می شود و وضعیت مالی زوج ارتباطی در تعیین آن و یا کم و زیاد شدن مقدار آن ندارد.

حتی نظر قاضی نیز تاثیری در تعیین اجرت المثل نداشته و صرفاً توسط کارشناس تعیین میشود.

یکی از مواردی که در اجرت المثل باید به آن دقت داشته باشید آن است که زن نباید به قصد تبرع آن وظایف و امور را انجام داده باشد ؛ عدم تبرع به آن معنا است که زوجه به قصد مساعدت و کمک و از همه مهم تر با عدم قصد دریافت اجرت نباید آن امور را انجام داده باشد که اگر اینگونه باشد اجرت المثل ایام زوجیت قابل مطالبه نیست.

نکته دیگری که در خصوص اجرت المثل حائز اهمیت است آن است که بار اثباتی در خصوص اینکه این کارها از وظایف زوجه نبوده و او آن ها را به درخواست زوج انجام داده بر عهده زوجه است زیرا او مدعی میباشد و اما چون اصل بر عدم تبرع میباشد ، زوج باید قصد زوجه مبنی بر تبرعی انجام دادن آن امور را ثابت نماید.

نحله و اجرت المثل

نحله چیست ؟

نحله در لغت به معنای بخشیدن است و اما در اصطلاح حقوقی و در هنگامی که اختلافی بین زوجین پدید می آید و نیز درخواست طلاق از سوی زوج بوده است ، بحث نحله بوجود می آید.

در مورد مستند قانونی نحله باید گفت طبق ماده ۵۸ قانون حمایت خانواده و بند «ب» تبصره شش ماده ‌واحده اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب سال ۱۳۷۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را‌ از باب بخشش (‌نحله) برای زوجه تعیین می‌کند.

همانگونه که قبلا نیز گفته شد بحث نحله در جایی مطرح میشود که درخواست طلاق از سوی زوج بوده و ناشی از تخلفات وظایف زناشویی زوجه نباشد و تا قبل از درخواست طلاق ، اصلا بحث نحله قابل طرح نمیباشد.

نحله در صورتی پرداخت و مورد حکم واقع می‌شود که اجرت‌المثل را نتوان اثبات نمود ؛ به عنوان مثال زوجه نتواند اثبات کند کارهای منزل به درخواست شوهر بوده یا نتواند اثبات کند که تبرعی (مجانی) نبوده است ؛ در این صورت دادگاه خود مبلغی را به عنوان نحله تعیین می‌کند . همچنین ماهیت حقوقی نحله بخشش است و مسلماً این بخشش باید با رضایت شوهر باشد.
بر خلاف اجرت المثل میزان نحله به نظر کارشناس بستگی ندارد و همچنین میزان تمکن مالی مرد در تعیین آن بسیار حائز اهمیت است و میزان نحله را صرفاً و فقط و فقط خود قاضی با توجه به اوضاع و احوال و قرائن تعیین میکند و صرف نظر قاضی برای تعیین نحله کافی میباشد.

نکته آخر که باید به آن دقت داشته باشید آن است که در صورت درخواست زوجه مبنی بر تعیین اجرت المثل بابت اموری که از وظایف وی نبوده اما او به درخواست زوج آنان را انجام داده است ؛ دادگاه ابتدا از طریق تراضی نسبت به خواسته طرفین اقدام می‌کند و در صورت عدم امکان توافق ، چنانچه شرطی ضمن عقد ازدواج یا عقد خارج لازم در خصوص امور مالی شده باشد ، آن را مورد حکم قرار می‌دهد.اگر از این دو طریق گفته شده نتواند به توافقی برسد وارد موضوع اجرت‌المثل و نحله می‌شود.

پس دقت داشته باشید که توافق زوجین با کمک وکیل خانواده ،مقدم بر امور قضایی و اجرت‌المثل و نحله بوده و توافق خلاف آن ، خلاف قانون میباشد.

مهر المثل و مهرالمتعه (تعاریف و تفاوت ها)

مهر المثل و مهرالمتعه : به طور کلی میتوان گفت که همه ی شما عزیزان با معنی و مفهموم واژه مهریه و کاربرد عرفی آن آشنا هستید و میدانید که به مبلغی که قبل از عقد نکاح بین زوجین تعیین و تراضی می شود و به محض وقوع عقد نکاح به ملکیت زوجه در می آید ، مهریه می گویند. اما همین مهریه در عالم حقوق و رویه قضائی طرق و معانی مختلفی دارد که در ادامه به آن می پردازیم.

انواع مهریه

بهتر است بدانید که در حقوق مهریه به سه نوع تقسیم شده است ؛

  • مهرالمسمی
  • مهرالمثل
  • مهرالمتعه

مهرالمسمی

مهرالمسمی همان مهریه ای است که رواج عرفی دارد و با تراضی و توافق طرفین تعیین میشود و در صورت مطالبه زوجه همان مقدار باید به او تقدیم شود و امکان تغییر در مقدار آن وجود ندارد مگر با توافق طرفین.

که البته به این نکته نیز توجه داشته باشید که طبق نظریه شورای نگهبان ، امکان افزایش میزان مهریه وجود نداشته و فقط امکان کاهش و یا بذل آن وجود دارد.

اما قبل از پرداختن به مهرالمثل و مهرالمتعه باید این نکته حقوقی را به شما عزیزان بگوییم که فقط و فقط در نکاح منقطع است که تعیین مهریه الزامی می باشد که اگر مهریه تعیین نشود عقد نکاح منقطع یا همان موقت باطل است و در نکاح دائم الزامی به تعیین مهریه در حین عقد وجود ندارد و پس از عقد نیز طرفین میتوانند با تراضی و توافق یکدیگر به تعیین مهریه بپردازند.

مهر المثل و مهرالمتعه

مهر المثل و مهرالمتعه

اما در ادامه به این خواهیم پرداخت که مهرالمثل چیست و در چه صورتی به جای مهرالمسمی به زوجه مهرالمثل و یا مهرالمتعه تعلق میگیرد با گروه وکلای عدل محور همراه باشید.

مهرالمثل

مهرالمثل در جایی به زوجه تعلق میگیرد که در حین عقد نکاح دائم مهریه تعیین نشده باشد و رابطه زناشویی میان زوجین صورت گرفته باشد و در این حال زوج مکلف به پرداخت مهریه به زوجه بنا به دلایلی اعم از مطالبه زوجه و درخواست طلاق از سوی زوج که ناشی از عدم ایفای وظایف زناشویی زوجه نباشد و … باشد و بین آن ها نیز تراضی صورت نگیرد. در این حال است که زوجه مستحق مهرالمثل مکلف به پرداخت مهرالمثل به زوجه میباشد.

حال سوال آن است که مهرالمثل چگونه و توسط چه کسی و با حصول چه شرایطی تعیین میشود که در ادامه به آن میپردازیم.
طبق قانون مدنی برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین‌ معمول محل و غیره در نظر گرفته شود.

با توجه به همین ماده در قانون مدنی میتوان گفت که اصلا هیچ روال ثابت و مشخصی برای تعیین مهرالمثل وجود نداشته و قطعاً در مورد هر پرونده و هر کیس به صورت کاملا نسبی و با توجه به اوضاع و احوال و قرائن پرونده و وضعیت زوجه تعیین میشود.

همانند وضعیت خانوادگی ، تحصیلات ، محل زندگی ، پیشینه زندگی ، شغل ، جایگاه اجتماعی و … همگی موثر در تعیین مهرالمثل برای زوجه هستند. برای مثال ممکن است برای دو زن با شرایط یکسان که یکی در شهری بزرگ و دیگری در شهری کوچک زندگی میکند مهرالمثل متفاوت تعیین شود و یا برای زنی که تحصیلات دانشگاهی دارد مهرلمثلی متفاوت از زنیکه مدرک دانشگاهی ندارد تعیین شود.

همچنین به سابقه خانوادگی و تعیین میزان مهریه در خانواده زوجه نیز دقت میشود و بر اساس عرف خانوادگی زوجه برای وی مهرالمثل تعیین میگردد.

مهرالمتعه

مهرالمتعه در شرایطی است که همانند مهرالمثل در عقد نکاح دائم ، مهرالمسمی تعیین نشده و زوجین تصمیم به طلاق دارند اما بر خلاف کهرالمثل در اینجا هنوز رابطه زناشویی شکل نگرفته است و در این صورت زوجه مستحق مهرالمتعه میباشد.
باید دقت داشته باشید که بر خلاف مهرالمثل ، مهرالمتعه با توجه به شرایط و وضعیت زوج و تمکن یا عدم تمکن وی تعیین میگردد و شرایط زوجه هیچ دخلی در تعیین میزان مهرامتعه نخواهد داشت.

نکته آخر آنکه زن برای مطالبه مهرالمثل یا مهرالمتعه خود به وکیل خانواده مراجعه می نماید و دادخواست مطالبه مهرالمثل/مهرالمتعه  را تقدیم دادگاه نموده که در این صورت ، کارشناس دادگاه با توجه به شرایط و عوامل مذکور حسب مورد با توجه به شرایط زوجه و یا زوج ، میزان مهرالمثل یا مهرالمتعه و را تعیین و حکم به پرداخت آن صادر خواهد کرد.

نفقه فرزند شامل چه مواردی است ؟

نفقه فرزند : همانطور که میدانید پس از انعقاد عقد نکاح تکالیفی بر ذمه زوجین است و همین روال پس از فرزند آوری نیز وجود دارد و وظایفی بر عهده پدر و یا مادر و در مواردی جد پدری نیز قرار میگیرد. استفاده از تجربیات وکیل نفقه در این زمینه میتواند راهگشای سریع بسیاری از مشکلات شما باشد، در ادامه با عدل محور همراه باشید…

نفقه فرزند از جمله مواردی است که بر ذمه پدر و یا در شرایطی مادر است و باید پرداخت شود که اگر نشود ، دارای ضمانت اجرا خواهد بود.

باید بدانید که بر خلاف نفقه زوجه در قانون مدنی به آن تصریح شده است ، نفقه فرزند در قانون مدنی تصریح نشده است و فقط به آن عنوان ” اقارب ” و ” افراد واجب النفقه ” داده شده است.

همچنین است که نفقه در قانون مدنی تعریف شده است اما موارد آن حصری نیستند و میتوانند شامل مصادیقی بالاتر و بیشتر از آنچه که در قانون تعریف شده است بشوند و مطابق با نیاز های روز جامعه تغییر کنند.

موارد نفقه

نفقه میتواند شامل مواردی اعم از :

  • خوراک
  • پوشاک
  • مسکن
  • هزینه های متعارف
  • و …

بشود.

آیا نفقه شامل هزینه تحصیل نیز می شود ؟

حال سوالی که پیش می آید آن است که آیا هزینه های تحصیل نیز جز موارد نفقه هستند یا خیر؟

باید بگوییم که بر اساس آنچه که از عرف و جامعه بر می آید قطعاً هزینه های تحصیل تا آن جایی که تحصیل بر فرزند واجب است ، بر فرد مکلف به پرداخت نفقه نیز واجب میشود اما هزینه های دانشگاهی و کلاس های خصوصی و کلاس های یادگیری زبان های خارجه و … میتوان گفت بستگی به تمکن وی دارد و وجوبی بر آن نیست.

نفقه فرزند

همانطور که در قانون مدنی آمده است ؛ نفقه فرزند بر عهده پدر است و بعد از فوت پدر یا عدم توانایی مالی او بر عهده جد پدری است اما اگر نه پدر و نه جد پدری تمکن مالی نداشته باشند نفقه بر عهده مادر خواهد بود.

پس به طور کلی میتوان گفت که نفقه فرزند بر عهده پدر میباشد و اگر پدر نفقه فرزند خودش را نپردازد ، فرد میتواند الزام او را از دادگاه بخواهد اما با حصول شرایطی.

شرایط مطالبه نفقه

حال به این میپردازیم که این شرایط چه هستند ؛

نحوه مطالبه نفقه بدین صورت است که اگر فرزند دختر کمتر از نه سال و پسر کمتر از پانزده سال باشد به استناد قانون حمایت خانواده کسی که طفل را نگهداری می کند مثل مادر می تواند برای نفقه او به طرفیت پدر اقامه دعوی کند.

از فاصله سنین مذکور تا هجده سال تمام نیز در صورتی که حکم رشد از دادگاه گرفته شده باشد فرزند می تواند بر علیه پدر یا هر شخص دیگری که پرداخت نفقه بر عهده اوست اقامه دعوی کند اما اگر حکم رشد از دادگاه گرفته نشده باشد تا پایان هجده سالگی تمام یعنی تا اول نوزده سالگی فرزند نمی تواند به تنهاییی اقامه دعوی کند.

پرداخت نفقه تا چه سنی ادامه دارد ؟

یکی دیگر از مواردی که باید به آن پرداخته شود آن است که پرداخت نفقه تا چه سنی باید ادامه پیدا کند و وجوب پرداخت نفقه تا چه سنی بر عهده فرد است ؛ در خصوص این جواب باید بین فرزند دختر و پسر قائل به تفکیک شویم زیرا که در این مورد نیز قانون ساکت است اما پاسخ این است که بر طبق قانون مدنی کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی وسایل معیشت خود را فراهم سازد و این ملاک تصمیم گیری قضات در این خصوص است.

با توجه به عرف و رویه ضائی میتوان گفت که ، فرزندان پسر پس از هجده سالگی، و اتمام دوره خدمت سربازی اگر توانایی کار داشته باشند، مستحق دریافت نفقه نمی باشند ولی در مورد فرزندان دختر رویه بر این است که اگر آن دختر مشغول به شغلی نباشد پرداخت نفقه او تا زمان ازدواج بر عهده پدر و با شرایط گفته شده بر عهده جد پدری و یا مادر است.

نحوه تعیین نفقه

اصولا دادگاه برای تعیین نفقه پرونده را به کارشناسی ارجاع میدهد و کارشناس با توجه و اوضاع و احوال و قرائن زندگی طرفین میزان نفقه را تعیین میکند که این میزان نفقه با توجه به شرایط قابل تغییر با درخواست مجدد از دادگاه میباشد.

برای مثال هنگامی که برای فردی ماهیانه حدود هفتصد هزار تومان نفقه تعیین شده باشد و در حال حاضر با توجه به شرایط شغلی و تحصیلی و … هزینه های زندگی او افزایش یافته باشد میتوان از دادگاه درخواست مجدد برای تجدید در میزان مطالبه نفقه را نمود.

نکته آخر آنکه نپرداختن نفقه فرزند در صورت تمکن مالی جرم نیز محسوب می شود و بر طبق قانون حمایت خانواده مجازات نپرداختن نفقه افراد واجب النفقه مثل فرزند حبس تعزیری درجه شش می باشد. و حتی نپرداختن نفقه فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی و یا کودکان تحت سرپرستی هم مشمول مجازات این ماده است.

درخواست طلاق از سوی زوجه + نکات مهم 1403

درخواست طلاق از سوی زوجه : همانطور که میدانید طبق قانون ایران و از نظر شرعی و فقهی ، حق طلاق در عقد نکاح با زوج است و زوج میتواند هرزمان که میخواهد زوجه خود را مطلقه سازد و زوجه حق طلاق ندارد.

قبل از هرچیزی باید از طرق تیم حقوقی وکلای عدل محور به شما بگوییم درخواست طلاق از سوی زوجه از سخت ترین و پیچیده ترین پرونده هایی میباشد که ما همیشه با آن روبرو هستیم هم از حیث ثبوتی و هم از لحاظ پیچیدگی و اثبات درخواست های زوجه و از حیث طولانی بودن.

این را نیز باید بدانید که دعوای طلاق به طور کلی سه مرحله ای بوده و هم قابل رسیدگی در دادگاه بدوی ، تجدید نظر و فرجام خواهی میباشد و اگر یکی از طرفین اعتراض کند دعوی بسیار طولانی شده و بار روانی بسیاری منفی برای طرفین علی الخصوص زوجه خواهد داشت.

درخواست طلاق از سوی زوجه یا زن

قبل از هرچیزی به شما پیشنهاد میکنیم که برای درخواست طلاق علی الخصوص از سوی زوجه حتماً با یک وکیل خانواده مشورت کنید و از تجارب یک وکیل متخصص طلاق استفاده کنید که اگر اینکار را نکنید تبعات و پیامد های منفی برای شما عزیزان خواهد داشت.
همانطور که گفتیم حق طلاق مطابق قانون ایران با زوج میباشد اما قانون مدنی تحت شرایطی این حق را به زن داده است که در صورت حصول آن شرایط ، زن نیز میتواند درخواست طلاق خود را به محکمه تقدیم کند و اگر محکمه حصول آن شرایط را احراز نماید ، حکم به طلاق صادر خواهد کرد.

به عنوان راهنمایی به شما میگوییم که ممکن است لازم باشد قبل از تقدیم دادخواست طلاق به دادگاه خانواده، دادخواست مرتبط دیگری به عنوان مقدمه ثبت کنید که حصول نتیجه آن، ثبت دادخواست طلاق به تعویق خواهد افتاد.

درخواست طلاق از سوی زوجه

درخواست طلاق از جانب زوجه نیاز بسیار به داشتن اطلاعات کافی در خصوص رویه دادگاه های خانواده، تجدید نظر و دیوان عالی کشور دارد و همچنین ارائه دلایل محکمه پسند برای قانع کردن قضات بسیار مهم است. به شما پیشنهاد میکنیم که وکالت این پرونده را به وکیل متخصص خانواده واگذار کنید تا دچار باخت در پرونده ، اتلاف وقت، انرژی و سرخوردگی نشوید.
برای شروع و ثبت مراحل طلاق از سوی زوجه ابتدا از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی شروع نمایید ؛ در ابتدا دادخواست در دفاتر الکترونیک قضایی ثبت می شود و سپس به دادگاه خانواده فرستاده و ارجاع می شود.

دلایلی درخواست طلاق از سوی زوجه

در مرحله اول ممکن است که شما با شروط ضمن عقد ، وکالت در طلاق را در عقدنامه خود گنجانده باشید که در این صورت مشکلی نداشته و میتوانید به وکالت از زوج درخواست طلاق خود را تقدیم دادگاه نمایید.
اما مواردی که در قانون گفته شده است و یا رویه آن را پذیرفته است عبارتند از :

  • اعتیاد مضر شوهر
  • نپرداختن نفقه حداقل به مدت ۶ ماه
  • مریضی سخت علاج شوهر
  • امراض مقاربتی شوهر
  • بچه دار نشدن زوج
  • ترک زندگی توسط زوج
  • ازدواج مجدد بدون رضایت همسر اول
  • محکومیت شوهر به زندان بالای ۵ سال یا ارتکاب به جرایمی که بر خلاف شان زوجه است
  • سورفتار و سو معاشرت ( ضرب و جرح، توهین،… ) به صورت مستمر
  • عدم تهیه مسکن برای مدت غیر متعارف
  • بلاتکلیف رها کردن زوجه
  • نداشتن رابطه جنسی برای مدت غیر متعارف
  • مشکلات زناشویی ناشی از عیوب مرد

تکلیف مهریه در طلاق از طرف زوجه

یکی از سوالاتی که بسیار پرسیده میشود آن است که اگر طلاق از جانب زوجه باشد ، تکلیف مهریه چه میشود ؟!
این بحث بسیار گسترده و پیچیده میباشد اما به طور کلی باید به شما بگوییم که اگر زوج بتواند یکی از مواردی که در بالا گفته شده است را همانند عسر و حرج و یا … ثابت کند نیازی به بذل مهریه ندارد و میتواند مهریه خود را به اجرا گذاشته و از زوج مطالبه نماید.

تقاضای تنفیذ طلاق – ثبت طلاق برای افراد مقیم خارج از کشور

تقاضای تنفیذ طلاق : طلاق ، نکاح ، ارث و مسائلی همچون آنان از مصادیق احوال شخصیه هستند و مطابق قانون مدنی « قوانین مربوط به احوال شخصیه از قبیل نکاح و طلاق و اهلیت اشخاص و ارث » در مورد کلیه اتباع ایران ولو اینکه مقیم خارج باشند مجری خواهد بود و تابع قوانین ایران هستند.

همچنین مطابق قانون جدید حمایت خانواده، صلاحیت محاکم و نحوه رسیدگی به دعاوی خانوادگی ایرانیان مقیم خارج از کشور با توجه به شرایط و محل اقامت زوجین، متفاوت می باشد ، در ادامه با توضیحات وکیل خانواده گروه حقوقی عدل محور همراه باشید .

تنفیذ طلاق چیست ؟

با توجه به آنکه که گفته شد ؛ قانون ایران در مورد دعاوی طلاق خارج از کشور حاکم میباشد و از این نظر ،زوجین باید برای طلاق به دادگاه های ایرانی مراجعه کنند و یا در صورت مراجعه به دادگاه کشور محل اقامت ، این دادگاه ها باید قانون کشور ایران را رعایت نمایند.

اگر مواردی که در بالا گفته شد رعایت نشود ، طرفین دچار مشکلاتی می شوند که به وسیله دادگاه های ایران رفع خواهد شد.مثلاً اگر زن و شوهر مقیم خارج از کشور برای طلاق به دادگاه محل اقامت خود مراجعه و طبق قانون همان کشور از یکدیگر جدا شوند ، چنین طلاقی از نظر دادگاه های داخلی ایران اعتباری نخواهد داشت.

از آنجایی که مطابق قانون ایران ، طلاق عقدی تشریفاتی میباشد ؛ برای اعتبار یافتن احکام طلاق دادگاه های خارجی در ایران ، صیغه شرعی طلاق باید در خارج از کشور در حضور دو شاهد عادل و به وسیله افرادی که مورد تأیید وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران باشند ، اجراشود.

تقاضای تنفیذ طلاق

در غیر این صورت دادگاه های ایران طرفین را هنوز زن و شوهر دانسته و دادگاه ها الزامی به اجرای حکم دادگاه خارجی ندارند.
اگر در باره زوجین مقیم خارج از کشور به دلیل انجام ندادن تشریفات طلاق، حکم طلاق دادگاه خارجی در ایران مورد اعتبار قرار نگیرد ، کلیه توافق‌های مربوط اعم از مالی و یا غیر مالی که با طلاق مرتبط هستند نیز لغو خواهد شد.

حال بحث آن است که زوجین برای تنفیذ طلاق خود و اعتبار بخشیدن به آن طبق قانون ایران باید چه مراحلی را طی نمایند ؛
زوجين ايراني که در خارج از ایران اقامت دارند و با توافق از هم جدا شده اند ؛ مي توانند با ارائه گواهي اجراي صيغه طلاق که توسط اشخاص طلاحيت دار که قبلا توسط دولت به کنسولگري هاي ايران اعلام شده است ، جاری شده با درخواست کتبي به کنسولگري ايران در محل اقامت مراجعه کرده و ثبت طلاق را بخواهند.

تقاضای تنفیذ طلاق در خارج از ایران

چنانچه زوج در خارج از ایران اقامت داشته باشد ، مي تواند به يکي از اشخاص صلاحيت دار معرفي شده از سوي کنسولگري هاي ايران مراجعه کند و گواهي اجراي صيغه طلاق اخذ نمايد و سپس با درخواست کتبي و ارائه گواهي مذکور از کنسولگري ايران تقاضاي ثبت طلاق را داشته باشید ؛ نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید آن است که در اين مورد ثبت طلاق بعد از منقضي شدن مهلت طلاق رجعي مي باشد اما زوجه مطلقه مي تواند براي دريافت حقوق مالي خود به دادگاه هاي خانواده ايران مراجعه نماید.

چنانچه مورد طلاق ، از مواردی که در بالا گفته شد نباشد ، اگر راي طلاق توسط دادگاه هاي خارج از کشور در خصوص زوجين ايراني صادر شده باشد ، در صورتي در ايران قابليت اجرا دارد که به تاييد و تنفيذ دادگاه هاي ايران رسيده باشد و چنانچه زوجين هر دو در خارج از ایران اقامت داشته باشند دادگاه صالح براي تنفيذ راي طلاق ، دادگاه خانواده تهران مي باشد وگرنه محل اقامت هریک از زوجین صالح به رسیدگی خواهد بود.

همچنین باید بدانید که محاکم ايران در صورتي حکم به تنفیذ طلاق صادر مي کند که کشور صادر کننده راي با ملاحظه قانون ايران اقدام به صدور راي کرده باشد و تشریفات طلاق نیز مطابق قانون ایران رعایت شده باشد.

در صورت عدم تنفیذ طلاق از سوي دادگاه هر یک از زوجین باید دادخواست طلاق را توسط وکیل متخصص در طلاق تقديم دادگاه صالح نمایند و راي محکمه خارجي صرفا ارزش اماره از حيث ادله اثبات دعوي خواهد داشت که البته کمک شاياني به صدور حکم طلاق خواهد کرد.

مدارک مورد نیاز برای تنفیذ طلاق

  • تصویر مصدق دادنامه
  • تصویر مصدق ترجمه رسمی دادنامه
  • استماع شهادت شهود و مطلعین (در صورت وجود)
  • سایر دلایل استنادی (در صورت وجود)

طلاق از سوی زوج ( قوانین جدید 1403)

طلاق از سوی زوج : پیش از آنکه به مطالعه این مقاله بپردازید به شما پیشنهاد میکنیم که ابتدا مقاله طلاق در همین وبسایت را مطالعه نموده و برای اطلاعات بیشتر و تکمیلی به این مقاله رجوع نمایید.

حالت های مختلف طلاق

به طور کلی میتوان گفت که طلاق به سه صورت انجام میگیرد ؛

  • طلاق از سوی زوج
  • طلاق از سوی زوجه
  • طلاق توافقی

در این مقاله ما به مراحل رسیدگی به دادخواست طلاق از سوی زوج پرداخته و شرایط آن را برای شما توضیح میدهیم.
همانطور که میدانید مطابق قانون و شرع در اسلام حق طلاق بر عهده زوج میباشد و مرد میتواند هرگاه که میخواهد زوجه خود را مطلقه سازد اما منوط به شرایطی .

طلاق از سوی زوج – مرد

مرد برای درخواست میتواند دارای دلایل موجهی باشد؛ همانند عدم تمکین زن، سوءرفتار زن، محکومیت خانم به حبس، ترک زندگی خانوادگی و عقیم بودن خانم و… همچنین ممکن است دلیل موجهی برای این درخواست نداشته باشد

به هرحال چه دارای دلیلی موجه بوده و چه نبوده باشد ، دادگاه به تقاضای وی رسیدگی خواهد نمود زیرا همانطور که گفته شد طبق قواعد شرعی و فقهی طلاق از اختیارات شوهر است و حتی با مخالفت زن، امکان اجرای آن میباشد.

اما قطعاً این دلیل موجه داشتن و یا نداشتن تاثیراتی نیز خواهد داشت که اکثر تاثیرات و نتایج آن مالی هستند همانند تعلق گرفتن نحله ، اجرت المثل ، نفقه گذشته و …

طلاق از سوی زوج

طبق رویه قضایی در هر صورت چه طلاق از سوی زوج باشد و چه زوجه و چه توافقی دادگاه ابتدائاً آنان را به داوری ارجاع خواهد داد و درصورت ارجاع به داوری، هرکدام از طرفین موظف هستند ظرف یک هفته از تاریخ اطلاع از تصمیم دادگاه، یک نفر از بستگان متاهل خود را که حداقل سی سال سن داشته و آشنا به مسائل شرعی و خانوادگی و اجتماعی باشد، به عنوان داور به دادگاه معرفی کند.

علت انتخاب داوران از میان خویشاوندان زوجین این است که آنها اطلاع کافی از مشکلات و اختلافات طرفین دارند و با دلسوزی سعی در حل وفصل اختلافات دارند.

اگر زن و شوهر تمیم به سازش نداشتند و یا شوهر بر تصمیم خود بر طلاق اصرار داشت ، دادگاه با توجه به شروط ضمن عقد ازدواج و مندرجات سند ازدواج، تکلیف جهیزیه، مهریه، اجرت المثل زوجه، نفقه زوجه و اطفال و یا حتی جنین را اگر که زن حامله باشد ، مشخص کرده و تصمیم گیری مینماید و تصمیمات در خصوص این موارد را ضمن رای مربوط به طلاق اعلام میکند ، رای صادره از ناحیه دادگاه در خصوص درخواست طلاق از ناحیه مرد، گواهی عدم امکان سازش نامیده میشود.

مردی که درخواست طلاق داده است تا سه ماه فرصت دارد تا برای اجرای رای دادگاه و ثبت آن به دفترخانه رسمی طلاق مراجعه کند و اگر تا این مدت مراجعه نکند، رای دادگاه از اعتبار خارج میشود و مرد دیگر حق ثبت طلاق را ندارد.

دقت داشته باشید که دفاتر رسمی طلاق حق ثبت طلاق هایی را که گواهی عدم امکان سازش برای آنها صادر نشده است را نخواهند داشت.

مدارک مورد نیاز برای طلاق از طرف مرد شامل

  • اصل سند ازدواج
  • اصل شناسنامه مرد
  • کپی کارت ملی

او میشود که اگر به هردلیلی اصل سند ازدواج موجود نباشد ، زوج موظف است رونوشت آن را از دفترخانه محل انعقاد عقد نکاح دریافت و به دفترخانه ای که میخواهد صیغه طلاق را جاری کند، ارائه دهد.

همچنین برای ثبت طلاق ارائه گواهی پزشک ذیصلاح در مورد وجود جنین یا عدم آن الزامی است؛ مگرآنکه زوجین بر وجود جنین اتفاق نظر داشته باشند.

تکالیف مالی زوج بعد از طلاق

تکالیف مالی که برای زوج پس از ارائه دادخواست طلاق پدید می آید و دادگاه موظف است در رابطه با آنان تعیین و تکلیف نماید عبارتند از :

  • مهریه
  • نفقه
  • نفقه فرزندان
  • اجرت المثل
  • نحله
  • انتقال دارایی تا نصف اموال ( از یک تا پنجاه درصد )
  • حضانت فرزندان

مجازات قلب سکه یا ساختن سکه تقلبی

مجازات قلب سکه یا ساختن سکه تقلبی : در این مقاله سعی کردیم به اختصار برای شما مبحث قلب سکه و ساخت سکه تقلبی را توضیح دهیم ، دقت داشته باشید که این مبحث بسیار پیچیده و گسترده می باشد و به شما حتما پیشنهاد میکنیم که برای اطلاعات بیشتر یا در صورت وقوع مشکل با مشاورین حقوقی عدل محور تماس حاصل فرمایید.

ساخت سکه تقلبی

ضرب سکه از حقوق انحصاری دولت است و صرف سکه سازی جرم است و به تهیه مقداری از فلزاتی که در مسکوک اصلی به کار رفته است و یا فراهم کردن وسایل قالب گیری و منگنه و یا سکه سازی با وزن و عیاری کمتر و یا بیشتر و یا حتی مساوی با وزن و عیار سکه واقعی گفته میشود.

در ساخت سکه تقلبی صرف شباهت ظاهری کافی میباشد به طوری که عرفاً موجب اشتباه شود و شباهت دقیق ملاک نیست.

ساخت سکه تقلبی طلا و نقره

به شبیه سازی هرگونه مسکوک طلا یا نقره داخلی و یا خارجی گفته میشود که باید سکه ای باشد که اصل آن در عرف و جامعه مرود معامله واقع میشود و منظورذ از مورد معامله بودن آن است که رواج نسبی داشته باشد چنان که در بازار قابل ارزش گذاری از طریق افراد عادی را داشته باشد و منظور آن نیست که صرفا قابل خرید و فروش باشد و یا مسکوک رایج باشد.
همانگونه که در بالا گفته شد جرم قلب سکه جرمی مطلق است و صرف ساخت سکه تقلبی مجازات دارد و منوط به وقوع نتیجه ای نیست.

ساخت سکه تقلبی غیر طلا و نقره

به شبیه سازی هرگونه مسکوک رایج داخلی یا خارجی غیر از طلا و نقره گفته میشود که این نوع مسکوکات باید رایج باشند یعنی پول قانونی کشور در زمان شبیه سازی شده باشند که این جرم نیز همانند موارد بالا جرمی مطلق است و منوط به وقوع یا تحقق نتیجه ای نمیباشد.

در تمامی این مواردی که گفته شد فردی که اقدام به ساخت سکه تقلبی میکند باید علم به مجرمانه بودن عمل خویش داشته باشد و اراده آگاهانه و عامدانه در شبیه سازی مسکوک داشته باشد همچنین علم به مورد معامله بودن و یا رایج بودن مسکوکات حسب مورد داشته باشد که در تمامی این موارد صرف اضرار بالقوه کافی است و نیاز به ورود ضرر بالفعا به کسی نیست.

تخدیش مسکوک طلا و نقره

تخدیش سکه طلا و نقره یعنی آنکه فرد با وسایل برقی (همانند مته) یا اسید یا سایر وسایل شیمیایی تعدادی از فلز گرانبهای موجود در سکه را از آن جدا کند.

مجازات قلب سکه یا ساختن سکه تقلبی

مسکوک مورد نظر همانگونه که در عنوان گفته شد باید طلاق یا نقره داخلی و یا خارجی باشد و تخدیش مسکوکات کم ارزش از این عنوان مجرمانه خارج است.

همچنین مسکوکات طلا یا نقره باید مورد معامله واقع شوند و تخدیش مسکوکاتی همانند عتیقه جات از شمول این عنوان مجرمانه خارج میباشد.

در جرم تخدیش مسکوک طلا و نقره که آن نیز جرمی مطلق میباشد عمل به مجرمانه بودن عمل و عمد در تخدیش سکه و همچنین قصد تقلب از شرایط تحقق این جرم میباشند.

نکات آخر

وارد کشور نمودن عالمانه و یا ترویج عالمانه تمامی موارد فوق جرم محسوب میشوند اما خرید و فروش عالمانه و عامدانه فقط در مسکوک طلا و نقره داخلی یا خارجی تقلبی و مسکوک رایج غیر طلا و نقره داخلی و خارجی تقلبی امکان دارد.

ترویج مسکوک تقلبی یا مخدوش نیز به جریان انداختن مسکوک در کشور با عوض یا بدون عوض را گویند . با عوض همانند عقودی مثل رهن ، بیع ، ارائه به بانک و … و بدون عوض همانند عقودی مثل هبه ، صدقه و …

صرف وارد کشور کردن مسکوکات تقلبی یا مخدوش با علم به این امر کافی است ولو آنکه فرد قصد استفاده از آن ها را نداشته باشد ، که در این رابطه می توانید از وکیل متخصص کیفری در موسسه حقوقی عدل محور مشاوره حقوقی دریافت نمایید.

کانون اصلاح و تربیت و نکات مربوطه

کانون های اصلاح و تربیت اماکنی هستند برای نگهداری اطفال و نوجوانان موضوع قانون آیین دادرسی کیفری که توسط سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور در مراکز استان ها و تناسب نیاز و ضرورت با تشخیص رئیس قوه قضائیه در سایر مناطق کشور ایجاد شده اند.

تکلیف قضات دادگاه های اطفال و نوجوانان در بازدید از اماکن اصلاح و تربیت

قضات دادگاه های اطفال و نوجوانان مکلفند برای بررسی وضعیت قضائی مددجویان ، طرز تعلیم و تربیت آنان و پیشرفت اخلاقی آنان حداقل هر ماه یکبار از کانون اصلاح و تربیت حوزه محل خدمت خود بازدید به عمل آورند و دادستان نیز همین وظیفه را دارد که انجام وظیفه ی قضات مانع از اجرای وظایف قانونی دادستان نیست.

امکان انتقال کودک و نوجوان در کانون

حسب گزارش مدیران اگر رفتار و اخلاق طفل یا نوجوانی موجب فساد اخلاق کودکان و نوجوانان دیگر شود و یا در صورت احراز همین موضوع توسط قاضی دادگه اطفال و نوجوان و یا دستور وی ، طفل یا نوجوان در محل دیگری در همان قسمت نگهداری میشود که پس از اصلاح اخلاق و رفتارش به محل قبلی با دستور دادگاه باز گردانده میشود.

صغر ؛ یکی از عوامل رافع مسئولیت کیفری

بهتر است بدانید که افراد نابالغ دارای مسئولیت کیفری نیستند و صغر یا عدم بلوغ از موانع مسئولیت کیفری محسوب نیشود. به موجب قانون مجازات اسلامی سن بلوغ در دختران نه سال تمام قمری و در پسران پانزده سال تمام قمری است که در مورد افراد نابالغ بزهکار بر اساس اقدامات تامینی و تربیتی مندرج در قانون محازات اسلامی اقدام خواهد شد.

کانون اصلاح و تربیت

نحوه برخورد با بزهکار در ادوار سنی مختلف

سن 9 تا 12 سال

اگر سن ارتکاب جرم بین نه تا دوازده سال باشد و جرم ارتکابی نیز تعزیری باشد یکی از انواع اقدامات زیر با کمک وکیل خانواده اعمال خواهد شد

  • تسلیم طفل به والدین یا اولیا یا سرپرست قانونی با اخذ تعهد به تادیب و تربیت و مواظبت در حسن اخلاق
  • تسلیم به شخص حقیقی یا حقوقی همانند بهزیستی در صورت عدم صلاحیت والدین یا سرپرستان قانونی
  • نصیحت به وسیله قاضی دادگاه

سن 12 تا 15 سال

اگر سن ارتکاب جرم بین دوازده تا پانزده سال باشد و نوع جرم ارتکابی نیز تعزیری باشد

  • اخطار و تذکر و یا اخذ تعهد کتبی به عدم تکرار جرم
  • نگهداری در کانون اصلاح و تربیت از سه ماه تا یک سال در جرائمی با مجازات های : حبس بیش از دو سال ، جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون ریال ، نحرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج سال الی پانزده سال ، انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی ، مصادره کل اموال

در این جرائمی که گفته شد نگهداری طفل در کانون اصلاح و تربیت الزامی میباشد.

  • تسلیم طفل به والدین یا اولیا یا سرپرست قانونی با اخذ تعهد به تادیب و تربیت و مواظبت در حسن اخلاق
  • تسلیم به شخص حقیقی یا حقوقی همانند بهزیستی در صورت عدم صلاحیت والدین یا سرپرستان قانونی
  • نصیحت به وسیله قاضی دادگاه

سن 15 تا 18 ماه

اگر سن ارتکاب جرم بین پانزده تا هجده سال باشد و جرم ارتکابی نیز تعزیری باشد

  • نگهداری در کانون اصلاح و تربیت بین دو تا پنج سال در جرائم با مجازات های : حبس بیش از ده سال ، جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون ریال ، مصادره کل اموال
  • نگهداری در کانون اصلاح و تربیت بین یک تا سه سال در جرائم با مجازات های : حبس بیش از پنج تا ده سال ، جزای نقدی بین صد و هشتاد میلیون ریال تا سیصد و شصت میلیون ریال
  • نگهداری در کانون اصلاح و تربیت بین سه ماه تا یک سال یا پرداخت جزای نقدی یا انجام خدمات عمومی رایگان در در جرائم با مجازات های : حبس بین دو تا پنج سال ، جزای نقدی بین هشتاد میلیون ریال تا صد و هشتاد میلیون ریال ، محرومیت از حقوق اجتماعی بین پنج تا پانزده سال
  • در دیگر جرائمی که گفته نشده است امکان تسلیم طفل به کانون اصلاح و تربیت ندارد و حسب مورد محکوم به جزای نقدی و یا خدمات عمومی رایگان میشود.

نکته آخر کانون های اصلاح و تربیت

طبق نظریه مشورتی منظور از هجده سال تمام شمسی وضعیت کسی است که دوازده ماه از ورود سنش به هجده سالگی گذشته باشد واذا کسی که دوازده ما از ورودش به هفده سالگی گذشته است را نمیتوان هجده سال تمام دانست . با توجه به اینکه عرفاً سالروز تولد فرد روز ورود وی به سن جدید است لذا فردی که در سالروز تولدش دستگیر میشود را نمیتوان هجده سال تمام دانست.

اعلام آمادگی به تمکین

اعلام آمادگی به تمکین : در ابتدا باید برای شما عزیزان توضیح دهیم که تمکین اعم از عام و خاص به چه معنا هستند ؛ هرچند که قبلاً در مقاله جدا به نام تمکین که در همین وبسایت قابل مطالعه است برای شما عزیزان به طور مفصل توضیح داده شد اما به اختصار به توضیح آن میپردازیم.

تمکین چیست ؟

تمکین وظیفه ی قانونی زوجه در برابر زوج است که ملزم به انجام تمکین میباشد و ضمانت اجرای آن در صورت عدم تمکین ، عدم تحقق نفقه به زن میباشد . تمکین اعم از عام و خاص به معنای ایفای وظایف زناشویی همانند اطاعت کردن از مرد ، حسن معاشرت با یکدیگر و روابط جنسی میباشد .

همینطور طبق قانون مدنی زن ملزم به سکونت در منزل همسر خودش میباشد و تا هنگامی که زن در منزل همسر خودش سکونت دارد اصل بر آن است که زن تمکین میکند و وظایف زناشویی خودش را انجام میدهد و مرد برای اثبات عدم تمکین باید دلیل بیاورد ، حال در شرایطی ممکن است زن منزل مشترک را ترک نموده باشد که درصورتی که شرط انتخاب مسکن جداگانه در شروط ضمن عقد نیامده باشد مرد میز به تمکین را بخواهد.

اعلام آمادگی به تمکین

دقت داشته باشید که این تمکین به آن معنا نیست که دادگاه شما را اجبار به بازگشت به منزل مشترک نماید ، بلکه به آن معناست که اگر عدم تمکین شما بنا به دلایل غیر موجه ثابت شود ، مرد از مزایایی همانند عدم الزام به پرداخت مهریه و ی صدور حکم دادگاه برای اجازه ازدواج مجدد وی صادر میشود.

اقدام قانونی عدم تمکین

اما در مواردی نیز زوجه ممکن است به دلایلی موجه همانند ابتلای شوهر به امراض جنسی ، ضرر بدنی ، مالی و شرافتی یا بیمار بودن زن و یا اعمال حق حبس خودش از تمکین سر باز زند و در عمل ترک انفاق کند، که در این صورت دادگاه حکم عدم تمکین را صادر نخواهد کرد.
اما در مواردی که زوجه بدون دلیل موجه منزل مشترک را ترک نموده و یا از تمکین سر باز میزند ، مرد به موجب اظهار نامه ای از طریق دفاتر خدمات قضائی ، الزام زن به بازگشت و تمکین را میخواهد و اگر ظرف مهلت مقرر شده زن تمکین نکرد ، زوج میتواند دعوای عدم تمکین را در دادگاه مطرح کند.

اما در شرایطی که زن بعد از دریافت اظهارنامه ، پاسخی به اظهار نامه بدهد و یا آمادگی خود را برای تمکین اعلام کند اما زوج بنا به هر دلیلی به اظهارات زوجه توجه ننماید ، مرد حق طرح دعوای عدم تمکین را نخواهد داشت و به احتمال زیاد حکم به بی حقی خواهان در دادگاه صادر خواهد شد ؛ زیرا که زوجه هم اظهار نامه ای مبنی بر آمادگی به تمکین فرستاده و یا دلایل موجه خود را برای عدم تمکین در آن ذکر نموده و یا اگر به اظهارنامه ی زوج پاسخ نداده باشد ، به صورت صریح یا ضمنی آمادگی به تمکین خود را اعلام نموده است و مرد از قبول آن امتناع نموده پس در این حالت حقی برای زوج متصور نخواهد بود و زوج ملزم به پرداخت نفقه به زوجه میباشد.

الزام به تهیه مسکن

الزام به تهیه مسکن  : در واقع زندگی زناشویی و رابطه وجیت نیامند انواع و اقسام گذشت ها و فداکاری ها میباشد و الزامات از طریق قانون و … در زندگی زناشویی راهی ندارد و بهتر است که تمامی تصمیمات با توافق طرفین و یا حد امکان با کمک مشاور صورت گیرد اما در جایی که طرفین به اختلاف برمیخورند و هیچ راه دیگری نیز برای حل اختلاف میان آن ها نیست قانون الزاماتی را معین کرده است که میتواند به کمک وکیل خانواده تا حدودی به اختلافات طرفین رسیدگی نماید.

تهیه مسکن در قانون

پس از انعقاد عقد نکاح وظایفی چه برای زوج و چه برای زوجه بوجود می آید که یکی از آن وظایف که برای زوج معین شده است ، الزام به تهیه مسکن مناسب برای زوجه می باشد.

پس از عقد نکاح محل سکونت زوجه ، همان محل سکونت زوج میباشد و اقامتگاه او نیز محل اقامتگاه شوهر میباشد و باید در منزل مشترک حضور داشته باشد مگر آنکه حق تعیین مسکن مستقل ضمن عقد نکاح برای وی شرط شده باشد که اگر بدون وجود این شرط در منزل مشترک سکونت نکند و منزل مشترک را ترک نماید ، دارای ضمانت اجرا میباشد که یکی از آن ضمانت اجرا ها عدم استحقاق نفقه می باشد.

الزام به تهیه مسکن

البته شایان ذکر است که اگر زوه عذر و دلیل موجه داشته باشد هیچ یک از این ضمانت اجراها بوجود نمی آید که یکی از این دلایل و عذر های موجه،عدم انتخاب مسکن مناسب از سوی زوج می باشد.

همانطور که در بالا گفتیم یکی از وظایف زوج پس از عقد نکاح ، تعیین و اختیار کردن مسکن متناسب با شئون و شرایط زوجه میباشد که اگر زوج نتواند و یا به هر دلیلی نتواند آن را تعیین کند ، زوجه میتواند از سکونت در منزل مشترک خودداری نموده و تا تعیین منزل متناسب با شئون خانوادگی وی ، از هم سقفی با زوج خودداری نماید و البته همچنان مستحق نفقه باشد چونکه برای ترک و عدم سکونت در منزل مشترک دلایلی موجه دارد.

همچنین اگر زوجه ، متوجه عدم توجه وی به ترک منزل شده باشد و زوج نیز هیچ توجهی به ترک منزل از سوی زوجه ننماید و همچنان اقدامی برای تعیین و اختیار منزل مناسب ننماید ، زوجه میتواند الزام وی را از دادگاه بخواهد.

به این صورت که زوجه با ارائه دادخواستی به دادگاه صالح به رسیدگی به اصل دعوی که دادگاه خانواده میباشد مبنی بر الزام زوج به تعیین مسکن مناسب به طرفیت زوج ، وی را ملزم به تعیین مسکن مناسب کند و دادگاه نیز پس از رسیدگی و بررسی با توجه با وضعیت شغلی ، مالی ، تحصیلی ، خانوادگی و سابقه محل سکونت و زندگی زوجه (نه زوج) ، زوج را به تعیین مسکن با اوصاف و شرایط مندرج در دادنامه محکوم نماید.

نحوه الزام به تهیه مسکن

بهتر است بدانید که منزل مناسب و یا نامناسب مصداق مشخصی در قانون نداشته و با توجه به وضعیت خانوادگی و شانیت طرفین تعیین و رسیدگی میشود و امری کاملا نسبی است و دادگاه و قاضی صادر کننده رای با توجه به وضعیت طرفین پرونده رای صادر میکند و قطعاً حکم در هر پرونده متفاوت مباشد.

گروه وکلای عدل محور آماده خدمت رسانی به شما عزیزان چه در خصوص مشاوره حقوقی من باب مشاورات پیش از ازدواج همانند شروط ضمن عقد و چه در خصوص اختلافاتی که قابلیت توافق ندارند ، میباشد.