وکیل فسخ نکاح + سریع و کم هزینه

وکیل فسخ نکاح : یک ازدواج قانونی صرفا به علت طلاق منحل نمی شود بلکه موارد دیگری از جمله بطلان یا فسخ نکاح نیز می توانند به انحلال نکاح منجر شوند. عوامل طلاق، بطلان و فسخ نکاح با یکدیگر متفاوت هستند و این امور در قانون مدنی مورد توجه واقع شده است. باتوجه به اینکه بنیان خانواده در قوانین ایران از اهمیت بالایی برخوردار می باشد بنابراین در صورت مشاهده عوامل فسخ بهتر است به وکیل فسخ نکاح مراجعه نمایید تا بتوانید در مقام مقامات قضایی بهتر و موثرتر ظاهر شوید.

تفاوت فسخ نکاح، طلاق و بطلان نکاح

فسخ نکاح بدین معناست که از زمان وقوع عقد تا وقوع فسخ یک عقد صحیح داشته ایم و تمامی آثار عقد نیز در آن دوره حاکم است بنابراین اگر میان زوجین نزدیکی صورت گرفته باشد زن مستحق دریافت تمام مهریه می شود و اگر میان آنان نزدیکی صورت نگرفته باشد وی مستحق نصف از مهریه است ( و سایر احکام و آثار مالی و غیر مالی که در این مقاله نمی گنجد) حال آنکه در بطلان چنین نیست؛ در واقع اگر عقد نکاح باطل باشد به معنای عقدی است که اصلا منعقد نشده و هیچ گونه اثری بر آن مترتب نخواهد بود.

وکیل فسخ نکاح

در این میان تفاوت فسخ نکاح و طلاق برای عامه اجتماعی قدری چالش برانگیز است. همانطور که می دانید طلاق مسئله ایست که اختیار آن در دست مرد بوده و می تواند بدون انحلال حق خود در این زمینه، حق الطلاق را هم به همسر خود بدهد اما در فسخ چنین نیست و هر دو در صورت وقوع عوامل فسخ، می توانند درخواست فسخ نکاح دهند. در واقع تفاوت این دو مقوله در عواملی است که به فسخ یا طلاق می انجامد.

عوامل فسخ نکاح

فسخ نکاح ممکن است به هر کدام از دلایل ذیل رخ دهد:

  • وجود عیب های خاص در هرکدام از طرفین که در شرع و قانون ذکر شده اند.
  • کتمان نمودن و پنهان کاری در مسئله ای که باید در زمان عقد نکاح مطرح شود.
  • تخلف از شروط ضمن عقد نکاح

عیوب زن که به مرد حق فسخ می دهد عبارتند از:

  • قرن

  • جذام

  • برص

  • افضاء

  • زمین گیر شدن

  • نابینایی از هر دو چشم

  • جنون

عیوب ذیل اگر در مرد وجود داشته باشد به زن حق فسخ نکاح می دهد:

  • خصا

  • عنن

  • اخته بودن

  • جنون

لازم به ذکر است که عقیم بودن منجر به فسخ نکاح نمی شود بلکه حق طلاق را به هرکدام از طرفین برای درخواست طلاق می دهد. در این روش مهریه و سایر آثار نکاح بر قوت خود پابرجا خواهند بود.

کتمان کاری و تدلیس

کتمان کردن در ازدواج یک مسئله رایج در دنیای قدیم به شمار می رود اما به جرئت میتوان گفت حتی به دنیای امروز نیز راه یافته است. اگر زن یا مرد مسئله ای را پنهان کنند که قطع بر یقین در ازدواج آن ها موثر بوده است به عنوان تدلیس شناخته می شود و تدلیس نیز یکی از موارد فسخ قراردادهاست.

تدلیس باید به نحوی باشد که حتی مورد نظر دادگاه نیز قرار بگیرد. به عنوان مثال یک فرد عادی با استفاده از اسناد جعلی خود را پزشک معرفی کرده و به خواستگاری یک دختر از خانواده ای متمول می رود یا دختری با یک خانواده مذهبی یا سنتی ازدواج می کند و از عدم بکارت خود سخنی به میان نمی آورد.

هرچند بررسی این مسئله در دادگاه های خانواده با چالش های زیادی همراه است اما اگر در این زمینه مدرک مناسبی در اختیار دارید می توانید با کمک گرفتن از وکیل فسخ نکاح، حقوق برحق خود را از اجرای قانون درخواست نمایید.
تخلف از شروط ضمن عقد

تمامی زوجین می توانند بنابر اصل حاکمیت اراده و همچنین در چهارچوب قانون و شرع، شروطی را در زمان عقد نکاح تعیین کرده و صحت عقد و تداوم آن را مبتنی بر اجرای همان شرط یا شروط قرار دهند. حال اگر طرف مقابل به اقداماتی مبادرت ورزد که نشان از تخلف شرط می باشد یا مخالفت خود را با شروط مورد نظر بعد از اجرای عقد بیان کند به طرف دیگر حق فسخ نکاح می دهد. دقت نمایید که این مسئله نیز همانند گزینه اخیر چالش برانگیز است به منظور ارتباط با وکیل فسخ نکاح از طریق شماره تماس مندرج در سایت از دکترین حقوقی گروه حقوقی عدل محور کمک بگیرید.

شکایت کیفری ترک انفاق

شکایت کیفری ترک انفاق : در صورتی که مردی از پرداخت نفقه به همسر خود امتناع کند حتی اگر زوجه از زوج تمکین کند در این صورت همسر(زوجه) میتواند شکایت کیفری ترک انفاق کند . در این شکایت باید زن (زوجه)اثبات کند که مرد( زوج) با اینکه استطاعت مالی داشته است اما از پرداخت نفقه به او امتناع میکند. این جرم از جرایم قابل گذشت و مستمر می باشد یعنی زن میتواند به دفعات شکایت داشته باشد .

ماده 1107 قانون مدنی نفقه را اینگونه بر میشمارد:

همه نیازها ی متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه،غذا ،اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض .گاهی اوقات زن به دلایل قانونی تمکین نمیکند که این مورد اشکالی ایجاد نمیکند و زن همچنان میتواند شکایت ترک انفاق بکند .

عناصر تشکیل دهنده

هر جرمی متشکل از سه عنصر است در اینجا ما به بررسی سه عنصرتشکیل دهنده ترک انفاق میپردازیم .

شکایت کیفری ترک انفاق

عنصر قانونی

عنصر قانونی این جرم ماده 53 قانون حمایت از خانواده میباشد که این گونه بیان میدارد:هر کس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تادیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه اش خوددرای کند به حبس تعزیری درجه شش(حبس بیش از شش ماه تا دو سال ) محکوم میشود . با توجه به این که این جرم از جرایم قابل گذشت میباشد بنابراین طبق قانون کاهش مجازات تعزیری سال 99 این مجازات به نصف تقلیل میابد.

عنصر مادی

عنصر مادی این جرم ترک فعل زوج میباشد میباشد .یعنی زوج با داشتن استطاعت مالی نفقه همسر خود رانپردازد .

عنصر معنوی

عنصر معنوی این جرم قصد و نیت سوء زوج (قصد عدم پرداخت نفقه) به زوجه است.
زوجه باید عدم پرداخت نفقه از طرف زوج را اثبات کند که معمولا این کار توسط اقرار خود زوج در دادگاه یا از طریق شهودی که زوجه می اورد اثبات میشود که در این باره شهود باید شرایطی داشته باشند از جمله اینکه جزو بستگان زن نباشد و اینکه در این دعوا ذینفع نباشد و اینکه از جریان عدم پرداخت نفقه اطلاع کامل داشته باشد. در صورتی که زن شاهدی نداشته باشد معمولا دادگاه پرونده را به کلانتری ارجاع میدهد تا افسر تحقیق ، تحقیقات خودرا کامل کند و سپس گزارشات خود را پس ا زتکمیل به دادسرا تحویل بدهد .

نحوه شکایت کیفری

لازم است زن شکوائیه خود را در دفتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت کند از آنجایی که این جرم از جرایم قابل گذشت است بدوا در شورای حل اختلاف رسیدگی میشود و فرایند میانجی گری اعمال میشود در صورتی که زن گذشت کند پرونده مختومه و بایگانی میشود اما در صورتی که نتیجه حاصل نشد لازم است که پرونده به دادسرا محل سکونت زن ارجاع بشود. سپس باید زن ادعای خود را ثابت کند که این کار ممکن است با اقرار خود مرد و یا از طریق شاهدین و یا از طریق افسر تحقیقات کلانتری محل انجام شود . ماده 53 قانون حمایت از خانواده در رابطه با ترک انفاق مجازات حبس تعزیری درجه شش ( شش ماه تا دو سال)را درنظر گرفته است که با توجه به قانون کاهش مجازات حبس تعزیری 99 این مجازات نصف میشود( سه ماه تا یک سال ) .

به دلیل پیچیدگی پرونده های کیفری توصیه ما به شما این است که با مشاوران و وکلای کیفری گروه وکلای عدل محور با شماره 09305297504 تماس بگیرید.

تقسیم ماترک

تقسیم ماترک و یا همان سهم الارث یکی از مهمترین مباحث حقوقی است که منجر به طرح دادخواست های حقوقی در مراجع ذی صلاح می گردد. مباحث مربوط به تقسیم ماترک علاوه بر متون قانونی در متون شرعی نیز نگاشته شده اند. سوالات بسیار زیادی در این زمینه مطرح می شود و ما در این مقاله سعی کرده ایم به متداول ترین آن ها پاسخ دهیم. اگر شما نیز با چنین مسائلی مواجه شده اید پیشنهاد می دهیم با مطالعه این مقاله ما را همراهی کنید. قطعا مشاوره حقوقی گروه حقوقی عدل محور  در این زمینه می تواند بهترین کمک و راهنمایی را به شما ارائه دهد.

نحوه تقسیم ماترک بین وراث

تقسیم ماترک بعد از پرداخت دیون متوفی اعم از بدهی ها و مهریه زن، هزینه کفن و دفن و وصیت مورث صورت می گیرد. سهم الارث هر فرد در قانون معین شده است. سهام معین شده در قانون و شرع با عنوان فرض شناخته می شوند. بر طبق قانون، سهام معین عبارتند از:

  1. چه کسانی یک دوم از سهم الارث را می برند؟ دختر منحصر به فرد، زوج با نبودن اولاد و خواهر منحصر به فرد ابوینی یا ابی
  2. چه کسانی یک دوم از ارث را می برند؟ زوجه یا زوجات با نبودن اولاد، زوج در صورت فوت زوجه با بودن اولاد مشاوره تلفنی حقوقی انحصار وراثت
  3. چه کسانی یک هشتم از ارث را می برند؟ زوجه با بودن اولاد
  4. چه کسانی دو سوم از ارث را می برند؟ دو خواهر یا بیشتربا نبودن برادر، دو دختر یا بیشتر با نبودن اولاد ذکور
  5. چه کسانی یک سوم از ارث را می برند؟ کلاله امی اگر بیش از یک نفر باشد، مادر به شرط نبودن اولاد و اخوه
  6. چه کسانی یک ششم از ارث را می برند؟ کلاله امی اگر تنها باشد، ابی به شرط وجود اولاد و مادر به شرط وجود اولاد

تقسیم ماترک

تقسیم ترکه و دستور فروش

در بسیاری از موارد تقسیم ترکه به سادگی امکان پذیر نیست و اگر طرفین نخواهند از برخی از حقوق خود بگذرند به احتمال بسیار زیاد کار به صدور دستور فروش می رسد. تصور کنید متوفی یک باب آپارتمان دارد و قابل تقسیم میان شرکا به صورت افراز نیست. اگر یکی از طرفین حق خود را در این زمینه مطالبه کند دادگاه رای به فروش ملک خواهد داد اما در این خصوص فروش ملک به سایر وراث نسبت به دیگران ارجحیت دارد.

تقسیم ترکه چقدر زمان می برد؟

اصولا نمی توان زمان دقیق و توجیه کننده ای برای تقسیم ترکه در نظر گرفت. وراث باید ابتدا نسبت به دریافت انحصار وراثت اقدام کنند که معمولا در حدود یک ماه به طول می انجامد. بعد از آن تقسیم ماترک به امور مختلفی همچون جنجال آمیز بودن یا شفاف بودن امورات مربوط به تقسیم ماترک، قابلیت افراز سهم الارث وراث و مواردی از این قبیل بستگی دارد. در هر صورت بهتر است بدانید که اگر این کارها با مراجعه به وکیل تقسیم ماترک انجام شود در مدت زمانی کمتر به نتیجه قانونی نائل می گردد.

تفاوت تقسیم ترکه و مطالبه سهم الارث

ترکه یا همان ماترک در لغت به معنای تمامی اموال و دارایی هایی است که از متوفی در زمان حیات او باقی مانده است. تقسیم این اموال به وراث این امکان را می دهد که سهم الارث خود را مطالبه کنند. بنابراین تقسیم ترکه به معنای تقسیم تمامی اموال میان وراث، طلبکاران و موصی له است اما مطالبه سهم الارث صرفا توسط فردی که از لحاظ قانونی حق درخواست سهم ارث خود را دارد مطرح می گردد.

تقسیم ترکه در صلاحیت کجاست؟

مباحث مربوط به دادگاه صالح در امور حقوقی با توجه به مواد درج شده در قانون آیین دادرسی مدنی تعیین می شوند. این قانون دادگاه آخرین محل اقامت متوفی در ایران و در غیر این صورت، آخرین دادگاه محل سکونت متوفی را صالح را به رسیدگی می داند. بنابراین تفاوتی ندارد وارث در شهر دیگری اقامت دارد و یا اینکه اموال متوفی در یک جای دیگر مستقر هستند؛ در هر صورت باید در محل مذکور طرح دادخواست نمود.

نمونه دادخواست تقسیم ترکه و اجرت المثل ایام تصرف

داخواست تقسیم ترکه را باید به صورت جداگانه مطرح نمود. اگر ملک یا اموالی که از مورث باقی مانده است برای مدت زمانی کوتاه یا طولانی در تصرف برخی از وارث باشد سایر وراث می توانند نسبت به مطالبه اجرت المثل ایام تصرف اقدام کنند با این حال برای این کار باید به صورت جداگانه به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کرده و دادخواست خود را به صورت کتبی و مستند مطرح نمایند.

مراحل تقسیم ترکه چیست؟

تقسیم ترکه آخرین مرحله از پروسه طولانی پرونده تقسیم ترکه می باشد برای تقسیم ارث شما می بایست ابتداعاً به وکیل ارث مراجعه نماید وکیل متخصص ارث ابتداعاً باید برای اخذ گواهی انحصار وراثت اقدام کند سپس نوبت به مهروموم ترکه می رسد تا کسی حق سو استفاده از اموال متوفی را نداشته باشد در مرحله بعد باید نسبت به پرداخت بدهی های متوفی اقدام شود اگر پس از پرداخت دیون متوفی از ماترک متوفی چیزی ماند حالا نوبت به تقسیم ماترک فی مابین وراث متوفی می رسد.

اقدام برای اصلاح گواهی حصر وراثت

اقدام برای اصلاح گواهی حصر وراثت : گواهی حصر وراثت مهمترین سندی است که برای تقسیم ماترک از جانب دادگاه صالح صادر می گردد. حال سوال این است که آیا امکان اصلاح گواهی حصر وراثت وجود دارد؟ از آنجا که هر گونه اشتباه و سهل انگاری در خصوص تنظیم این گواهی منجر به زایل شدن حقوق برخی از افراد می گردد قوانین ایران اجازه اصلاح گواهی انحصار وراثت از طریق مراجع قانونی را به افراد داده است. این مبحث را در ادامه به صورت کاملا تشریحی و کاربردی توضیح خواهیم داد.

آیا گواهی حصر وراثت قابل اعتراض است؟

گواهی حصر وراثت نیز همانند بسیاری از افعال حقوقی قابلیت اعتراض در دادگاه و مراجع حقوقی را دارد. این اعتراض ممکن است در مرحله بدوی و با هدف ارسال پرونده به دادگاه تجدیدنظر صورت گیرد یا اینکه با توجه به سهل انگاری در تنظیم آن یا پیدا شدن مدارک جدید منجر به اصلاح و تغییر گواهی حصر وراثت در همان دادگاه بدوی گردد. جهاتی که می توان نسبت به گواهی حصر وراثت اعتراض داد عبارتند از:

  • عدم ذکر نام یک یا تعدادی از ورثه
  • عدم پذیرش نسبت برخی از افرادی که در گواهی به عنوان وارث معرفی شده اند.
  • عدم پذیرش زوجیت فردی که خود را همسر متوفی تلقی می کند.
  • اعتراض به میزانی که با عنوان سهم الارث شناخته می شود.

نکته: بررسی پرونده هایی که نسبت وارث با متوفی را مورد اعتراض قرار داده است در صلاحیت دادگاه عمومی است. برای پذیرش یا اعتراض به رابطه زوجیت یک فرد با متوفی باید به دادگاه خانواده مراجعه کرد و سایر مسائل موجود در شورای حل اختلاف محلی بررسی می شوند.

اقدام برای اصلاح گواهی حصر وراثت

اشتباه در گواهی حصر وراثت

یکی از مصادیق اعتراض به گواهی انحصار وراثت ، اشتباه در تنظیم متن موجود است. به عنوان مثال یک پدر و پسر در دو زمان متفاوت فوت می کنند و فوت پدر پیش از فوت پسر بوده است. پرداخت سهم الارث پسر به فرزندان خود مستلزم تعیین شدن میزان سهم الارث او از پدر است. در این خصوص قانون افراد را موظف به دریافت گواهی حصر وراثت برای پرداخت سهم الارث می نماید.

تصور کنید دو درخواست متفاوت و مرتبط با یکدیگر به صورت همزمان صورت گیرد تا ماترک هر دو متوفی به صورت قانونی تعیین تکلیف گردد. حال ممکن است در خصوص نام وراث اشتباهاتی در این زمینه صورت گیرد. کمااینکه چنین مسئله ای در یکی از پرونده های اخیر نیز مطرح شده است. عدم ذکر نام پسر در لیست وارثین پدر باعث می شود فرزندان و همسر او از سهم الارث او بهره مند نشوند. در چنین شرایطی می گویند اشتباه در گواهی حصر وراثت روی داده و باید مراحل قانونی را سپری نمود.

تغییر گواهی انحصار وراثت

زمانی که سهل انگاری یا اشتباهی در گواهی حصر وراثت دیده می شود باید نسبت به تغییر و تصحیح آن اقدام کرد. تغییر گواهی انحصار وراثت به صورت دستی و بدون بررسی پرونده در دادگاه یک جرم کیفری بوده و به عنوان کلاهبرداری قابل پیگرد خواهد بود. بنابراین بهترین کار ممکن در این زمینه این است که یک دادخواست مبنی بر اصلاح گواهی حصر وراثت تنظیم نموده و به دادگاه صالح تقدیم نمایید. اگر گواهی مورد نظر در همان دادگاه بدوی به صورت نهایی صادر شده باشد همان دادگاه نیز می تواند نسبت به این امر تصمیم قطعی گرفته و در خصوص تصحیح گواهی مورد نظر اقدام کند.

اعتبار گواهی حصر وراثت

منظور از اعتبار گواهی انحصار وراثت، مدت زمانیست که می توان با استناد به آن، نسبت به تقسیم ماترک میان اشخاص ذکر شده اقدام نمود. اعتبار این گواهی تا زمانی که با توجه به قوانین مدون در این زمینه و با توجه به نام تمامی وراث تنظیم شده باشد و هیچ گونه مال یا دین دیگری از متوفی که در زمان حیات او وجود داشته پدیدار نشده است به قوت خود باقی بوده و می توان به آن ترتیب اثر داد.

برای اعتراض به گواهی انحصار وراثت زمان مشخصی در قانون تعیین شده است با این حال در هر زمان دیگری که اسنادی دال بر اشتباه بودن این گواهی پیدا شود می توان نسبت به تصحیح گواهی حصر وراثت اقدام نمود و به اعتبار گواهی قبلی پایان بخشید. قانون در این خصوص هیچ گونه زمان مشخص و محدودی را مقرر نکرده است.