گواهی حصر وراثت

گواهی حصر وراثت : تا پیش از قانونی شدن بسیاری از امور همچون تقسیم ماترک و مطالبه سهم الارث، اسنادی همچون گواهی حصر وراثت که در اصطلاح عامیانه با عنوان گواهی انحصار وراثت شناخته می شوند مطرح نشده بود. از آنجا که سوالات متفاوتی در خصوص گواهی حصر وراثت وجود دارد امکان دریافت مشاوره حقوقی گواهی حصر وراثت از طریق گروه وکلای عدل محور به صورت حضوری و غیر حضوری برای شما فراهم شده است. ما در این مقاله به متداول ترین سوالات موجود در این زمینه پاسخ می دهیم.

گواهی حصر وراثت چیست؟

در یک جمله مفهومی و کوتاه می توان تعیین تکلیف ماترک متوفی با شیوه های قانونی و معتبر را تصدیق یا گواهی حصر وراثت نامید. گواهی انحصار وراثت برگه ای قانونیست که شامل نام و مشخصات متوفی، ورثه، سهم الارث و سایر مواردی است که به تقسیم ماترک می انجامد. گواهی حصر وراثت برای خالص سازی اموال و دارایی متوفی از حیث دیون و وصیت های صورت گرفته صادر می گردد.

خوانده در گواهی حصر وراثت

تکلیف خواهان در گواهی حصر وراثت کاملا مشخص است. هر فردی اعم از وارث یا نماینده قانونی او، طلبکار و دائنین متوفی، وصی و موصی له حق درخواست صدور گواهی حصر وراثت را دارند و در این خصوص می توانند دادخواست حقوقی مطرح کنند. حال سوال این است که این دادخواست باید به طرفیت چه کسی صادر شود و یا به بیان واضح تر خوانده در دادخواست حصر وراثت کیست؟

پاسخ اینکه با توجه به ترافعی بودن این دعوی نیازی به درج نام خوانده نیست و صرف ذکر کردن نام خوانده کفایت می کند.

گواهی حصر وراثت را از کجا بگیریم؟

گواهی انحصار وراثت را باید از مرجع حقوقی صالح درخواست کرد. قانون آیین دادرسی مدنی شورای حل اختلاف محلی را برای رسیدگی به این درخواست تعیین نموده است. منظور از شورای حل اختلاف محلی، شعبه ایست که متوفی در آنجا اقامت دائم داشته و یا به عنوان آخرین اقامتگاه متوفی شناخته می شود. در غیر این صورت باید به محل وقوع مال غیر منقول مراجعه کرد و اگر این اموال متعدد باشند دادگاهی صالح است که پیش از همه رسیدگی به این پرونده را آغاز کرده است. لازم است پیش از  هر اقدامی با وکلای متخصص و با تجربه عدل محور  از طریق شماره 09305297504 در ارتباط باشید.

گواهی حصر وراثت

هزینه انحصار وراثت

تعیین هزینه انحصار وراثت به صورت دقیق امکان پذیر نیست چرا که برخی از افراد در این زمینه به بسیاری از مشاوران حقوقی مراجعه نموده و مبالغی را در زمینه دریافت اطلاعات پرداخت می کنند. برخی دیگر نیز به وکلای این عرصه مراجعه نموده و به علت سپردن امور حقوقی به یک وکیل ماهر باید هزینه های بیشتری متقبل شوند. با این حال مبلغی که در این خصوص به صورت ثابت باید پرداخت شود در سال 1399 به میزان 130 هزار تومان در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی است. برای صدور انحصار وراثت هایی با ارزش کمتر از سه میلیون ریال، ده روز کاری فرصت لازم است و برای بیش از این میزان حداقل 2 ماه و حداکثر 6 ماه فرصت لازم خواهد بود.

استعلام گواهی انحصار وراثت

یکی از سوالاتی که برخی از کاربران برای اطلاع از صدور احضاریه و سایر اقدامات مربوط به گواهی انحصار وراثت مطرح می کنند این است که چگونه می توان استعلام گواهی انحصار وراثت را گرفت؟ در این خصوص می توان چند پاسخ کاربردی را ارائه نمود:

  • اگر شما در سامانه ثنا ثبت نام کرده باشید و کد ملی شما در پرونده مورد نظر ثبت شده باشد می توانید به سایت adliran.ir مراجعه کرده و در قسمت اطلاع رسانی برای اشخاص، موضوعات مورد نظر خود را پیگیری نمایید. این سامانه به سامانه ابلاغیه اوراق قضایی به صورت آنلاین نیز معروف است.
  • اگر بخواهید این استعلام را از طریق اداره ثبت بگیرید باید بدانید که اداره ثبت مستقیما به شما پاسخ نمی دهد و باید آن را در قالب یک داخواست تنظیم نمایید.

مراحل گام به گام انحصار وراثت

اکنون که با مهمترین جزییات موجود در این زمینه آشنا شده اید می توانید با توجه به مراحل زیر برای درخواست انحصار وراثت اقدام نمایید؛ این مراحل عبارتند از:

  • در گام اول باید به ثبت احوال مراجعه کرده و گواهی فوت بگیرید.
  • در مرحله بعد شعبه صالح به رسیدگی را مشخص نمایید. در این مرحله فرم مخصوصی جهت درخواست گواهی انحصار وراثت به شما داده می شود و شما باید اسامی و مشخصات کامل افرادی که از متوفی ارث خواهند برد و همچنین نسبت آن ها با فرد فوت شده را قید کنید.
  • گام بعدی اینکهباید این فرم را به همراه گواهی فوت متوفی و اصل و کپی شناسنامه و کارت ملی تمام وراثو دو شاهد به دفتر اسناد رسمی ببرید.
  • در مرحله بعد باید به اداره دارایی مراجعه کرده و مالیات بر ارث را پرداخت کنید. در این خصوص باید ابتدا فهرستی از اموال متوفی تهیه شده و سپس بر طبق اظهارنامه مالیاتی، میزان مالیات بر ارث محاسبه و پرداخت گردد.
  • در مرحله باید مجددا به شورای حل اختلاف مراجعه نموده و تمامی مدارک و اسناد به دست آمده به همراه برخی دیگر از اسناد از جمله  گواهی فوت متوفی، کپی برابر اصل شناسنامه وراث و افراد ذینفع، کپی برابر اصل عقدنامه همسر متوفیو گواهی مالیاتی را به همراه دادخواست مربوطه تقدیم شورای حل اختلاف کرد.
  • در مراحل بعدی شورای حل اختلاف به دادخواست مربوطه رسیدگی کرده و پس از طی مراحل قانونی و بخصوص انتشار گواهی انحصار وراثت در روزنامه کثیر الانتشار نسبت به صدور گواهی مورد نظر اقدام می کند.

مراجعه به مشاور و وکیل گواهی انحصار وراثت

مراجعه به مراکز حقوقی و قضایی و دریافت نتیجه مورد نظر نیازمند رفت و آمدهای بسیار زیاد و صرف زمان محسوس و طولانیست. این امور در اغلب موارد در ساعات اداری بررسی می شوند و بسیاری از افراد را برای حضور و پیگیری پرونده به دردسر می اندازند. امروزه بسیاری از افراد جهت پیگیری امور حقوقی به وکلای ماهر و متبحر در این زمینه مراجعه می کنند. کما اینکه وکلا در مراجع حقوقی و قضایی شناخته شده تر بوده و بهتر می توانند امور مربوطه را پیش ببرند. شما نیز می توانید در این زمینه علاوه بر دریافت مشاوره حقوقی اقدام به گرفتن وکیل گواهی حصر وراثت عدل محور نمایید.

فسخ نکاح چیست و چگونه صورت می گیرد ؟

فسخ نکاح , نکاح عقدی است برای ایجاد رابطه زوجییت میان زوج و زوجه : در ابتدا باید به شما بگوییم که نکاح عقدی است لازم ؛ لازم بودن عقد به آن معناست که هیچ یک از طرفین با یک اراده قابلیت بر هم زدن عقد را نداشته و نمیتوانند آن را به هم بزنند اما در مواردی برای هر یک از زوجین حقی بوجود می آیند به نام حق فسخ که با حصول شرایطی میتوانند عقد را به هم بزنند که آن موارد در قانون گفته شده اند که در ادامه به آنان میپردازیم.

همانطور که گفتیم فسخ ازدواج یکی از روش‌های انحلال عقد نکاح یا همان ازدواج است ؛ در زمانی که بنا بر دلایلی ازدواج موجب زیان فاحش یکی از طرفین باشد ، به منظور رهایی او از قید ازدواج می‌توان با شرایطی ازدواج را فسخ نمود که قطعاً فسخ نکاح دشواری‌ها و محدودیت‌های طلاق را ندارد.

هرچند که حفظ مصلحت جامعه و نظم عمومی از هرچیزی مهم تر است و نباید انحلال عقد نکاح به سادگی صورت گیرد اما در قانون برای جلوگیری از ورود ضرر و زیان به طرفین و حفظ حقوق آنان به طور واضح موارد فسخ نکاح را مشخص نموده است.

تفاوت های فسخ و طلاق

  • طلاق عقدی تشریفاتی است و نیاز به تشریفات خاص خودش را دارد اما فسخ ازدواج منوط به تشریفات خاصی نیست
  • برای طلاق باید برخی شرایط همانند در حیض نبودن زوجه رعایت شود که فسخ نکاح منوط به رعایت این شرایط نیست.
  • برای طلاق روند و رسیدگی دادگاه ضروری است اما فسخ نکاح الزامی به رسیدگی و حکم دادگاه ندارد.
  • طبق قانون حق طلاق بر عهده مرد است اما فسخ ازدواج بر عهده هر یک از زوجین میتواند باشد.
  • در صورتی که مرد پیش از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهریه است ولی در فسخ نکاح زن حق مهریه ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ، عنن باشد که زن مستحق نصف مهریه است
  • در طلاق رجعی شوهر می‌تواند در زمان عده به همسر خود رجوع کند، اما در فسخ ازدواج امکان رجوع وجود ندارد، و تشکیل دوباره خانواده جز با نکاح جدید ممکن نیست
  • طلاق فقط در نکاح دائم صورت میگیرد اما فسخ نکاح در نکاح دائم و موقت جاری میشود.

عیوب مرد که به زن حق فسخ نکاح را میدهد

عیوب مختص مرد در قانون مدنی گفته شده است و به موجب آن هرگاه مرد به دلیل عارضه‌ای ناتوان از انجام عمل زناشویی باشد قانون به زن حق می‌هد که ازدواج را فسخ نماید.

فسخ نکاح

عنن

ناتوانی مرد در نعوظ به شرط آنکه بعد از گذشت مدت یک سال از تاریخ رجوع زن به دادگاه، رفع نشود. عنن در صورتی که پس از عقد ایجاد شود نیز زن را صاحب حق فسخ نکاح می‌کند

خصاء

که عارضه مربوط به اخته شدن مرد است

مقطوع بودن آلت تناسلی

عیوب زن که به مرد حق فسخ میدهد

عیوب مختص زن در قانون مدنی گفته شده است و به موجب آن اگر این عیوب در هنگام عقد موجود باشد و مرد بدون آگاهی به آنها با زن ازدواج کرده باشد قانون به مرد حق فسخ ازدواج را می‌هد ؛.

قرن

استخوانی است در فرج که مانع رابطه جنسی می‌گردد

جذام

بیماری خوره

برص

نوعی بیماری پوستی‏ که بر اثر آن لکهای معمولاً بزرگ سفید یا سیاه در بدن پدید می‏آید

افضاء

یکی شدن مجرای بول و حیض را اِفضاء می‌گویند

زمین‌گیری

نابینایی از دو چشم

اصولاً در قانون مدنی حق فسخ ها برای جلوگیری از ضرر بوجود می آیند پس اگر هر یک از دلایلی که موجبات حق فسخ را فراهم نموده است از بین برود و یا درمان شود ، حق فسخ نیز از بین میرود.

عیوب موجب حق فسخ نکاح که مشترک در زوج و زوجه هستند

جنون تنها عیب مشترک در زوجین است که موجب حق فسخ می‌شود.

جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار، اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد، برای طرف مقابل موجب حق فسخ ازدواج است.
طبق نظر فقها منظور از جنون آن دسته از اختلالات عقلی است که شخص در انجام وظایف عادی و معمولی روزانه خود نامتعادل شده و اعمال بدون هدف از او سر بزند

ثبت رسمی فسخ نکاح

قبلاً هم گفتیم که فسخ ازدواج امری یک‌طرفه است و به اراده یک نفر نیاز دارد و دارنده حق فسخ برای این کار ملزم به رعایت تشریفات خاصی نیست و فقط با گفتن لفظ یا انجام عملی که بر آن دلالت داشته باشد نکاح را فسخ می‌نماید. البته ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است و به این منظور باید به دادگاه مراجعه نمود و پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، آن را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت نمود.

شکایت رابطه نامشروع + نحوه اثبات و مدارک لازم

اقدام برای شکایت رابطه نامشروع

  • رابطه نامشروع چیست ؟
  • ارتباط چه افرادی نامشروع تلقی میشود ؟
  • حکم و مجازات آن چیست ؟
  • به چه نوع روابطی نامشروع گویند ؟

در ابتدا بهتر است بدانیم رابطه نامشروع به چه معناست و به چه نوع روابطی ، روابط نامشروع گفته میشود و سپس راه های اثبات آن و طرق شکایت از این نوع روابط را به اطلاع شما برسانیم.

در زندگی های امروزی که متاسفانه شاهد بسیاری از گونه های مختلف روابط خارج از چهارچوب عرفی و شرعی هستیم باید آگاه باشیم که چه نوع روابطی در قانون جرم انگاری شده اند و کدام یک از آن ها قابلیت مجازات دارند و کدامیک حتی قابل به اثبات نیز نیستند.

انواع روابط نامشروع

به طور کلی روابط نامشروع در قانون مجازات اسلامی به دو نوع تقسیم میشوند :

دسته اول زنا

دسته اول را زنا مینامیم که به طور کلی و خلاصه به رابطه ی جنسی کامل میان زن و مردی گفته می شود که پیوند زوجیت و ازدواج ( چه دائم و چه موقت ) میان آن ها نباشد که انواع مختلف دارد و اثبات آن بسیار سخت و عملا در رویه قضایی غیر ممکن است.

دسته دوم مادون زنا

دسته دوم را روابط نامشروع مادون زنا گویند که طرق اثبات آن به دشواری زنا نمیباشد اما آن نیز سختی های خاص خودش را دارد . در تعریف روابط نامشروع میتوان به هرگونه رابطه بدنی و فیزیکی میان دو غیر همجنس که پیوند ازدواج و زوجیت میان آن ها نیست اشاره نمود . رابطه بدنی و فیزیکی تعاریف و مصادیق مختلف و متفاوتی در عرف دارد اما بهتر است بدانید که در قانون هیچ تفاوتی میان بوسه یا گرفتن دست وجود ندارد و همه ی آن ها در زمره ی روابط نامشروع قرار می گیرند.

حال با اینکه در بالا برای تعریف روابط نامشروع به هرگونه رابطه ی فیزیکی و بدنی اشاره کردیم اما زمانی که شما پیامک ، ویدئو ، تماس های تلفنی و … که دال بر رابطه نامشروع داشته باشد به عنوان مدرک در دست داشته باشید شاید بتوانید با طرح شکوائیه درست در دادگاه و اقامه دعوی پیروز ماجرا باشید.

اقدام برای شکایت رابطه نامشروع

در این جا باید اضافه کنم که بحث ما به هیچ عنوان در زمانی نیست که شما مدارکی همچون اقرار ، شاهد و یا بنا به هر دلیلی علم قاضی را در دست دارید بلکه صحبت از زمانی است که شما از وجود روابطی خارج از چهارچوب شرعی مطمئن هستید اما برای اثبات آن دچار مشکل شده اید.

همانگونه که در بالا نیز اشاره شد تماس های تلفنی ، پیامک ، پیام ها در رسانه های گروهی همچون تلگرام و واتس آپ و … میتوانند در شرایطی در زمره روابط نامشروع مادون زنا قرار گیرند اما اینکه این شرایط چیست و آیا محکمه پسند هستند یا خیر بسیار حائز اهمیت میباشد.

ادله لازم برای اثبات رابطه نامشروع

در ادامه با چند نوع ادله اثباتی که شاید در دادگاه برای اثبات رابطه نامشروع بتواند به شما کمک کند ، میپردازیم با عدل محور همراه باشید…
اگر دلایل معتبری دارید همانند آنکه اصل پیام های رد و بدل شده را که دال بر رابطه ای عاشقانه یا رابطه جنسی دارد ، دارید می توانید علیه دو نفر اقامه شکایت رابطه نامشروع مادون زنا کنید . اگر اصل بودن پیام ها و وجود رابطه میان دو نفر برای دادگاه ثابت شود احتمال موفقیت شما بسیار است و می توانید از دادگاه درخواست اعمال مجازات را داشته باشید.

حال اگر به اصل پیام ها دسترسی ندارید اما پیام ها را در گوشی همسرتان یا دیگری خوانده اید و به وجود رابطه ای نامشروع اطمینان دارید در ابتدا باید در دادگاه اقامه شکایت رابطه نامشروع کنید ، سپس در حین دادرسی قاضی را مجاب کنید که از وجود رابطه ای غیر اخلاقی مطمئن هستید ، اگر قاضی مجاب شد و اطمینان لازم را پیدا کرد از قاضی دادگاه درخواست پرینت مکالمات تلفنی فرد مورد نظر را بدهید و این را بدانید که اپراتور های تلفن های همراه تا شش ماه موظف به ذخیره و نگاهداری مکالمات و پیامک ها هستند و سپس پرینت مکالمات برای قاضی ارسال می شود و احتمال پیروزی شما در پرونده بالا میرود.

نکته ای که باید بدانید آن است که اگر مدارک دیگری دیده اید و اصل مدارک را در دست ندارید مثل پیام های موجود در اینستاگرام،واتس آپ یا … و یا اسکرین شات پیام هایی را به عنوان مدرک در اختیار دارید ، اثبات اصلیت آن ها با مراجع دیگر و از طریقی که در بالا به آن گفته شد نمی باشد و احتمال اثبات آن بسیار دشوار است.

به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشید که با توجه به آنچه در سند ازدواج امضا می شود ، هرگاه زوج ( شوهر ) بدون اجازه زوجه ( زن ) همسری اختیار کند برای زوجه این اختیار بوجود می آید که به وکالت از زوج ( شوهر ) خودش را طلاق بدهد ، پس اگر هیچ مدرکی هم ندارید اما این اطمینان را دارید که زندگیتان درگیر رابطه ای خارج از چهارچوب ازدواج شده است می توانید ابتدا با هماهنگی قبلی با دوستان یا آشنایان ، آن ها را شاهد روابط بین همسرتان و دیگری قرار داده و سپس اقامه شکایت رابطه نامشروع مادون زنا در دادگاه کنید و از دوستان نیز به عنوان شاهد دعوت به عمل آورید ، در این جا ممکن است که زوج ( شوهر ) برای رهایی از مجازات رابطه نامشروع اقرار به وجود علقه زوجیت ( هرچند موقت ) نماید و در این صورت با اقرار وی شما وکالت در طلاق خواهید داشت.

در آخر لازم به ذکر است که چون رابطه ی نامشروع از زمره جرائمی است که اثبات آن و راه های اثباتی آن بسیار دشوار میباشد بهتر است حتما با وکیل متخصص خانواده در ارتباط بوده و از تجربیات آن ها بهره ببرید تا در روند دادرسی دچار مشکل نشوید.

تعیین تاریخ و مدّت ملاقات با فرزند

تعیین تاریخ و مدّت ملاقات با فرزند :  ممکن است پدر و مادر یک طفل از یک دیگر جدا می شوند و ترجیح میدهند جدا از یک دیگر زندگی نمایند. زمانی که پدر و مادر یک طفل با یک دیگر در یک خانه زندگی نمی کنند، هر کدام از زوجین (پدر یا مادر) که حق حضانت طفل با او نیست، حق ملاقات با فرزند را خواهد داشت. برخی اوقات ابوین در تعیین تاریخ و مدّت ملاقات با فرزند با یک دیگر به توافق می رسند، ولیکن گاه ممکن است آنها با یک دیگر در این موضوع به اختلاف برخورد کنند. وکیل خانواده گروه حقوقی عدل محور آماده ارائه مشاوره تخصصی در این زمینه می باشد.

زمانی که پدر و مادردر تعیین تاریخ و مدّت ملاقات با فرزند به توافق نرسند چه خواهد شد؟

ممکن است پدر و مادر طفل در تعیین تاریخ و مدّت ملاقات با فرزند به توافق نرسند و دچار اختلاف شوند، در چنین شرایطی ابوین میتوانند به دادگاه مراجعه نمایند.

تعیین تاریخ و مدّت ملاقات با فرزند

دادگاه خانواده با استناد به اوضاع و احوال موجود، شرایط طرفین، امکانات موجود، آمادگی های لازم از سوی فرزند، و مواردی از این قبیل که به طور حتم ضمن هر پرونده ای با یک متفاوت است، تصمیم گیری های لازم را اتخاذ مینماید.

تعیین تاریخ و مدّت ملاقات با فرزند

در اکثر مواقع دادگاه های صالح، یک یا دو روز پایان هفته را به منظور ملاقات فرزند در نظر میگیرند. زیرا ملاقات بیش تر از آن برای شخصی که حضانت بر گردن او نیست موجب ایجاد اختلال در نظام تربیتی کودک میشود.

سلب ملاقات با فرزند

چنانچه که در قسمت فوق بدان اشاره نمودیم، دادگاه نمیتواند به طور قطع دیدار با فرزند را برای یکی از ابوین که نگهداری از طفل بر عهده ی او نیست، سلب کند. ولیکن زمانی که از سوی دادگاه تشحیص داده شود که دیدار با فرزند از سوی او (پدر یا مادر) بر خلاف مصالح طفل میباشد، میتواند دیدار را در مدّت زمان طولانی تری در نظر بگیرد. برای مثال:

اگر دیدار با فرزند از سوی دادگاه یک بار در هفته در نظر گرفته میشود، در این هنگام میتواند دادگاه، ماهی یک بار یا چهار ماه یک بار در نظر بگیرد. یا ملاقات فرزند را برای شخص ثالث امکان پذیر نماید.

گاهی هم ممکن است یک طفل از دیدار ابوینی که حضانت از او سلب گردیده،ممانعت نماید.

ممانعت از سوی طفل در دیدار با والدین ممکن است دلایل گوناگونی همچون:

  • دلایل روانی و روحی.
  • سابقه ی پدر یا مادر در گذشته ی کودک.
  • سخت گیری های اتخاذی از سوی آنها.

زمانی که طفل بنا بر نظر اتخاذی مشاور و روانشناس مرکز، نتواند والدین (پدر یا مادر) را ملاقات کند و ملاقات آنها به روح و روان وی آسیب وارد کند، اجرای احکام پس از کسب اجازه از دادگاه، اجرای حکم منوط بر ملاقات فرزند را به تعویق خواهد انداخت.
اسناد و مدارک لازم در راستای طرح دعوی به جهت تعیین تاریخ و مدّت ملاقات

  • تهیه ی فتوکپی از سند طلاق از سوی شما.
  • تهیه ی فتوکپی از سند ازدواج از سوی شما.
  • تهیه ی فتوکپی از شناسنامه
  • به همراه داشتن کارت ملّی در راستای احراز هویت شما.
  • به همراه داشتن کارت عابر بانک جهت پرداخت هزینه ی رسیدگی به دعوی.

تعیین تاریخ و مدّت ملاقات با فرزند

به همراه داشتن سند طلاق یا سند ازدواج از سوی شما به صورت اختیاری می باشد، چنانچه که شما به آن دو مدرک دسترسی نداشته باشید میتوانید:

  • تقاضای استعلام نمایید.
  • شماره پوشه استناد شده.
  • بررسی های محلی.
  • شهادت از سوی ناظران.

به موارد فوق اکتفاء کنید.

4 نکته مهم در دعوی ملاقات فرزند

  1. چنانچه پدر و مادر در ارتباط با زمان و حل دیدار و ملاقات با فرزند به توافق برسند،دادگاه هم بر اساس توافق زوجین نسبت به دیدار و ملاقات با فرزند اقدام می کند.
  2. امکان خروج فرزند از کشور بدون اجازه پدر یا مادر وجود ندارددر صورتی که یکی از ابویین این اقدام را انجام دهد یا قصد انجام جنین کاری را داشته باشد با درخواست طرف مقابل مدت ملاقات را می توان کاهش داد.
  3. باید توجه داشت که امکان سلب حق ملاقات و دیدار با فرزند برای پدر و مادر وجود ندارداما به سبب وقوع و بروز اتفاقاتی میتوان این مدت و زمان را کاهش داد.
  4. در چنین دعاوی اگر اتفاق و خطایی از سوی پدر یا مادر رخ دهد در صورت درخواست طرف مقابل امکان تغیر و تجدید نظر در رای صادره می باشد در نهایت می توان گفت که دعوی و موضوع جنبه اعتبار امر مختومه ندارد.

به طور کلی باید بدانید که در ملاقات با طفل از سوی پدر یا مادر لازم است مصالح طفل نیز رعایت گردد. زیرا برای پدر و مادر آنچه که باید بسیار اهمیت داشته باشد آرامش روح و روان فرزند است، بنابراین بهتر است بدین امر بی توجه نباشید. تماس با مشاورین و وکلای گروه حقوقی عدل محور : 09305297504

وکیل فرزند خواندگی 1403 + اصول و نکات مهم

در یک نگاه کلّی فرزند خواندگی عبارت است از: واگذار نمودن سرپرستی و نگهداری کودکان بی سرپرست (که آنها از سوی کمیته ی بهزیستی شناخته شده اند)، به خانواده های تقاضا کننده که دارای شرایط لازم می باشند.

زمانی که یک طفل توسط اداره بهزینستی به متقاضیان فرزند خواندگی سپرده می شوند، به طور حتم پدر و جد پدری او شناخته نشده است. از سویی دیگر این کودکان لازم است ابتدا تحت سرپرستی کمیته ی بهزیستی در آیند. بنابراین کودکان لازم است پیش از واگذاری سرپرست از سوی نهادهای قضایی تحت حمایت کمیته ی بهزیستی واقع گردند و مهم ترین موضوع این است که، کودکان به خانواده هایی سپرده گردند که از سوی قانون و مراجع ذی صلاح در این حوزه مورد تأیید واقع شود.

گروه حقوقی عدل محور آماده ارائه مشاوره حقوقی به زوجینی می باشد که به دنبال فرزندخواندگی می باشند. با ما از طریق شماره تماس 09305297504 در تماس باشید.

نکات مهم فرزند خواندگی

کارهای مربوط به فرزند خواندگی، توسط دو کمیته صورت میپذیرد:

  1. کمیته ی ستادی استان
  2. کمیته ی شبه خانواده استان

این کمیته متشکل است از:

  • مدیر کل بهزیستی استان.
  • معاون بخش اجتماعی.
  • مدد کار اجتماعی.
  • کارشناس حقوقی.
  • کارشناس شبه خانواده.
  • کارشناس فرزند خواندگی.

کدام فرزندان را می توانیم به فرزند خواندگی انتخاب کنیم؟

کودکانی را میتوان به فرزند خواندگی انتخاب نمود که تمامی سعی ها و تلاش ها در راستای دستیابی به خانواده او و بازگشت طفل به نزد خانواده صورت گرفته باشد. ولیکن با این حال تمام تلاش ها بی نتیجه مانده باشد.

فرزند خواندگی

شرایط لازم به جهت قبول فرزند خواندگی

زوج و زوجه جهت قبول و دریافت فرزند خواندگی باید دارای شرایط لازم باشند که در قسمت ذیل بدان ها خواهیم پرداخت.

  • دست کم سن زوج یا زوجه بالاتر از سی سال باشد.
  • لازم است به جهت قبول فرزند خواندگی 5 سال به صورت کامل از تاریخ ازدواج آن دو گذشته باشد ولیکن نتوانسته باشند صاحب فرزند شوند.
  • زوج و زوجه باید ایرانی الاصیل بوده و ساکن ایران باشند.
  • زوج و زوجه سفیه نباشند.
  • زوج و زوجه نباید دارای سوء سابقه ی کیفری باشند.
  • زوج و زوجه لازم است صلاحیت اخلاقی را به جهت فرزند خواندگی دارا باشند.
  • زوج و زوجه و یا حداقل یکی از آنها دارای شرایط مالی مناسب نیز باشد.
  • زوج و زوجه دارای بیماری غیر قابل درمان نباشند.
  • هیچ یک از آنها نباید به مواد اعتیاد آور همچون مشروبات الکلی و یا مواد مخدر اعتیاد داشته باشند.

در صورتی که تمامی شرایط فوق به جز شرط مذکور در دو قسم اوّل ذکر شده در زوج و زوجه وجود داشته باشد، به گونه ای که عدم بارداری از سوی پزشک تأیید شده باشد، دادگاه میتواند نسبت به قبول فرزند خواندگی زوج و زوجه حکم دهد.

مدارک لازم به جهت قبول فرزند خواندگی

تقاضا کنندگان فرزند خواندگی لازم است درخواست خود را به صورت کاملاً رسمی به انجمن بهزیستی بنا بر پذیرش فرزند خواندگی اعلام دارند. فرم تقاضا نامه لازم است توسط زوج و زوجه امضاء گردیده و نشانی دقیق محل سکونت به همراه شماره تماس در فرم درج گردد.
در برخی از موارد ممکن است جهت پذیرش فرزند خواندگی زوجین کارهای منوط بدان را از دادگاه شروع نموده و سپس به کمیته بهزیستی رجوع کنند. در ادامه وکیل متخصص گروه حقوقی عدل محور مدارک لازم برای فرزند خواندگی را بیان می نماید، این مدارک عبارتند از :

  • تهیه ی فتوکپی از شناسنامه ی زوج و زوجه (صفحه ی اوّل و دوّم).
  • تهیه ی فتوکپی از سند ازدواج.
  • تهیه ی تأییدیه از جانب پزشک زنان و زایمان (متخصص) در راستای عدم باردار شدن از سوی زوجه.
  • تهیه ی گواهی در راستای عدم وجود سوء سابقه ی کیفری زوجین.
  • تهیه ی تأییدیه از سوی پزشکی قانونی مبنی بر عقیم بودن زوج و زوجه یا یکی از آن دو.
  • عرضه حکم در راستای قبول سرپرستی آزمایشی از سوی مرجع قضایی.
  • تهیه ی تأییدیه از سوی پزشکی قانونی مبنی بر سلامت روان و جسم زوجین.
  • تهیه ی تأییدیه به جهت دارا بودن شرایط مالی مناسب.
  • تهیه ی تأییدیه از پزشک مبنی بر سالم بودن و عدم ابتلا به بیماری های غیر قابل درمان.
  • تهیه ی گواهی در راستای عدم اعتیاد.

لزوم شرکت در جلسات مشاوره به جهت فرزند پروری

شرکت در جلسات مشاوره فرزند پروری بسیار مهم است. به عبارتی زوج و زوجه مؤظف می باشند پیش از تشکیل کمیته فرزند خواندگی در آن حضور به عمل آورند. پس از آن نتایج حاصله از جلسات در پرونده آنها درج خواهد شد.

مطرح شدن پرونده در انجمن فرزند خواندگی

زمانی که تصمیم اتخاذی از سوی انجمن مبنی بر قبولی تقاضا کنندگان باشد در فهرست نوبت قرار خواهند گرفت. پس از فرا رسیدن آن متقاضی در راستای انتخاب فرزند به شیرخوارگاه معرفی میگردد.

پس از آن، در صورتی که تقاضا کنندگان اقدام به انتخاب نمایند از جانب انجمن به دادگاه صالح جهت صدور حکم دوره ی آزمایشی معرفی میگردند. و سپس طفل بنا بر صورت جلسه ای به والدین داده خواهد شد.

دوره ی آزمایشی و دیدار با مددکار اجتماعی

در دوره ی آزمایشی که 6 ماه به طول می انجامد، دست کم لازم است در سه جلسه مدد کار اجتماعی با والدین فرزند پذیر دیدار داشته باشد.

مرحله بعد از تأیید از سوی مددکار اجتماعی

در صورت تأیید مددکار اجتماعی به لحاظ (وضعیت کودک، توانایی زوجین، تربیت او) گزارشی از جانب وی تهیه خواهد شد و به دادگاه مربوطه تسلیم میگردد.

مدارک شناسایی فرزند خوانده اعم از شناسنامه و کارت ملّی او

در ارتباط با دریافت شناسنامه به نام پدر و مادر قانونی او، پس از پشت سر گذاردن دوره شش ماهه آزمایشی که پیش تر بیان نمودیم و صدور حکم قطعی از سوی دادگاه صالح نسبت به صدور شناسنامه جدید با نام زوج زوجه متقاضی فرزند خواندگی اقدام خواهد شد.

منع اشتغال همسر

منع اشتغال همسر :  زوج حق دارد در برخی از موارد که اشتغال همسرش بر خلاف مصالح خانواده است و یا آبرو زوج و زوجه را به خطر می اندازد، او را از شغل خود منع کند.

اما بهتر است بدانید که تنها زوج دارای چنین اختیاری نیست. زوجه نیز میتواند در برخی از موارد که اشتغال مرد بر خلاف مصالح خانواده و آبروی آنها باشد ، او را از اشتغال بدان شغل منع نماید. ولیکن عدم اشتغال مرد نباید در امور مالی خانواده خلل وارد آورد. در صورتی که عدم اشتغال زوج در معیشت خانواده خلل ایجاد کند، دادگاه بدان حکم نخواهد داد.

به طور کلّی می توان چنین گفت که شغل زوجه نباید منجر به اختلال و آشفتگی در کارهای مربوط به خانه و منع زوجه از تربیت فرزندان گردد. از این جهت زمانی که زن بتواند به طور صحیح به کارهای مربوط به خانه رسیدگی نماید و فرزندان را به خوبی تربیت کند، مرد دیگر نمی تواند او را از اشتغال در بیرون از خانه منع کند.

البته بهتر است به دوّمین مورد نیز کمی توجه نمایید:

به هنگامی که شغل یک زوجه به آبروی خود زوجه یا زوج خلل وارد آورد، زوج نیز می تواند او را از اشتغال بدان منع کند. برای

مثال:

ممکن است زوجه تمایل داشته باشد در یک کمپانی خاصی مشغول به کار شود و آن کمپانی دارای پوشش خاصی باشد. در صورتی که پوشش اتخاذ شده از سوی کمپانی به حیثیت خود زوجه یا زوج خلل وارد آورد، زوج میتواند زوجه را از اشتغال بدان منع کند.

منع اشتغال همسر

چگونه میتوان تشخیص داد که شغل اتخاذی از سوی زوجه به حیثیت و آبروی خانوادگی او خلل وارد می آورد یا خیر؟

در این مورد نمی توان به صورت کاملاً دقیق اظهار نظر نمود. به هنگام مخالفت از سوی زوج لازم است شما به عواملی همچون:

  • وضعیت اجتماعی خانوادگی.
  • میزان سواد.
  • وضعیت اقتصادی خانوادگی.
  • جایگاه شغلی.
  • میزان درآمد خانوادگی.
  • اصل و نسب خانوادگی.

و … .

رجوع نمایید. و می توانید با عنایت به هر یک از عوامل مذکور به پاسخ سؤال خود دست یابید.

آیا زوج به تنهایی می تواند همسرش را از شغل خود منع کند؟

خیر، بهتر است بگوییم که زوج به تنهایی نمی تواند همسر خود را از شغل خود برکنار کند. زوج باید ابتدا به دادگاه مراجعه نماید و از طریق دادگاه اقدام به تکمیل دادخواست منوط به منع اشتغال همسر خود کند. یک حکم در اختیار زوج قرار خواهد گرفت. مرد می تواند با در اختیار داشتن حکم به محل کار همسر خود رفته و او را از کار خود برکنار کند.

پس مرد به تنهایی نمی تواند چنین ادعای نماید و لازم است ابتدا به عنوان مدعی در دادگاه اقامه ی دعوی کند. در صورتی که دادگاه شغل زوجه را بر خلاف حیثیت و آبروی خانوادگی تشخیص نداد یا اشتغال او مخل امری نبود، مرد نمیتواند به چنین کاری (منع اشتغال همسر) مبادرت نماید.

آثار حقوقی منع اشتغال همسر

یکی از مهم ترین سؤالاتی که ممکن است برای هر یک از افراد به وجود آید این است که:
زمانی که پیش از ازدواج مرد از شغل همسر خود به خوبی اطلاع داشته است می تواند پس از مدّتی با اشتغال همسر خود مخالفت نماید یا خیر؟ و یا به هنگامی که اشتغال زوجه به عنوان یکی از شروط ضمن عقد از جانب زوج پذیرفته شده است چه خواهد شد؟

بهتر است چنین بگوییم:

زمانی که پیش از ازدواج مرد از شغل همسر خود به خوبی مطلّع بوده و یا به هنگامی که اشتغال زوجه به عنوان یکی از شروط ضمن عقد از جانب زوج پذیرفته شده است، او نمی تواند با شغل همسر خود مخالفت نموده و او را از شغل خود منع نماید.
مگر به هنگامی که:

  • زمانی که صلاح زوجین پس از ازدواج تغییر کرده باشد و اشتغال زوجه در بیرون از خانه منجر به ایجاد اختلال در امور خانه و تربیت فرزندان شود.
    برای مثال: زوج پیش از ازدواج به زوجه در ارتباط با کار خود دروغ گفته باشد، که شغل او در بیرون از خانه به صورت پاره وقت خواهد بود. ولیکن پس از ازدواج مشخص گردد که او باید به صورت تمام وقت در محل کار خود حضور به عمل آورد.
  • به هنگامی که پس از ازدواج در عناصر تشکیل دهنده حیثیت مرد دگرگونی ایجاد شود.
    برای مثال: در وضعیت اجتماعی مرد تغییر ایجاد شود، یا در جایگاه شغلی او تغییر ایجاد شود. در چنین مواقعی مرد میتواند همسر خود را از اشتغال منع نماید.

نکات پایانی

به طور کلّی و در یک جمله ی کوتاه می توان چنین گفت که مرد می تواند همسر خود را محدود کند و متأسفانه در قوانین و مقررات ایران تعریف خاصی از منافی حیثیت و آبرو به عمل نیامده است.

به منظر کسب اطلاعات کاربردی و اخذ مشاوره حقوقی تخصصی رایگان در زمینه منع اشتغال همسر می توانید از طریق شماره 09305297504 با وکلای گروه حقوقی عدل محور در ارتباط باشید.

نحله و اجرت المثل چیست؟

نحله و اجرت المثل  : یکی دیگر از دعاوی و اختلافاتی که بین زوجین ممکن است پدید آید میتوان به مطالبه و درخواست و تعیین نحله و اجرت المثل اشاره نمود.

دقت داشته باشید که نحله و اجرت المثل دو معنی و مفهوم کاملا متفاوت هستند و به نوعی نحله فرع بر اجرت المثل میباشد و وجه مشترک هر دو آنان این است که بعد از تقاضای طلاق تعیین میشوند.
در ادامه شمارا با معانی و مفاهیم نحله و اجرت المثل آشنا نموده و به نحوه مطالبه و بار اثباتی آنان میپردازیم ، با عدل محور همراه باشید…

اجرت المثل

چنانچه هنگام طلاق ، طلاق از سوی زوجه نباشد و یا ناشی از عدم ایفای تعهدات و وظایف زناشویی وی نبوده باشد و زوجه تمامی تکالیف خود را به درستی انجام داده باشد ؛ زن بابت تمامی کارها و اموری که وظایف وی نبوده است و آن ها را برای شوهر و یا در منزل مشترک انجام داده است ، مستحق اجرت المثل میباشد.

اجرت المثل مبلغی است که توسط کارشناس تعیین می شود و وضعیت مالی زوج ارتباطی در تعیین آن و یا کم و زیاد شدن مقدار آن ندارد.

حتی نظر قاضی نیز تاثیری در تعیین اجرت المثل نداشته و صرفاً توسط کارشناس تعیین میشود.

یکی از مواردی که در اجرت المثل باید به آن دقت داشته باشید آن است که زن نباید به قصد تبرع آن وظایف و امور را انجام داده باشد ؛ عدم تبرع به آن معنا است که زوجه به قصد مساعدت و کمک و از همه مهم تر با عدم قصد دریافت اجرت نباید آن امور را انجام داده باشد که اگر اینگونه باشد اجرت المثل ایام زوجیت قابل مطالبه نیست.

نکته دیگری که در خصوص اجرت المثل حائز اهمیت است آن است که بار اثباتی در خصوص اینکه این کارها از وظایف زوجه نبوده و او آن ها را به درخواست زوج انجام داده بر عهده زوجه است زیرا او مدعی میباشد و اما چون اصل بر عدم تبرع میباشد ، زوج باید قصد زوجه مبنی بر تبرعی انجام دادن آن امور را ثابت نماید.

نحله و اجرت المثل

نحله چیست ؟

نحله در لغت به معنای بخشیدن است و اما در اصطلاح حقوقی و در هنگامی که اختلافی بین زوجین پدید می آید و نیز درخواست طلاق از سوی زوج بوده است ، بحث نحله بوجود می آید.

در مورد مستند قانونی نحله باید گفت طبق ماده ۵۸ قانون حمایت خانواده و بند «ب» تبصره شش ماده ‌واحده اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب سال ۱۳۷۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را‌ از باب بخشش (‌نحله) برای زوجه تعیین می‌کند.

همانگونه که قبلا نیز گفته شد بحث نحله در جایی مطرح میشود که درخواست طلاق از سوی زوج بوده و ناشی از تخلفات وظایف زناشویی زوجه نباشد و تا قبل از درخواست طلاق ، اصلا بحث نحله قابل طرح نمیباشد.

نحله در صورتی پرداخت و مورد حکم واقع می‌شود که اجرت‌المثل را نتوان اثبات نمود ؛ به عنوان مثال زوجه نتواند اثبات کند کارهای منزل به درخواست شوهر بوده یا نتواند اثبات کند که تبرعی (مجانی) نبوده است ؛ در این صورت دادگاه خود مبلغی را به عنوان نحله تعیین می‌کند . همچنین ماهیت حقوقی نحله بخشش است و مسلماً این بخشش باید با رضایت شوهر باشد.
بر خلاف اجرت المثل میزان نحله به نظر کارشناس بستگی ندارد و همچنین میزان تمکن مالی مرد در تعیین آن بسیار حائز اهمیت است و میزان نحله را صرفاً و فقط و فقط خود قاضی با توجه به اوضاع و احوال و قرائن تعیین میکند و صرف نظر قاضی برای تعیین نحله کافی میباشد.

نکته آخر که باید به آن دقت داشته باشید آن است که در صورت درخواست زوجه مبنی بر تعیین اجرت المثل بابت اموری که از وظایف وی نبوده اما او به درخواست زوج آنان را انجام داده است ؛ دادگاه ابتدا از طریق تراضی نسبت به خواسته طرفین اقدام می‌کند و در صورت عدم امکان توافق ، چنانچه شرطی ضمن عقد ازدواج یا عقد خارج لازم در خصوص امور مالی شده باشد ، آن را مورد حکم قرار می‌دهد.اگر از این دو طریق گفته شده نتواند به توافقی برسد وارد موضوع اجرت‌المثل و نحله می‌شود.

پس دقت داشته باشید که توافق زوجین با کمک وکیل خانواده ،مقدم بر امور قضایی و اجرت‌المثل و نحله بوده و توافق خلاف آن ، خلاف قانون میباشد.

مهر المثل و مهرالمتعه (تعاریف و تفاوت ها)

مهر المثل و مهرالمتعه : به طور کلی میتوان گفت که همه ی شما عزیزان با معنی و مفهموم واژه مهریه و کاربرد عرفی آن آشنا هستید و میدانید که به مبلغی که قبل از عقد نکاح بین زوجین تعیین و تراضی می شود و به محض وقوع عقد نکاح به ملکیت زوجه در می آید ، مهریه می گویند. اما همین مهریه در عالم حقوق و رویه قضائی طرق و معانی مختلفی دارد که در ادامه به آن می پردازیم.

انواع مهریه

بهتر است بدانید که در حقوق مهریه به سه نوع تقسیم شده است ؛

  • مهرالمسمی
  • مهرالمثل
  • مهرالمتعه

مهرالمسمی

مهرالمسمی همان مهریه ای است که رواج عرفی دارد و با تراضی و توافق طرفین تعیین میشود و در صورت مطالبه زوجه همان مقدار باید به او تقدیم شود و امکان تغییر در مقدار آن وجود ندارد مگر با توافق طرفین.

که البته به این نکته نیز توجه داشته باشید که طبق نظریه شورای نگهبان ، امکان افزایش میزان مهریه وجود نداشته و فقط امکان کاهش و یا بذل آن وجود دارد.

اما قبل از پرداختن به مهرالمثل و مهرالمتعه باید این نکته حقوقی را به شما عزیزان بگوییم که فقط و فقط در نکاح منقطع است که تعیین مهریه الزامی می باشد که اگر مهریه تعیین نشود عقد نکاح منقطع یا همان موقت باطل است و در نکاح دائم الزامی به تعیین مهریه در حین عقد وجود ندارد و پس از عقد نیز طرفین میتوانند با تراضی و توافق یکدیگر به تعیین مهریه بپردازند.

مهر المثل و مهرالمتعه

مهر المثل و مهرالمتعه

اما در ادامه به این خواهیم پرداخت که مهرالمثل چیست و در چه صورتی به جای مهرالمسمی به زوجه مهرالمثل و یا مهرالمتعه تعلق میگیرد با گروه وکلای عدل محور همراه باشید.

مهرالمثل

مهرالمثل در جایی به زوجه تعلق میگیرد که در حین عقد نکاح دائم مهریه تعیین نشده باشد و رابطه زناشویی میان زوجین صورت گرفته باشد و در این حال زوج مکلف به پرداخت مهریه به زوجه بنا به دلایلی اعم از مطالبه زوجه و درخواست طلاق از سوی زوج که ناشی از عدم ایفای وظایف زناشویی زوجه نباشد و … باشد و بین آن ها نیز تراضی صورت نگیرد. در این حال است که زوجه مستحق مهرالمثل مکلف به پرداخت مهرالمثل به زوجه میباشد.

حال سوال آن است که مهرالمثل چگونه و توسط چه کسی و با حصول چه شرایطی تعیین میشود که در ادامه به آن میپردازیم.
طبق قانون مدنی برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین‌ معمول محل و غیره در نظر گرفته شود.

با توجه به همین ماده در قانون مدنی میتوان گفت که اصلا هیچ روال ثابت و مشخصی برای تعیین مهرالمثل وجود نداشته و قطعاً در مورد هر پرونده و هر کیس به صورت کاملا نسبی و با توجه به اوضاع و احوال و قرائن پرونده و وضعیت زوجه تعیین میشود.

همانند وضعیت خانوادگی ، تحصیلات ، محل زندگی ، پیشینه زندگی ، شغل ، جایگاه اجتماعی و … همگی موثر در تعیین مهرالمثل برای زوجه هستند. برای مثال ممکن است برای دو زن با شرایط یکسان که یکی در شهری بزرگ و دیگری در شهری کوچک زندگی میکند مهرالمثل متفاوت تعیین شود و یا برای زنی که تحصیلات دانشگاهی دارد مهرلمثلی متفاوت از زنیکه مدرک دانشگاهی ندارد تعیین شود.

همچنین به سابقه خانوادگی و تعیین میزان مهریه در خانواده زوجه نیز دقت میشود و بر اساس عرف خانوادگی زوجه برای وی مهرالمثل تعیین میگردد.

مهرالمتعه

مهرالمتعه در شرایطی است که همانند مهرالمثل در عقد نکاح دائم ، مهرالمسمی تعیین نشده و زوجین تصمیم به طلاق دارند اما بر خلاف کهرالمثل در اینجا هنوز رابطه زناشویی شکل نگرفته است و در این صورت زوجه مستحق مهرالمتعه میباشد.
باید دقت داشته باشید که بر خلاف مهرالمثل ، مهرالمتعه با توجه به شرایط و وضعیت زوج و تمکن یا عدم تمکن وی تعیین میگردد و شرایط زوجه هیچ دخلی در تعیین میزان مهرامتعه نخواهد داشت.

نکته آخر آنکه زن برای مطالبه مهرالمثل یا مهرالمتعه خود به وکیل خانواده مراجعه می نماید و دادخواست مطالبه مهرالمثل/مهرالمتعه  را تقدیم دادگاه نموده که در این صورت ، کارشناس دادگاه با توجه به شرایط و عوامل مذکور حسب مورد با توجه به شرایط زوجه و یا زوج ، میزان مهرالمثل یا مهرالمتعه و را تعیین و حکم به پرداخت آن صادر خواهد کرد.

نفقه فرزند شامل چه مواردی است ؟

نفقه فرزند : همانطور که میدانید پس از انعقاد عقد نکاح تکالیفی بر ذمه زوجین است و همین روال پس از فرزند آوری نیز وجود دارد و وظایفی بر عهده پدر و یا مادر و در مواردی جد پدری نیز قرار میگیرد. استفاده از تجربیات وکیل نفقه در این زمینه میتواند راهگشای سریع بسیاری از مشکلات شما باشد، در ادامه با عدل محور همراه باشید…

نفقه فرزند از جمله مواردی است که بر ذمه پدر و یا در شرایطی مادر است و باید پرداخت شود که اگر نشود ، دارای ضمانت اجرا خواهد بود.

باید بدانید که بر خلاف نفقه زوجه در قانون مدنی به آن تصریح شده است ، نفقه فرزند در قانون مدنی تصریح نشده است و فقط به آن عنوان ” اقارب ” و ” افراد واجب النفقه ” داده شده است.

همچنین است که نفقه در قانون مدنی تعریف شده است اما موارد آن حصری نیستند و میتوانند شامل مصادیقی بالاتر و بیشتر از آنچه که در قانون تعریف شده است بشوند و مطابق با نیاز های روز جامعه تغییر کنند.

موارد نفقه

نفقه میتواند شامل مواردی اعم از :

  • خوراک
  • پوشاک
  • مسکن
  • هزینه های متعارف
  • و …

بشود.

آیا نفقه شامل هزینه تحصیل نیز می شود ؟

حال سوالی که پیش می آید آن است که آیا هزینه های تحصیل نیز جز موارد نفقه هستند یا خیر؟

باید بگوییم که بر اساس آنچه که از عرف و جامعه بر می آید قطعاً هزینه های تحصیل تا آن جایی که تحصیل بر فرزند واجب است ، بر فرد مکلف به پرداخت نفقه نیز واجب میشود اما هزینه های دانشگاهی و کلاس های خصوصی و کلاس های یادگیری زبان های خارجه و … میتوان گفت بستگی به تمکن وی دارد و وجوبی بر آن نیست.

نفقه فرزند

همانطور که در قانون مدنی آمده است ؛ نفقه فرزند بر عهده پدر است و بعد از فوت پدر یا عدم توانایی مالی او بر عهده جد پدری است اما اگر نه پدر و نه جد پدری تمکن مالی نداشته باشند نفقه بر عهده مادر خواهد بود.

پس به طور کلی میتوان گفت که نفقه فرزند بر عهده پدر میباشد و اگر پدر نفقه فرزند خودش را نپردازد ، فرد میتواند الزام او را از دادگاه بخواهد اما با حصول شرایطی.

شرایط مطالبه نفقه

حال به این میپردازیم که این شرایط چه هستند ؛

نحوه مطالبه نفقه بدین صورت است که اگر فرزند دختر کمتر از نه سال و پسر کمتر از پانزده سال باشد به استناد قانون حمایت خانواده کسی که طفل را نگهداری می کند مثل مادر می تواند برای نفقه او به طرفیت پدر اقامه دعوی کند.

از فاصله سنین مذکور تا هجده سال تمام نیز در صورتی که حکم رشد از دادگاه گرفته شده باشد فرزند می تواند بر علیه پدر یا هر شخص دیگری که پرداخت نفقه بر عهده اوست اقامه دعوی کند اما اگر حکم رشد از دادگاه گرفته نشده باشد تا پایان هجده سالگی تمام یعنی تا اول نوزده سالگی فرزند نمی تواند به تنهاییی اقامه دعوی کند.

پرداخت نفقه تا چه سنی ادامه دارد ؟

یکی دیگر از مواردی که باید به آن پرداخته شود آن است که پرداخت نفقه تا چه سنی باید ادامه پیدا کند و وجوب پرداخت نفقه تا چه سنی بر عهده فرد است ؛ در خصوص این جواب باید بین فرزند دختر و پسر قائل به تفکیک شویم زیرا که در این مورد نیز قانون ساکت است اما پاسخ این است که بر طبق قانون مدنی کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی وسایل معیشت خود را فراهم سازد و این ملاک تصمیم گیری قضات در این خصوص است.

با توجه به عرف و رویه ضائی میتوان گفت که ، فرزندان پسر پس از هجده سالگی، و اتمام دوره خدمت سربازی اگر توانایی کار داشته باشند، مستحق دریافت نفقه نمی باشند ولی در مورد فرزندان دختر رویه بر این است که اگر آن دختر مشغول به شغلی نباشد پرداخت نفقه او تا زمان ازدواج بر عهده پدر و با شرایط گفته شده بر عهده جد پدری و یا مادر است.

نحوه تعیین نفقه

اصولا دادگاه برای تعیین نفقه پرونده را به کارشناسی ارجاع میدهد و کارشناس با توجه و اوضاع و احوال و قرائن زندگی طرفین میزان نفقه را تعیین میکند که این میزان نفقه با توجه به شرایط قابل تغییر با درخواست مجدد از دادگاه میباشد.

برای مثال هنگامی که برای فردی ماهیانه حدود هفتصد هزار تومان نفقه تعیین شده باشد و در حال حاضر با توجه به شرایط شغلی و تحصیلی و … هزینه های زندگی او افزایش یافته باشد میتوان از دادگاه درخواست مجدد برای تجدید در میزان مطالبه نفقه را نمود.

نکته آخر آنکه نپرداختن نفقه فرزند در صورت تمکن مالی جرم نیز محسوب می شود و بر طبق قانون حمایت خانواده مجازات نپرداختن نفقه افراد واجب النفقه مثل فرزند حبس تعزیری درجه شش می باشد. و حتی نپرداختن نفقه فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی و یا کودکان تحت سرپرستی هم مشمول مجازات این ماده است.