دیه فرزند به چه کسانی تعلق میگیرد؟

از لحاظ قانونی دیه فرزند به چه کسانی تعلق میگیرد؟ دیه مال مقدر و معین شده ای است که در شرع و در فقه برای جان انسان معین شده است در مواردی که قتل و یا جنایت و یا آسیب وارده به فرد،قصاص ندارد.

گاهی افراد ممکن است در اثر اتفاق های مختلف جان خود را از دست بدهند. مواردی نظیر کشته شدن به توسط دیگری،مرگ طبیعی،بیماری،بلایای طبیعی،مرگ در اثر آسیب و جنایت وارده و … که برخی از آنان مجازات قصاص را به همراه داشته و برخی از آنان دیه به همراه دارند.

دیه فرزند

از مواردی که به متوفی دیه تعلق میگیرد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

  • چنانچه شخصی متوفی را کشته باشد و اولیای دم متوفی از قصاص گذشت کرده و به دیه مصالحه کرده باشند.
  • چنانچه شخصی که متوفی را کشته است مجنون یا صغیر بوده باشد.
  • قتل صورت گرفته به صورت غیر عمد بوده باشد.
  • چنانچه متوفی در اثر ازدحام یا شلوغی کشته باشد به نحوی که قاتل وی هرگز پیدا نشود و دیه وی از بیت المال پرداخت میگردد.

 

– اما بحث اینجاست که در صورت دریافت دیه،این دیه به چه کسانی تعلق میگیرد؟

– در واقع ورثه متوفی چه کسانی هستند که از دیه متوفی ارث میبرند و سهم دارند؟

– چنانچه متوفی هم دارای فرزند و هم دارای پدر و مادر بوده باشد دیه او به چه کسانی تعلق میگیرد؟

– به چه افرادی دیه تعلق میگیرد؟

در درجه اول باید به این نکته مهم بپردازیم که آیا فردی که آسیب دیده است و به تبع این آسیب مستحق دیه است،فوت شده است و یا زنده مانده است.

چنانچه زنده مانده باشد ،دیه آسیب و جراحت وارده به شخص خودش تعلق میگیرد. و دیگران هیچ حقی برای دیه وی ندارند.
اما چنانجه فوت کند حسب مورد،دیه جراحت یا دیه قتل یا دیه فوت به افرادی تعلق میگیرد که در زمان فوت،ورثه او محسوب گردند.

ورثه چه کسانی هستند؟

ورثه افرادی هستند که از شخصی که فوت شده است ارث میبرند. و از آنجایی که دیه نیز جزسهم الارث محسوب میگردد،بر حسب طبقات و درجات ارث تقسیم میشود. و چنانجه طبقات بالاتری وجود داشته باشند،به طبقه پایین تر ارث نخواهد رسید.

  • طبقه اول / درجه اول عبارتند از : پدر و مادر و فرزندان
  • طبقه اول / درجه دوم عبارتند از : نوه ها
  • طبقه دوم / درجه اول عبارتند از : خواهر ، برادر و پدربزرگ و مادربزرگ
  • طبقه دوم / درجه دوم عبارتند از : برادرزاده ها ، خواهرزاده ها و مادر و پدر مادربزرگ و پدربزرگ
  • طبقه سوم / درجه اول عبارتند از : خاله ها ، عمو ها ، عمه ها و دایی ها
  • طبقه سوم / درجه دوم عبارتند از : خاله زاده ها ، عمو زاده ها ، عمه زاده ها و دایی زاده ها

نحوه تقسیم دیه میان اولیای دم

دیه به خانواده مادری فرد،تعلق نمیگیرد و فقط به خانواده پدری تعلق میگیرد. و به آنان بر حسب سهم الارثشان تعلق میگیرد.

زوجه و زوج متوفی در قصاص حقی ندارند. اما چنانچه به دیه مصالحه شود،از دیه ارث میبرند. و همچنین اگر زوجه باردار باشد ، دیه به جنین نیز تعلق میگیرد.

فسخ یک طرفه عقد موقت

فسخ یک طرفه عقد موقت و نکات مهم آن با گروه وکلای عدل محور : اسلام دینی است که همیشه جوانان را به ازدواج تشویق و امر ازدواج را در کتب دینی خودش و سخنان بزرگانش ترویج کرده است و این موضوع در قانون ما نیز منعکس شده است.

ازدواج در اسلام و در قوانین ما به دو نوع ازدواج تقسیم شده است. ازدواج دائم و ازدواج موقت که هرکدام احکام و آثار مربوط به خودشان را دارند و از یکدیگر متمایز هستند.

فسخ یک طرفه عقد موقت

برخی از تفاوت های میان نکاح دائم و نکاح موقت عبارتند از:

• مهریه

برای عقد نکاح دائم نیازی نیست که در حین عقد مهریه معینه انتخاب گردد. و بعداً میتوان مهرالمثل و یا مهرالمتعه معین نمود. اما چنانچه در عقد موقت مهریه معین نشود،عقد صحیح نخواهد بود.

• ارث

در نکاح دائم زوج و زوجه از یکدیگر ارث میبرند اما در نکاح موقت زوج و زوجه از یکدیگر ارث نمیبرند. و حتی نمیتواند شرط کرد که این دو از یکدیگر ارث ببرند و چنانچه چنین شرطی ضمن عقد نکاح موقت درج شود. نه تنها باطل بوده،بلکه مبطل عقد نکاح نیز خواهد بود.

• نفقه

نفقه از جمله وظایف زوج در عقد نکاح دائم در برابر زنی که تمکین میکند بوده و زوج موظف است تمامی مخارج مالی زوجه نظیر خوراک و پوشاک و تحصیلات و هزینه های جراحی و درمانی و … را پرداخت کند. اما در نکاح موقت همچین شرطی لازم نیست مگر آنکه شرط شده باشد.

• لزوم ثبت نکاح

ثبت نکاح لازم است که ثبت گردد و چنانچه ثبت نگردد برای زوج ضمانت اجرای کیفری دارد. اما نگاح موقت اینگونه نبوده مگر در شرایطی نظیر آنکه شرط شده باشد. و یا زوجه باردار گردد که در آن صورت لزوم ثبت آن وجود خواهد داشت.

• طلاق

برای آنکه رابطه ازدواج به جدایی ختم گردد در عقد نکاح دائم صیغه طلاق خوانده میشود. اما در عقد نکاح موقت،عقد موقت فسخ میگردد.

در این مقاله در خصوص فسخ نکاح موقت و مواردی که مطابق آن میتوان عقد موقت را فسخ نمود. صحبت کرده و به شما عزیزان طالاعات لازم و کافی را بدهیم. پس با وکلای متخصص ما همراه باشید….

فسخ یک طرفه عقد موقت

هرگاه در عقد موقت زوجین دیگری علاقه ای به ادامه زندگی مشترک نداشته باشند. و نخواهند که دیگر رابطه زوجیت آنان ادامه پیدا کند،به دو روش میتوانند به این رابطه زوجیت خاتمه بدهند:

  • فسخ نکاح
  • بذل مدت

فسخ نکاح نیاز به وجود شرایط خاصی دارد که این شرایط مطابق آنچه که در قانون معین شده است. برخی از آنان مختص به زوجه و برخی دیگر مختص زوج میباشد.

آن دسته از شرایطی که برای فسخ یک طرفه عقد موقت مختص زوجه میباشند عبارتند از:

  • جنون
  • عنن
  • خصاء
  • مقطوع بودن آلت تناسلی که مرد قادر به انجام رابطه زناشویی نباشد.

آن دسته از شرایطی که برای فسخ عقد نکاح موقت مختص زوج میباشند عبارتند از:

  • قرن
  • جذام
  • برص
  • افضاء
  • زمین گیری
  • نابینایی هردو چشم

تغییر جنسیت در قانون ایران

تغییر جنسیت یا به زبان ساده و صحیح تر و علمی تر ، تطبیق جنسیت ؛ به عملی گفته میشود. که برای افرادی بوده در بدن و جسم منتسب به روح و هویت خودشان به دنیا نیامده اند و با همان شرایط در حال زندگی هستند.

به عنوان مثال حالتی را در نظر بگیرید که فردی دارای تمامی هورمون ها و ترشحات مربوط به زنان میباشد. و خلق و خو و رفتار و کردار و نوع تفکر و حتی نوع گرایش به فرد دیگری او مطابق با هورمون ها و رفتار های زنانه میباشد. اما بدن و جسمی که در آن زندگی میکند و با آن بدن به دنیا آمده است. بدن منتسب به مردان و هیبت مردانه و آلت تناسلی مردانه میباشد.

اکثر افراد جامعه در ابتدا فکر میکنند که این افراد بیمار هستند. و یا تحت تاثیر جامعه قرار گرفته اند با مصرف دارو و یا رفتن به روانپزشک و تراپی خوب میشوند. اما در واقع اینگونه نیست و این اختلالی واقعی و علمی میباشد که این افراد دچار آن میباشند. همانگونه که بسیاری از افراد دچار عوارضی نظیر سرطان،سنگ کلیه،سرماخوردگی،کرونا و … هستند. و به دنبال درمان آن هستند؛این افراد نیز به دنبال درمان اختلال خود هستند تا بتوانند به راحتی و در بدن متناسب با هویت خود زندگی کنند.

تغییر جنسیت

برای درمان تنها راهکاری که وجود دارد عمل تغییر جنسیت یا همان تطبیق جنسیت بوده. که در این مقاله که به کمک وکیل متخصص تغییر جنسیت گروه وکلای عدل محور نگارش شده است به روند قانونی آن میپردازیم و توضیحاتی را ارائه مینماییم.

مراحل قانونی تغییر جنسیت

  • در ابتدا باید عنوان کنیم که مرجع صالح برای رسیدگی به عمل تغییر جنسیت و صدور مجوز تغییر جنسیت افراد،دادگاه خانواده میباشد.
  • فردی که متقاضی این عمل بوده باید در ابتدا به کمک وکیل متخصص خانواده ،دادخواستی مبنی بر اجازه صدور عمل تغییر جنسیت را از طریق دفاتر خدمات قضایی به دادگاه خانواده واجد صلاحیت تقدیم نماید.
  • در مرحله دوم قاضی که دادخواست شخص متقاصی به او ارجاع شده است. پس از رسیدگی و بررسی و گفت و شنود با شخص متقاضی چنانچه صالح بداند. فرد را به پزشکی قانونی ارجاع میدهد تا معاینات لازم و کافی بر روی وی انجام شود و سپس نظریه پزشکی قانونی به قاضی مذکور ارجاع و اظهار گردد.
  • مراحل بعدی در صورتی ادامه میابد که نظریه پزشکی قانونی در خصوص تقاضای این فرد مثبت بوده باشد. و پزشکی قانونی نیز این امر را تایید کند که این فرد دچار اختلالات هورمونی نبوده. بلکه به جدیت هویت بدنی او با هویت روحیات او متفاوت بوده و انجام این عمل بر وی الزامی میباشد.
  • مرحله آخر مرحله ای است که قاضی با توجه به نظریه پزشکی قانونی و روانپزشک مورد تایید پزشکی قانونی،رای مقتضی مبنی بر عمل تغییر جنسیت را صادر کرده. و پس از آن فرد میتواند عمل تطبیق جنسیت خود را انجام بدهد.

در مرحله پزشکی قانونی چه معایناتی انجام میگردد؟

در ابتداء فرد به محض ورود باید یک پروسه درمان و روانشناسی را نزد مشاور و روانپزشک متخصص را طی کند. و حداقل 10 جلسه به گفت و گو با روان پزشک بپردازد.

همچنین در طول این مدت آزمایشات بسیاری نظیر آزمایشات هورمونی و یا کاریو تراپی بر روی وی انجام میگردد. تا پزشکی قانونی مطمئن گردد که این تصمیمی که فرد متقاضی گرفته است در اثر اختلالات هورمونی و یا کروموزومی نمیباشد.

بعد از انجام عمل چه مراحلی را باید پشت سر گذاشت؟

بعد از با موفقیت به سرانجام رسیدن عمل،فرد باید با هویت جدید خود به دادگاه مراجعه کند. و پس از انجام معاینات دوباره،درخواست صدور شناسنامه و کارت های هویتی جدیدی داشته باشد. که پس از صدور آن،هویت جدید وی به رسمیت شناخته میشود. و چنانچه مرد باشد میتواند تقاضای معافیت دائم خود را از سازمان نظام وظیفه داشته باشد.

فحاشی در اینستاگرام و نحوه شکایت از آن

پیگیری قضایی فحاشی در اینستاگرام با گروه وکلای عدل محور :  امروزه بنا به دلایل نا معلوم و نامشخصی،مردم ایران به مردمی عصبی تبدیل شده اند و خود آمار نیز این موضوع را اثبات مینماید. که با توجه به آمار به دست آمده از وضعیت سلامت روانی مردم ایران،این مشکل بعد از ورود ویروس کرونا به ایران بدتر شده. و آمار مشکلات عصبی و روانی بیشتر از پیش شیوع پیدا کرده است.

این قضیه در جامعه نیز نمود بیرونی پیدا کرده است. و با متاسفانه در کوچه و خیابان و حتی میهمانی ها و در جمع های خانوادگی با حجم وسیعی از فحاشی و توهین و دعوا و ضرب و جرح و … رو به رو هستیم.

از آنجایی که امروزه تمامی مردم و در هر خانواده ای حداقل یک گوشی تلفن همراه هوشمند وجود دارد. همه ی افراد دسترسی آزاد به فضای اینترنتی و پیامرسان هایی که همه استفاده میکنند،دارند. و به راحتی میتوانند احساسات و عواطف خود را در فضای اینترنتی و پیامرسان های مختلف نظیر ایسنتاگرام،واتس اپ،تلگرام و … بروز دهند.

فحاشی در اینستاگرام

همچنین بسیاری از افراد به این موضوع فکر میکنند که دسترسی به اطلاعات اشخاص صاحب حساب در فضای اینستاگرام،واتس اپ یا … مشکل و غیرممکن بوده. و به همین دلیل فکر میکنند که جرمی در این بستر و در این فضاها اتفاق نمی افتد. و به ارتکاب جرایمی نظیر رابطه نامشروع،توهین،فحاشی و دیگر جرایمی که امکان ارتکاب در این فضاها را دارد میپردازند. غافل از اینکه نه تنها در این فضا و بستر جرم ارتکاب میابد بلکه قابل پیگیری با عنوان توهین در فضای مجازی نیز میباشد.

در این مقاله که به کمک وکیل کیفری نگارش شده است. به توضیح در خصوص جرم فحاشی در فضای اینستاگرام پرداخته و مجازات و نحوه شکایت آن را توضیح میدهیم پس با عدل محور همراه باشید.

فحاشی در اینستاگرام چگونه ارتکاب میابد؟

فحاشی یا همان فحش دادن زیر مجموعه جرم توهین بوده که در قانون مجازات اسلامی اینگونه تعریف میشود:

” توهین به افراد، فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون جزای نقدی خواهد بود “

پس همانگونه که مشاهده کردید هرگونه لفظ بی ادبانه و رکیکی که محتوای توهین آمیز داشته باشد. و فرد مخاطب را ناراحت کند،توهین محسوب شده و قابل پیگیری و مجازات خواهد بود.

قذف نیز نوعی از توهین بوده که بر خلاف جرم توهین مجازاتی حدی دارد که غیرقابل تخفیف،تعلیق و تعویق میباشد. که به نسبت زنا یا لواط دادن به شخصی را قذف میگویند که این جرم نیز در فضای اینستاکرام به وقوع میپیوندد و قابلیت پیگیری دارد.

فحاشی در اینستاگرام به این شکل است که شما فحشی را که در کوچه و خیابان و میهمانی و … به فردی میدهید. در اینجا در اینستاگرام فرد برای او به شکل نوشته به جای میگذارید. همانند اینکه برای یکی از عکس ها و یا پست های شخص کامنتی با محتوای توهین آمیز گذاشته. و یا در دایرکت فرد که جایی برای چت کردن و صحبت کردن بوده به او فحش بدهید.

شکایت از فحاشی در اینستاگرام

چنانچه مورد فحاشی اینستاگرامی قرار گرفتید و یا با پیامی توهین آمیز در اینستاگرام مواجه شدید. به سرعت از مسیج و پیام مربوطه اسکرین شات بگیرید. چرا که امکان پاک کردن پیام ها در فضای اینستاگرامی وجود دارد.

پس ازاسکرین شات گرفتن،اسکرین شات خود را به پلیس فتا برده تا صحت و سقم اسکرین شات شما احراز گردد. و از طریق درگاه های اینستاگرامی که پلیس فتا به آن دسترسی دارد. بتوانید آی دی طرف مقابل را پیدا کنید و اطلاعات فرد را بیرون بکشید و سپس با مدارک بالا شکایت خود را ثبت نمایید.

حق طلاق چیست ؟

تعریف حق طلاق در قانون و نکات کلیدی که باید بدانید : شما در درجه اول بايد بدانيد كه مطابق قانون مدني و قوانين ايران در حوزه خانواده و قواعد آمره كه در شرع مقدس و در قرآن آمده است. زن حق طلاق ندارد و بعد از اينكه ازدواج كرد و عقد نكاح منعقد شد،زوجه نميتواند طلاق بگيرد و بايد در قيد زوجيت زوج بماند.

اما مرد حق طلاق دارد و ميتواند هرزمان كه خواست با مراجعه به دادگاه و دادن مهريه زوجه و رعايت مقررات مندرج در عقدنامه و شروطي كه امضاء كرده است،زنش را طلاق بدهد. و براي طلاق دادن زنش نيازي به ارائه هيچ دليلي به دادگاه ندارد.

ولی زوجه با اينكه حق طلاق ندارد اما با مراجعه به دادگاه ميتواند با ارائه دلايل و مداركي و ادله محكمه پسندي،ميتواند طلاق خود را بگيرد. اطلاعات بیشتر در مقاله طلاق به درخواست زوجه همین وب سایت.

حق طلاق چیست ؟

مواردي نظير اعتيادي كه مخل زندگي مشترك باشد. كتك خوردن از زوج به صورت مكرر،عسر و حرج كه تحمل زندگي مشترك را براي زوجه ممكن نسازد. ندادن نفقه ، عدم تمكين و … همه و همه باعث آن ميشوند كه زن بتواند در دادگاه ادله مذكور را ارائه كند و بتواند طلاق بگيرد.

حال اما ممكن است شرايطي پيش بيايد كه زوجه خود بتواند راسا اقدام به طلاق كند. بدون آنكه به ارائه دليلي مبني بر عدم توان ادامه زندگي مشترك نيازي داشته باشد.

در اين مقاله در خصوص حق طلاق زوجه صحبت ميكنيم. با وکیل خانواده گروه وکلای عدل محور همراه باشید…

حق طلاق زوجه به چه معناست؟

حق طلاق زوجه يعني آنكه زوج به زوجه وكالت ميدهد كه تو هر زماني كه دلت خواست از سمت من ميتواني به دادگاه بروي و به وكالت از من، دعوي طلاق اقامه كني و خودت را از سمت من مطلقه سازي؛بدون آنكه نيازي به ارائه دليل داشته باشي.

  • در واقع حق طلاقي كه اين روزها مرسوم است. همان وكالت نامه اي است كه بعد از انعقاد عقد نكاح،زوج به زوجه ميدهد كه بتواند از سمت زوج،خودش را مطلقه سازد.
  • وكالت در طلاق همان وكالتنامه مرسومي است كه بين طرفين منعقد ميشود. نظير وكالت در فروش،وكالت در خريد،وكالت بين موكل و وكلاي دادگستري و …
  • اين وكالت در طلاق نيز وكالت نامه اي است كه زوج به زوجه ميدهد. تا مطابق آن زوجه بتواند از سوي زوج هر زمان كه خواست خودش را مطلقه سازد.

نكات مهم وكالت در طلاق

مهم ترين نكته اي كه در خصوص وكالت در طلاق بايد رعايت شود آن است كه حق عزل وكيل توسط موكل،بايد اسقاط شود. وگرنه زوج ميتواند هر زمان كه خواست،زوجه را به عنوان وكيل عزل كند.

نكته ي ديگري كه در خصوص وكالتنامه طلاق بايد رعايت شود آن است كه حق توكيل به غير و حق انتخاب وكيل دادگستري در وكالتنامه وجود داشته باشد. وگرنه در واقع وكالتنامه بي اعتبار بوده و ارزشي ندارد. چرا كه غير وكيل طلاق دادگستري نميتواند در محاكم قضايي اقامه دعوي كند. و زوجه بايد حق توكيل به غير را داشته باشد تا وكيل وي بتواند در دادگاه اقامه دعوي نمايد.

حق تعيين مسكن با چه کسی است ؟

حق تعيين مسكن : حقوق شهروندي و حقوق انساني آن است كه هر فردي بايد بتواند هركاري كند كه دوست دارد و هر چيزي كه مربوط به او و بدن او و اعمال او باشد را آزادانه انجام بدهد و هيچ قانوني و هيچ ديني و هيچ حكمي نتواند آزادي او را محدود سازد.

اما هميشه اينگونه نيست و اصولا در اكثر كشور ها اين حقوق شهروندي رعايت نميشود و قوانين حاكم بر جامعه براي افراد،نوع پوشش آن ها،شغل آن ها،محل زندگي آن ها و … تصميم ميگيرند.

ايران هم از اين قاعده مستثني نيست و در مواردي براي حقوق مكتسبه و حقوق اوليه افراد تصميم ميگيرد.

هر انساني حق دارد آزادانه هركجا كه ميخواهد زندگي كند و دختري كه مجرد است و شوهر ندارد،اقامتگاه او محل زندگي او محسوب ميشود و نه محل زندگي پدرش و يا مادرش.

اقامتگاه يك موضوع حقوقي است و در موارد بسياري نظير صلاحيت دادگاه ها،ابلاغيه هاي دادگاه و … كاربرد دارد و اقامتگاه فرد معين كننده موارد بسياري ميباشد.

حق تعيين مسكن

  • حال آيا اقامتگاه زن شوهر دار نيز محل زندگي خودش ميباشد؟
  • اقامتگاه زن شوهر دار چگونه معين ميشود و به چه صورت است؟

اقامتگاه زن شوهر دار

اقامتگاه زن شوهر دار محل زندگي شوهرش است و خانه اي كه شوهر زن در آنجا زندگي ميكند،اقامتگاه زن است. و زن نبايد محل زندگي مشترك با همسرش را به هيچ عنوان ترك كند و قانون اين اجازه را به وي نميدهد.

چنانچه زوجه محل زندگي مشترك و منزل شوهرش را ترك كند،ناشزه محسوب ميشود. و مستحق نفقه نخواهد بود و شوهر ميتواند حكم اجازه ازدواج مجدد خود را از دادگاه بگيرد.

حال آيا زن ميتواند كاري كند كه محل زندگي خودش و هرجايي كه خودش سكونت دارد اقامتگاه او محسوب شود؟ با ما همراه باشيد.

حق تعيين مسكن

در هنگام عقد نكاح با تنظيم قراردادي مبني بر حق تعيين مسكن،زوج و زوجه متعهد ميگردند و اقرار ميكنند كه اقامتگاه هركدام از آن ها،محل زندگي شخصي خودشان است. و نه محلي صظهكه زوج براي زندگي معين كرده است.

بنابراين قرارداد چنانچه زوجه بنا به دلايل كاري و شخصي و … نظير نگهداري از والدينش و يا سفر كاري منزل مشترك را براي مدتي ترك كند. به معناي عدم تمكين وي نبوده و وي همچنان مستحق نفقه ميباشد و زوج نيز به اين موضوع رضايت داده است و نميتواند حكم اجازه ازدواج مجدد خود را از دادگاه دريافت نمايد.