ثبت شکواییه و دادخواست

شکواییه و دادخواست و موارد مندرج در آن

دادخواست

هر دادخواستی برای آنکه مورد قبول واقع شود و به مرحله رسیدگی برود دارای مندرجاتی است که برگه چاپی مخصوص دادخواست باید نوشته شود که فقدان برخی از آنان موجب ابطال آن و فقدان برخی از آنان موجب اخطار رفع نقص از سوی دادگاه میشود ، برخی از آنان نیز الزامی هستند اما ضمانت اجرایی برای آن ها در قانون پیش بینی نشده است.

سه رکن اصلی دادخواست

خواهان

خواهان همان مدعی می باشد که طرح دادخواست نموده و چیزی را از دادگاه برای خود میخواهد.

خوانده

خوانده کسی است که خواهان حضور او را الزامی دانسته و در و دعوی علیه او اقامه میشود.

موضوع دادخواست

موضوع دادخواست که به آن خواسته یا موضوع دعوی نیز میگویند چیزی است که خواهان از دادگاه میخواهد.

از موارد دیگری که برای ارائه دادخواست وجود دارد میتوان به هزینه دادرسی اشاره کرد که با توجه به تمبر های مالیاتی در هر دعوایی با هر خواسته و دعاوی مختلف اعم از مالی و غیر مالی تفاوت دارد و حسب مورد هزینه مشخص و مخصوص به آن دعوی را دارد.

شکواییه و دادخواست

شرح دادخواست

پشرح دادخواست در واقع به توضیح و توصیف و مستندات و ادله های موضوع آن میپردازد ، اینکه دلیل طرح دعوی چه بوده و مستندات آن چه میباشد و ادله های موجود برای دعوی چه مواردی هستند.

درخواست

دقت داشته باشید که دادخواست نیز به نوعی درخواست است اما نیاز به تشریفات دارد اما برخی درخواست ها هستند که تقدیم دادگاه می شوند و نیازی به تشریفات دادخواست ندارند همانند :

  • درخواست تامین دلیل
  • درخواست صدور گواهی انحصار وراثت
  • درخواست مهروموم
  • درخواست ترکه
  • درخواست تحریر ترکه
  • درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش
  • درخواست صدور صلح و سازش
  • درخواست تاخیر اجرای حکم
  • درخواست تعیین قیم
  • درخواست تقسیم ترکه یا ارث

پس از تقدیم دادخواست و درخواست ها و ذکر موارد مندرج و اساسی در آن ، پرونده به مرحله رسیدگی و دادگاه ارجاع داده میشود و به آن رسیدگی میشود.

شکواییه

شکواییه برای شکایت از جنبه کیفری موضوع و یا عمل مجرمانه میباشد که همانند دادخواست الزامی به نوشتن آن در برگه های مخصوص چاپی وجود ندارد و طبق قانون آیین دادرسی کیفری عدم نوشتن شکواییه در برگه های مخصوص نباید باعث عدم پذیرش شکایتی شود که در دادسرا مطرح میشود.

مواردی که باید در شکواییه ذکر شوند

شاکی

کسی است که شکایت را مطرح میکند و حضور متهم و مجازات او را از دادگاه میخواهد که اگر همراه مجازات جبران ضرر و زیان را نیز بخواهد ، به او مدعی خصوصی گفته میشود

موضوع شکایت

تاریخ و محل وقوع جرم

ضررو زیان وارده به مدعی

ادله وقوع جرم، اسامی و مشخصات شاهدان ومطلعان

مشخصات و نشانی کسی که از او شکایت دارید.

شکواییه برای طرح شکایت از جرائم قابل گذشت میباشد که با شکایت شاکی خصوصی و سپس ارجاع دادستان تحقیقات مقدماتی در خصوص آن شروع میشود و اگر بازپرس وقوع جرم را محرز تشخیص بدهد متهم را احضار کرده و به اون تفهیم اتهام میکند و در صورت نیاز از او تامین متناسب با جرم ارتکابی گرفته و سپس پرونده را برای رسیدگی به دادگاه کیفری اعم از کیفری یک یا دو متناسب با جرم ارتکابی ارجاع میدهد.

دقت داشته باشید که در تمام موارد باید مشخصات کامل خواهان و شاکی اعم از :

  • نام
  • نام خانوادگی
  • شماره تلفن
  • اقامتگاه
  • آدرس دقیق
  • کد پستی
  • نام پدر
  • و …

نوشته شود و همینطور در مورد خوانده و متشکی عنه نیز باید تمامی مشخصاتی را که از وی میداند همانند موارد بالا ذکر کند و رویه دادرسی را پیش ببرد.

همانگونه که قبلا گفته شد تنظیم شکواییه و داد خواست بسیار بسیار حائز اهمیت میباشد زیرا کوچکترین اشتباهی ممکن است منجر به رد دادخواست ، ابطال دادخواست ، رد دعوی ، موقوفی تعقیب ، منع تعقیب و … شود. گروه وکلای عدل محور آماده ی ارائه هرگونه مشاوره حقوقی در خصوص چگونگی تنظیم شکوائیه و دادخواست و قبول تنظیم انواع دادخواست و شکواییه در دعاوی مختلف اعم از حقوقی و کیفری میباشد.

وکیل تغییر جنسیت + مراحل قانونی

تغییر جنسیت : در ابتدا برای رسیدن به مراحل حقوقی باید بدانید که چرا افراد به این مساله رو می آورند.
تغییر جنسیت در افراد ترنسکشوال رخ میدهد که جنسیت روح و جسم آن ها با هم تطبیق ندارد ، یعنی ممکن است دارای روحی زنانه باشند در کالبدی مردانه و یا روحی مردانه در کالبدی زنانه و به کار بردن عبارت تغییر جنسیت برای این افراد اصلاً صحیح نمیباشد و عبارت تطبیق جنسیت صحیح به نظر می رسد.

بر خلاف نظر عموم جامعه این افراد نه بیمار هستند نه به واسطه اتفاقات گذشته دچار همچین تناقضاتی شده اند و نه هیچ چیز دیگری که عموم فکر می کنند ؛ بلکه بسیار ساده است روح و جسم این افراد باهم تطابق ندارد ، همین.

تغییر جنسیت

مراحل قانونی تطبیق جنسیت در رویه قضائی ایران

در ابتدا فرد باید به دو روانپزشک متخصص در این زمینه مراجعه کند و مشاوره های طولانی مدت بگیرد و عدم تطابق روح و جسم خودش را تایید کند و تاییدیه این دو پزشک را به دادگاه اعلام کند و دادخواست (به دلیل جا افتادن این واژه مجبور به استفاده از آن هستیم اما شما فراموش نکنید که واژه درست آن “تطبیق جنسیت” میباشد) را به دادگاه تقدیم کند.

سپس دادگاه در صورت احراز نظریات روانپزشک و وجود تناقضات بین روحیات و جسم فرد ، وی را به پزشکی قانونی ارجاع میدهد.

پزشکی قانونی پس از ویزیت های بسیار متعدد در بازه زمانی های مختلف باید اختلال جنسی (که این واژه نیز جای بحث دارد) را توسط متخصصان و پزشکان و روانپزشکان خود مرکز پزشکی قانونی تایید کند و نتایج را به دادگاه اعلام کند.

سپس پس از تایید دادگاه و صدور حکم تغییر جنسیت فرد شروع به هورمون تراپی ، روان درمانی و چک آپ های متعدد پزشکی میکند و پس از جراحی نیز با همان حکم دادگاه میتواند تمامی مدارک خود را با هویت جدیدش تطبیق بدهد. بدیهی است استفاده از وکیل تغییر جنسیت ، سرعت فرایند رای گیری را بالا برده و احتمال موفق بودن پرونده رو به صورت چشم گیری افزایش می دهد ، جهت اطلاعات بیشتر ، با کارشناسان حقوقی ما در تماس باشید..

تغلیظ دیه

تغلیظ دیه در درجه ی اول باید بدانید دیه چیست. ما در ابتدا به تعریف مختصر دیه م یپردازیم سپس تغلیظ دیه را برای شما تعریف میکنیم ، با گروه وکلای عدل محور همراه باشید…

دیه

در فارسی به دیه ، خون بها میگویند.

دیه به مقدار مشخصی میگویند که در قانون و شرع برای برای نفس،اعضای بدن،منافع تعیین شده است.
دیه غیر مقدر که در عالم حقوق به آن ارش میگویند مقدار مشخص نشده ای برای صدمات عمدی یا غیر عمدی بر بدن میباشد که با توجه به نظریه کارشناس و پزشکی قانونی تعیین میشود. در مواردی که صدمات بر بدن قصاص ندارد و یا به هر علت قصاص دارد اما اجرا نمیشود ، مجازات به دیه تبدیل میشود.

تغلیظ دیه

واژه ی تغلیظ ریشه از کلمه ی غلظت دارد،به این معنا که طبق شرایطی که در قانون تعیین شده است میزان دیه تا یک سوم مقدار اصلی دیه افزایش پیدا میکند.
یعنی مقدار دیه پرداختی ؛ یک سوم مقدار دیه مضاف بر خود مبلغ دیه است که ابتدای هر سال توسط قوه قضائیه اعلام میشود.

تغلیظ دیه

شرایط تغلیظ دیه

در دو مورد صورت میگیرد

  • اول در ماه های حرام
  • دوم در حرم مکه

تغلیظ دیه در ماه های حرام

ماه های حرام عبارتند از ؛ محرم ، رجب ، ذی القعده و ذی الحجه

یعنی هرگاه قتل در این ماه ها صورت گیرد ، مرتکب اگر قصاص نشود باید یک سوم دیه به مبلغ پرداختی دیه اش اضافه کند.
اما نکته مهم در این خصوص آن است که اگر ارتکاب جنایت در یکی از این ماه ها صورت گیرد ، مرگ مجنی علیه نیز باید در یکی از همین چهار ماه صورت گیرد.

یعنی اگر جانی ضربه ای را در آخر ماه محرم به مجنی علیه وارد کند و مجنی علیه در ماه صفر فوت کند ، مشمول تغلیظ نخواهد شد زیرا ارتکاب و فوت هر دو در ماه حرام نبوده است.

تغلیظ دیه در حرم مکه

چنانجه قتل و جنایت در حرم مکه صورت گیرد نیز مشمول حکم تغلیظ دیه خواهد بود و همانند نکته قبلی مهم آن است که هر دو عمل ارتکاب جانی و فوت مجنی علیه باید در حرم مکه صورت گیرد.

نکات تکمیلی

در این مساله تفاوتی بین آنکه چه کسی مسئول پرداخت دیه است نیست مگر در جایی که اولیای دم باید تفاوت دیه را پرداخت کنند که در اینجا دیه تغلیظ نمیشود.

این قوانین در تمامی جرائم اعم از عمدی و غیرعمدی جاری است. در دیه بر اعضا و منافع مقررات تغلیظ دیه جاری نمیشود و فقط در دیه بر نفس مقررات آن اعمال میشود.

استفاده از سند مجعول

استفاده از سند مجعول : پس از مبحث جعل ، باید به استفاده از سند مجعول بپردازیم پس اگر مقاله ما در رابطه با جعل را نخوانده اید ابتدا به مقاله جعل در همین وبسایت مراجعه کنید و سپس به مطالعه این مقاله بپردازید زیرا حتماً به اطلاعات مقاله ی جعل نیاز پیدا خواهید کرد.

معنای استفاده از سند مجعول

همانطور که از اسمش پیداست و نیاز به تعریف خاصی ندارد جرم استفاده از سند جعل شده جرمی است که در آن مجرم از سند مجعولی که یا خودش جعل کرده یا توسط دیگری جعل شده است استفاده میکند.

مصادیق جرم استفاده از سند جعلی

آنگونه که از قانون مجازات اسلامی و مواد مرتبط به عنوان مجرمانه ” استفاده از سند مجعول ” استنباط میشود مصادیق استفاده از سند جعلی عبارتند از به کار بردن

  • تسلیم
  • ارائه
  • انتشار
  • واگذار کردن
  • استعمال
  • استناد
  • مبادله

دقت داشته باشید که جرم استفاده از سند جعلی همانند جرم جعل ، جرمی مطلق است و صرف مصادیق بالا کافی میباشد و نیاز به بردن سود و یا ضرر به دیگری نمیاشد و صرف قابلیت اضرار کافی میباشد.

استفاده از سند مجعول

اما به این نکته مهم توجه داشته باشید که برای اعمال مجازات جرم استفاده از سند جعلی حتما باید سو نیت (اعم از عام و خاص) وجود داشته باشد یعنی فرد مجرم باید شرایط زیر را داشته باشد :

  • علم به مجرمانه بودن استفاده از سند جعلی
  • عمد در استفاده از سند مجعول با وجود علم به مجرمانه بودن آن
  • علم به جعلی بودن سند مورد استفاده
  • عمد و قصد در ایراد ضرر مادی و یا حتی معنوی و حتی بالقوه به غیر در نتیجه ی استفاده از این سند جعلی

رای وحدت رویه مرتبط

طبق رای وحدت رویه دیوانعالی کشور اگر کسی هم مرتکب جرم جعل بشود و هم از سند مجعولی که ساخته است استفاده کند مرتکب دو جرم جدا و مجزا شده و دو مجازات جداگانه بر وی اعمال میشود.

عوامل مخففه خاص

اشخاصی که مرتکب جرم جعل و یا استفاده از سند جعلی شده اند با اطلاع رسانی به ماموران دولت و معرفی سایر شرکا قبل از تعقیب و یا فراهم کردن وسایل تعقیب جرم و شرکا پس از تعقیب ، میتوانند از اعمال بخشی از مجازات و یا تمام آن معاف شوند.

ازدواج بدون اذن پدر و ولی

ازدواج بدون اذن ولی  : آیا میدانستید دختر عاقل و بالغ و رشید ، برای ازدواج خود نیاز به اذن ولی دارد ؟

همین یک جمله کافی است تا با شنیدن و خواندن آن به بهت فرو برویم و در ذهنمان هزاران سوال بی جواب باقی بماند!در همه جای قانون گفته شده افراد پس از به بلوغ رسیدن دیگر تحت ولایت نیستند و اختیار دارند و تمامی تصمیماتشان دارای اعتبار است. پس چطور است که برای ازدواج که امری لازم و حیاتی در زندگی هر آدمی میباشد و وابسته به امیال ها و نیاز های طبیعی و فطری هرکسی است منوط به اذن دیگری شده؟

ما اینجا هستیم تا سوالات بی جواب شما را پاسخ دهیم و ابهامات را برایتان رفع کنیم.

ازدواج دختر باکره

ازدواج دختر باکره در قانون ایران حتماً باید با اذن ولی باشد و این از موارد استثنایی است که ولایت ولی پس از به بلوغ رسیدن از بین نرفته و باقی مانده.

در ابتدا برای شما توضیح میدهیم که ولی همان پدر و جد پدری میباشد،یعنی فقط اذن و اجازه ی این دو باید وجود داشته باشد و مادر،خواهر،برادر و … هیچ نقش و تاثیری در ازدواج دختر ندارند.

دختر باکره دختری است که قبلاً ازدواج نکرده و دخولی نیز نداشته است ؛ هرچند که برخی علما بر این باورند که اگر دختری که دخول داشته ، بکارت خود را ازطریق زنا یا وطی به شبهه یا هر طریق نامشروع دیگر از دست داده باشد و در سنی باشد که خوب و بد خود را نتواند از هم تشخیص دهد ، نیازمند اذن ولی است اما در مورد دختر باکره حتی اگر سنش زیاد هم باشد ، باز نیازمند اذن ولی خود است.

ازدواج بدون اذن ولی 

البته این را باید بگوییم که بنا برعقیده بزرگان حقوق ، اذن ولی در نکاح دختر باکره شرط صحت عقد نیست ، به زبان ساده تر آنکه اگر ازدواج بدون اذن ولی صورت گیرد عقد باطل نیست اما سردفتر متخلف مجازات خواهد شد.هرچند که نظر برخی بر فقها بر آن است که عقد باطل است و زوج باید همسر خود را مطلقه سازد و اذن پدر را بگیرد،پیشنهاد ما به شما آن است که برای اطمینان در این مورد به مرجع تقلید خود مراجعه کنید زیرا که در قانون هیچ نصی در این باره وجود ندارد.

آیا در همه موارد دختر باکره نیاز به اذن ولی دارد ؟

در ادامه ما به شما مواردی را میگوییم که دختر باکره نیز نیازی به اذن پدر و یا پدربزرگ خود ندارد،مواردی که در قانون تصریح شده اند. مواردی مثل آنکه ولی غائب باشد، محجور باشد و یا خود تحت قیمومیت دیگری باشد و حتی در مواردی که ولی زنده باشد اما دسترسی به ایشان به هر طریقی ممکن نباشد.

در این موارد اجازه آن ها خود به خود منتفی میشود که البته این منتفی شدن خود به خودی منوط به آن است که دختر مواردی را که در بالا گفته شد به دادگاه اثبات کند. مثلا در مواردی که ولی دختر غائب است دادگاه از طریق نشر آگاهی و گواهی شهود و … اقدام به تحقیق مینماید تا از صحت غائب بودن ولی مطمئن گردد ، لازم به توضیح است که استفاده از وکیل خانواده در انجام تمامی این مراحل می تواند کمک شایانی در انجام امور داشته باشد.

مورد دیگری که اجازه ولی در آن ساقط میشود و جز موارد استثنایی است که دادگاه در واقع به بنیان خانواده ورود میکند و در تصمیمات آنان دخالت میکند ، آن است که پدر و یا پدربزرگ بدون عذر موجه از دادن اذن به دختر خودداری کنند.هیچ مصداق مشخصی برای عذرموجه در قانون وجود ندارد و در این مورد دادگاه تصمیم میگیرکه آیا دلیل اذن ندادن ولی منطقی هست یا خیر.

در جایی که ولی بدون عذر وجه اذن در نکاح به دختر نمیدهد ، دختر میتواند با تنظیم دادخواستی به دادگاه خانواده مراجعه کند و موارد موجه نبودن عذر ولی خویش را اعلام سازد،دادگاه با بررسی های لازم و کافی اگر دلایل دختر را منطقی تشخیص دهد،اجازه ولی را ساقط و خود اقدام به دادن اذن به دختر برای ازدواج مینماید و دختر نیز با در دست داشتن حکم دادگاه میتواند ازدواج خود را در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق ثبت نماید.

هم کفو بودن طرفین

یکی از مواردی که دادگاه برای دادن اذن نکاح به آن توجه میکند هم کفو بودن دختر با فرد مورد نظر خویش برای ازدواج است.هم کفو بودن در فقه به معنای مسلمان بودن هر دو طرف اما در عرف و رویه قضایی بهآن معناست که دو طرف از لحاظ حیثیت و شانیت اجتماعی در یک رده و یک ردیف باشند.

اجرت المثل

اجرت المثل در لغت به معنای پول و دستمزد است و در اصطلاحات حقوقی در دو جا معنای متفاوتی به خود میگیرد . جایی اجرت المثل در حقوق خانواده معنا پیدا میکند که به آن اجرت المثل ایام زوجیت گویند و جایی دیگر در حقوق مدنی به اجرت و دستمزدی از پیش تعیین نشده که از برای انجام کاری میباشد ، گفته میشود .

در اینجا ما قصد داریم این موضوع را در معنای حقوق خانواده یعنی در واقع اجرت المثل ایام زوجیت را برای شما با ذکر شرایط توضیح دهیم در ادامه با توضیحات وکیل خانواده همراه باشید.

از تفاوت های بین اجرت و نفقه آن است که نفقه را کارشناس تعیین میکند اما اجرت در دادگاهی که به طلاق رسیدگی میکند توسط قاضی دادگاه تعیین میشود.

اجرت المثل چیست ؟

در واقع به دستمزدی و مبلغی گفته میشود بابت انجام کارهایی که زن در طول مدت زندگی زناشویی انجام داده و از وظایف او نبوده است و به قصد تبرعی ( مجانی ) بودن نیز انجام نگرفته باشد و یا به دستور زوج بوده باشد.

شرایط مطالبه اجرت المثل

در جایی که در اثر طلاق مطرح شده است در شرایطی محاسبه میشود که ؛

  • دادخواست طلاق از سوی مرد بوده باشد
  • دادخواست طلاق از سوی زوج ناشی از عدم انجام وظایف زناشویی زوجه نبوده باشد

در این صورت دادگاه پس از رسیدگی به دادخواست به تعیین قیمت اجرت المثل میپردازد و از جمله حقوق مالی زن میباشد و او اسحقاق دریافت آن را دارد.

اجرت المثل

اما این را نیز در نظر داشته باشید که اجرت المثل جز حقوق مالی زن هستند و زن در ایام زوجیت میتواند دادخواستی تحت عنوان مطالبه اجرت المثل را تقدیم دادگاه نماید .

مبلغ اجرت المثل چگونه محاسبه میشود ؟

اجرت المثل با توجه به وضعیت زن تعیین میشود ، یعنی زنانی که شاغل هستند اجرت المثل کمتری دریافت میکنند و ویژگی های مثل تحصیلات زن ، وضعیت زندگی او در زمان تجرد ، وضعیت مالی خانوادگی وی ، شغل و میزان درآمد وی و … همگی در تعیین اجرت المثل تاثیر دارند .

زنانی که به شغل شریف خانه داری مشغول هستند قطعاً اجرت المثل بیشتری دریافت میکنند و همچنین اگر همسر دومی ، فرزندان مرد از ازدواج اولش را بزرگ کند نیز مستحق اجرت المثل بیشتری میباشد .

نحوه اقامه دعوی

به محض اینکه دعوی عدم سازش توسط زوج مطرح شد ، زوجه میتواند در دادخواست جداگانه ای ، دادخواستی مبنی بر مطالبه اجرت المثل را از دادگاه بخواهد ؛ با اینکه در ماده قانونی گفته شده است پس از طلاق اما با توجه به نظریات مشورتی ، منظور پس از ارائه دادخواست طلاق یا عدم سازش توسط زوج به دادگاه بدون اینکه ناشی از عدم اجرای وظایف زناشویی زوجه باشد ، است.

همچنین در مواردی که طلاقی مطرح نشده است نیز زن میتواند با تقدیم دادخواست ، اجرت ایام زوجیت خود را درخواست نماید .

اما در طلاق از سوی زن که طلاق خلع و یا مبارات نامیده میشود زن به نوعی باید تمامی حق و حقوق قانونی خودش را ببخشد تا بتواند طلاق بگیرد مگر آنکه در اثر عسر و حرج و یا اعتیاد مرد و موارد دیگری که در قانون آمده است باشد که در آن شرایط هم گرفتن طلاق و هم گرفتن اجرت المثل از نظر رویه قضائی بسیار دشوار میباشد .

برای اطلاعات بیشتر در مورد طلاق و انواع طلاق به مقالات مربوطه در همین سایت مراجعه فرمایید.

مراحل دادرسی

دادگاه برای تعیین مبلغ اجرت هر اقدامی که لازم باشد را انجام میدهد اعم از تحقیقات محلی ، گواهی شهود یا حتی در مواردی ارجاع به کارشناس که پرداخت هزینه کارشناسی با خواهان می باشد و پس از تحقیقات لازم در مورد نحوه چگونگی زندگی زوجه چه در زندگی زناشویی و چه در زندگی اجتماعی ( از حیث شغلی ) ، اقدام به تعیین اجرت المثل میکند و تمکن یا عدم تمکن مالی مرد تاثیری در تعیین آن و حتی پرداخت آن نخواهد داشت .

انواع طلاق و تعاریف مربوطه

انواع طلاق در قانون ایران : همانطور که قبلاً در مطلب ثبت و عدم ثبت واقعه طلاق به شما قول داده بودیم ، قصد داریم در این مقاله به معنای خود طلاق و انواع آن بپردازیم . اینکه اصلاً طلاق از سوی چه کسانی قابل درخواست است و در قانون و فقه که قانون ما علی الخصوص در دعاوی خانودگی بسیار از فقه تاثیر پذیرفته است دارای چه ویژگی هایی میباشد.

این بار بر خلاف همیشه که از شما میخواستیم برای دعاوی خود با وکیل طلاق مشورت بگیرید در ابتدا از شما میخواهیم که پیش از تصمیم به طلاق حتماً به مشاور خانواده مراجعه کرده و سعی در حفظ بنیان و استواری خانواده خود داشته باشید علی الخصوص اگر دارای فرزند هستید چرا که از نظر پیامبر اسلام ، طلاق از شنیع ترین اعمال انسانی میباشد.

طلاق به چه معناست؟

طلاق در معنای لغوی فارسی به معنی جدا شدن و رها شدن و در عالم حقوق همان قطع شدن پیوند زناشویی که در نتیجه ی عقد نکاح بسته شده میباشد.یعنی در واقع اگر نکاح و ازدواجی صورت نگرفته باشد،طلاق نیز به وقوع نخواهد پیوست.

امروزه و در روند دادرسی امروزی طلاق هم از سوی مرد هم از سوی قابل درخواست میباشد و نوع دیگری که امروزه بسیار رواج دارد طلاق توافقی میباشد که در ادامه توضیح خواهیم داد که هر کدام به چه شکل هستند.

زمان مناسب برای طلاق

در قانون مدنی گفته شده است که مرد هر زمان که بخواهد میتواند زن خود را مطلقه سازد،در فقه نیز به این امر تاکید شده که مرد برای طلاق دادن زن خود نیاز به هیچ دلیلی ندارد و هرزمان میتواند زن خود را طلاق بدهد اما به دلیل سوء استفاده برخی مردان از این ماده قانونی و اهمیت ساختار جامعه برای حفظ بنیان خانواده ، قانونی تحت عنوان قانون حمایت از خانواده تصویب شد که امروزه مرد برای طلاق دادن زن خود باید مراحل از قبیل مراجعه به دادگاه خانواده،ارجاع به داوری و دریافت گواهی عدم امکان سازش را طی کند.

انواع طلاق

مواردی که زن حق طلاق خواهد داشت

اما دقیقاً بر خلاف مرد،زن حق مطلقه ساختن خویش را ندارد مگر در موارد قانونی که این موارد در قانون عنوان شده اند؛مواردی از قبیل خودداری شوهر از پرداخت نفقه،غائب مفقودالاثر بودن مرد به مدت چهار سال تمام و البته عسر و حرج زن!

عسر و حرج به چه معناست؟

در ادامه میخواهیم معنای عسر و حرج را به طور کامل برای شما باز کنیم تا بدانید چه مواردی عسر و حرج محسوب شده و چه مواردی عسر و حرج نیستند.

عسر حرج در لغت یعنی مشقت و سختی به طوری که ادامه زندگی را برای زن ناممکن سازد که این ناممکن بودن ادامه ی زندگی باید در دادگاه به اثبات برسد و اثبات آن بسیار مشکل میباشد.مواردی در قانون به عنوان مثال برای عسر و حرج عنوان شده اند که باید بدانید آن ها فقط مثال هستند و هر موضوع و رفتار یا سوء رفتاری میتواند از مصادیق عسر و حرج باشد.

موارد گفته شده در قانون مواردی مثل ترک زندگی خانوادگی به مدت شش ماه،اعتیاد شوهر به نحوی که به ادامه زندگی لطمه وارد کند،محکومیت قطعی به پنج سال حبس یا بیشتر،ضرب و شتم یا هرگونه رفتار غیر قابل تحمل یا رفتاری که زوجه را در معرض آسیب جسمی قرار دهد،ابتلای زوج به بیماری های صعب العلاج و …

در صورت اثبات این موارد دادگاه و محکمه میتواند زوج را اجبار به طلاق و در صورت امتناع وی ، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده میشود.

همچنین اگر ضمن عقد نکاح،زن وکالت در طلاق از سوی مرد داشته باشد کارش بسیار آسان تر بوده و میتواند به وکالت از مرد هر زمان که میخواهد خودش را مطلقه کند.

انواع طلاق

حال میخواهیم انواع طلاق را برای شما عزیزان توضیح دهیم؛به طور کلی طلاق ها دو نوع هستند : طلاق های رجعی و طلاق های بائن که در ادامه به بررسی آن ها و مقایسه و گفتن تفاوت و آثارشان خواهیم پرداخت.

طلاق رجعی

طلاق رجعی طلاقی است که بعد از جاری شدن صیغه طلاق رابطه زناشویی به طور کامل از بین نرفته است،یعنی پس از جاری شدن صیغه زن موظف به نگه داشتن عده طلاق میباشد.

چون در این بحث با عده بسیار سر و کار داریم لازم دانستیم درباره عده توضیح مختصری برایتان بدهیم تا هرگونه ایهام و ابهام را از ذهن شما رفع سازیم.

عده چیست و به چه معناست ؟

عده در واقع مدتی است که زن در آن مدت معین حق ازدواج با فرد دیگری و ازدواج مجدد را نخواهد داشت که انواع مختلف دارد همانند عده وفات،عده فسخ نکاح،عده انقضای مدت عقد موقت،عده بذل عقد موقت و عده طلاق.

هدف از عده علاوه بر احترام به رابطه سابق زناشویی ، جلوگیری از اختلاط نسل و مطمئن شدن از آن است که زن از همسر سابق خود باردار نیست؛پس این نتیجه را میگیریم که زنی که امکان بارداری وی وجود ندارد نیازی به نگه داشتن عده نیزندارد.

حال به توضیح انواع طلاق اعم از رجعی و بائن برمیگردیم.لازم است همین اول عنوان کنم که همه ی طلاق ها رجعی هستند مگر بائن بودن آن ها تصریح شود.

پس گفتیم طلاق رجعی طلاقی است که مرد در زمان عده میتواند به زن خود رجوع کند و این رجوع کردن با جاری شدن دوباره ی صیغه نکاح نیست بلکه با هر حرکتی از سوی مرد است که دال بر رجوع وی از طلاق داشته باشد همانند نزدیکی،بوسیدن،بغل کردن و یا حتی برداشتن روسری از سر زن.

مدت عده نیز برای زنی که وضعیت جسمی سالمی دارد سه طهر و پاکی و اگر زن وضعیت قائدگی منظمی ندارد سه ماه میباشد و همینطور زمان عده زن باردار تا زمان وضع حمل وی میباشد.

همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم در طلاق رجعی رابطه زناشویی به طور کامل از بین نرفته و آثار نکاح بر آن باقی است ؛ یعنی زن میتواند در منزل شوهر سکونت کند و همچنین در این مدت زن مستحق نفقه از سوی شوهر خود میباشد.

طلاق بائن

حال به طلاق بائن میرسیم ، طلاق بائن طلاقی است که با جاری شدن صیغه طلاق ، نکاح به پایان رسیده و دو طرف کاملاً از هم جداو نامحرم هستند و برای دوباره برگشتن کنار هم نیاز به جاری شدن مجدد صیغه عقد میباشد.
طلاق بائن طلاقی است که در واقع عده نداردو چهار نوع میباشد .
طلاقی که قبل از رابطه زناشویی ( مثلا در دوران عقد ) صورت میگیرد

طلاق زن یائسه

طلاق خلع و مبارات ؛ به طور خلاصه طلاق خلع و مبارات یکی از انواع طلاق بائن است که زن به واسطه ی کراهت و تنفری که از مرد دارد ، مالی را به مرد میبخشد ( همانند مهریه یا حتی بیشتر از آن ) تا مرد را راضی به طلاق کند و تا زمانی که به مالی که به ملکیت مرد در آورده رجوع نکند طلاق بائن محسوب شده و مرد حق رجوع ندارد
و آخرین مورد طلاقی که پس از سه بار وصلت متوالی و پشت سر هم صورت گرفته باشد.

در آخر از طرف گروه وکلای عدل محور برای شما آرزومند زندگی پر از شادی و بدون مشکل هستیم و برای جلوگیری از آثارات قوانین ازدواج و طلاق در ایران به شما پیشنهاد میکنیم با مشورت وکلای مجرب اقدام به تنظیم اسناد شروط ضمن عقد نکاح خود نموده و حقوق خود رادر رابطه زناشویی برابر سازید.